برای فهم صحیح، همیشه باید کلیات و اندیشههای بنیادی ما درست شود.
اگر برای فهم درست از کلیات و بالا شروع کردیم، وقتی هم به جزئیات میرسیم، آنها را درست میفهمیم ولی اگر کلیات و مبانی خطا رفتیم، هزاران داده جزئی و واضح را هم به ما بدهند باز بد میفهمیم و ممکن است حقایق بسیار آشکار را هم انکار کنیم! چون ذهن ما تلاش دارد همه چیز را با آن نظام مبنایی و کلیاتی که پیش خود دارد هماهنگ کند.
ذهن همیشه جزئیات را با پیوند دادن با کلیات و زیر شاخه آنها بردن، نزد خود حفظ میکند و وقتی آن کلیات اشتباه باشد جزئیات را هم اشتباه نظم میدهد و درک میکند.