🔻 معمولا تصور عمومی این است که ذهنیتها ساخته واقعیتها است اما صحیح این است که ذهنیتها واقعیتها را میسازند و روایت واقعیتها ذهنیتها را به سمتی که راویها میخواهند میبرد.
ذهنیتی که انسانها از خودشان دارند واقعیت آنها را شکل میدهد و روایتی که دیگران از واقعیت انسانها میکنند، ذهنیت انسانها را آنطور که دیگران میخواهند شکل میدهد.
🔻 مردم آلمان در رقابت استعماری دنیا از دیگر کشورهای اروپایی عقب ماندند، پیشتاز استعمار، کشورهایی از اروپا بودند که به دریا راه داشتند و با کشتیهای خود به نقاط مختلف دنیا سفر کردند و غارت و کشتار را برای مردم دنیا به سوغات بردند، اما آلمانها که در وسط اروپا بودند و نیروی دریایی خاصی برای سفر به دنیا و غارت نداشتند، نتوانستند پیشرفت زالووار کنند اما چون میخواستند از همسایههای خود عقب نمانند بر توان داخلی و علم و فرهنگ خود تکیه کردند و پیشرفت کردند و وقتی بر پایه این پیشرفت به جایگاه برابر با همسایهگان خود رسیدند و وارد میدان سهمخواهی جنگ جهانی اول شدند کم مانده بود همه ابرقدرتهای قدیمی را شکست دهند اما شکست خوردند و سختترین تحریمها و غرامتها متوجه آنها شد ولی باز به سرعت طی ۲۱ سال بر روی خرابههای آلمان شکستخورده در جنگ جهانی اول، آلمان قدرتمندی را ساختند که مجدد جنگ جهانی دوم را راهانداخت و داعیه فتح جهان را داشت و اگر اندکی آمریکا و انگلستان دیر جنبیده بودند و آلمان به منابع نفت شوروی میرسید قطعا دیگر هیچکس یارای مقابله با آنها را نداشت اما باز دست تقدیر با آلمانها همراه نشد و آلمانها شکست خوردند و دانشمندانشان را به آمریکا و شوروی و انگلستان بردند و همه سرمایههایشان غارت شد الا یک چیز که غارت کردنی نبود و آن ذهنیت آلمانیها از خودشان بود.
ذهنیت و فرهنگ «ما غیرتمند و عزیز هستیم» آلمانیها موجب شد بار دیگر آلمانها مجددا به سرعت همه چیز را دوباره برای خود ساختند و به قلههای تکنولوژی و ثروت دنیا دست یافتند. آنها واقعیتها را بر اساس ذهنیتشان برای خود شکل دادند.
همین اتفاق برای ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم افتاد و ژاپنیها که به همراه آلمان در جنگ جهانی دوم مغلوب و خسارات و تحریمها و غرامات فراوان را متحمل شدند، اما بر پایه فرهنگ ما میتوانیم و ما عزیز هستیم، به سرعت مجددا به قلههای تکنولوژی و قدرت اقتصادی دنیا برگشتند.
🔻روایتی که ما از خودمان و گذشته خودمان داریم امروز و آیندهی ما را میسازد و دشمنان ما همواره سعی دارند فرمان روایت و ذهنیت سازی ما را در دست داشته باشند. وقتی خوار و خفیف شدیم رام دشمنان میشویم.
🔻 قرآن میگوید: فرعون اول فرمان روایت از مردمش را بدست گرفت و ذهنیت آنها را خوار و ذلیل بودن کرد سپس آنها از او اطاعت کردند.
«فَاسْتَخَفَ قَوْمَهُ فَأَطاعُوه»(الزخرف-54) قومش را تحقیر و ذلیل کرد و آنها از او اطاعت میکردند.
🔻 روایت ما بلد نیستیم، ما تنبلیم، ما نمیتوانیم، ما باید برویم آبگوشت بزباش درست کنیم، ما بهتر است برویم لولهنگ درست کنیم، خارجیها باید بیایند برای ما مربیگری و مدیریت کنند، نتیجهاش ساخته شدن ذهنیت ما بلد نیستیم، نمیتوانیم و... است و نتیجه این ذهنیت در واقعیت میشود ما بلد نیستیم، نمیتوانیم و...
🔻 ایمان و ارتباط با خداوند اگر واقعی باشد اولین نتیجهاش اصلاح ذهنیت ما به خودمان و عالم هستی است. ایمان واقعی به ما عزت و غیرت میدهد، به ما توکل یعنی ما به پشتوانه خداوند میتوانیم، میدهد.
🔻 به روایت قرآن، قوم فرعون هم اگر ذلیل و خوار شدند چون مؤمن نبودند.
«فَاسْتَخَفَ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقین»
چون قومی فاسق بودند اطاعت و حقارت فرعون را پذیرفتند. اول فاسق شدند بعد حقارت را پذیرفتند و بعد از فرعون اطاعت کردند.
اگر در ذهن خود عزیز و با غیرت بودی، در واقعیت هم عزیز میشوی فرقی نمیکند کافر باشی یا مؤمن اما اگر مؤمن واقعی باشی حتما عزیز و با غیرت هستی و در نتیجه هم حتما عزیز خواهی شد.
🔻 مؤمن با ذهنیت خوش گمانی به خدا و توکل به او واقعیت دنیایش را آباد و زیبا میسازد. در روایت قدسی از امام رضا(علیه السلام) است که خداوند میگوید:
«أَحْسِنِ اَلظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِیَ اَلْمُؤْمِنِ بِی إِنْ خَیْراً فَخَیْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً»
به خدا خوش گمان باشید، منِ خدا نزد گمان بندهام هستم، اگر به من گمان خوب داشت خوب برایش رقم میزنم، اگر گمان بد داشت بد رقم میزنم.
📌همه عالم عین ربط به خداست و اگر خداوند نزد گمان بنده به اوست، همه عالم هم نزد گمان بنده به خداوند است.
- ۰۲/۰۶/۱۳