✅ شاهان در قدیم شاهین را تربیت میکردند برای شکار، ظاهرا علت نامگذاری این پرنده هم به شاهین همین بوده است.
این شاهینها از دست شاه گوشت کافی و بسیار لذیذ میگرفتند و به همین خاطر دیگر به صیدهایی که انجام میدادند التفاتی نداشتند.
✅ کار کوچکی برای یکی از دوستانم انجام داده بودم، چند روز بعد تماس گرفت که اگر پولی چیزی میخواهم به من بدهد، به شوخی گفتم: حق الزحمة من هم دو شاخه گل رز میشه.
✅ این رفیقم هم که همیشه عادت داره باد من رو خالی کنه، به شوخی گفت: آخه آدم پولکی! لااقل میگفتی چندتا صلواتی چیزی! کی میخواهی از این مادیات دست برداری، از اون یکی حمید یاد بگیر.
✅ حمید که دوست مشترک و هم اسم خودم هست، طلبه بسیار با اخلاصی است و در تهران درس میخواند، ماجرایی را که در مورد او شنیده بود، برایم تعریف کرد.
✅ گفت: حمید ایام کرونا از تهران آمده بود قم، در بیمارستان به بیمارهای کرونایی خدمت میکرد، یکی از بیمارهایی که او کارهایش را انجام میداده است، موقع ترخیص از او میخواهد که شماره کارتش را به او بدهد. این دوست ما میپرسد برای چه؟ میگوید میخواهم ۱۰۰ تومان پول برای شما واریز کنم به کارتتان!
این دوست ما میپرسد؟ ۱۰۰ هزارتومان؟ میگوید نه ۱۰۰ میلیون!
دوست ما هم میگوید: اگر میشود من از شما یک خواهشی میکنم که چون ما اینجا ماسک و تجهیزات بهداشتی کم داریم، این پول را برای تهیه اقلام بهداشتی به حساب بیمارستان واریز کنید.
✅ آن بنده خدا هم از این اخلاص و روحیه این دوست ما خوشش میآید و در عوض مبلغ ۳۰۰ میلیون به حساب بیمارستان واریز میکند.
نکته جالبتر هم اینکه یک بار دیگر هم ماجرایی مشابه، در یک قضیهای دیگر برای همین حمیدآقا رخ داده بود و این بار دوم بود که کسی پیشنهاد رقمهای درشت به ایشان میکرد.
✅ به شوخی به دوستم گفتم خدا میداند که اینها دلشان جای دیگر است و از این فرصتها برایشان رقم میزند، حالا اگر من بودم، لابد میگفتم: شما که کَرم کردی، بیا یک ۲۰ میلیون دیگه هم بگذار روش که ما بتونیم یه ماشین خوبی برای خودمون بخریم!😄
✅ تا لقمه از دست شاه نگرفته باشیم، تا لذت ارتباط با خدا را نچشیم از دنیا و مافیها دل نمیبریم.
🔰در حدیثی نبوی که سلمان از پیامبر(ص) نقل میکند، پیامبر اکرم امت را به ۳ گروه تقسیم میکنند:
🔻« فِرْقَةٌ عَلَى الْحَقِّ لَا یَنْقُصُ الْبَاطِلُ مِنْهُ شَیْئاً یُحِبُّونِّی وَ یُحِبُّونَ أَهْلَ بَیْتِی» یک دسته کسانی که بر حق میمانند و ویژگی آنها نیز این است که از محبان اهل بیت هستند و مثل طلا هرچه بر آنها سختی بگذرد و آنها را بر آتش بگذاری بر خلوصشان افزوده میشود.
🔻و «فِرْقَةٌ عَلَى الْبَاطِلِ لَا یَنْقُصُ الْحَقُّ مِنْهُ شَیْئاً یُبْغِضُونِّی وَ یُبْغِضُونَ أَهْلَ بَیْتِی» گروه دوم نیز گروهی که اهل باطل هستند و ویژگی آنها نیز این است که بغض اهل بیت را دارند و مثل آهن هستند که هرچه بر آنها بگذرد و بر آتش هم آنها را بگذاری از حد آهن فراتر نمیروند.
🔻اما گروه سوم که توده مردم هستند «فِرْقَةٌ مُدَهْدَهَةٌ عَلَى مِلَّةِ السَّامِرِیِّ» گروهی مضطرب و متزلزلاند و بر آئین سامرى هستند. اما سامریهای آینده شعارشان با سامری قوم موسی فرق میکند؛ آنها نمىگویند: لا مساس «بما دست نزنید» که شعار سامری شد؛ شعار آنها این است که: « لَا قِتَالَ» جنگی نیست.
✅ در حال حاضر خیلی از ما فکر میکنیم برد جریان حزبالله در این است که سکان دولت را بدست بگیرد و مشغول به خدمت به مردم شود. اما این خدمتها اگر در یک پازل دیگر دیده نشود برد حزب الله نخواهد بود. اگر این خدمتها در راستای رشد مردم باشد آنگاه مساوی با برد حزبالله است.
✅ اگر این جامعه رشد نکند سامریها برای راهبری توده مردم همیشه با شعارهایی از جنس تنش زدایی و گفتگو و اعتدال و... حاضر و آماده هستند.
✅ گام اول برد اصلی جریان حزبالله به واسطه مدیریت حضرت آقا و تلاشهای بسیاری از افسران جوان که مشغول روشنگری بودند، در همین دولت روحانی رخ داد و مردم باور کردند که آمریکا و دشمنان قابل اعتماد نیستند و گام دوم برای حزب الله در این است که مردم باور کنند، مسیر رشد در اتکاء به خداوند و اراده خودمان است. کفر به طاغوت گام اول و ایمان به خداوند گام دوم برای تمسک به رشته مستحکم ولایت است.
🔰 کدام به نفع جامعه است؟ تحمیل یک فرد (ولو فرد اصلح) از سوی حاکمیت، یا انتخاب توسط مردم ولو انتخابی نادرست؟ دریافت مدت زمان: 2 دقیقه 48 ثانیه
✅ نظر یکی از دوستان فاضل👇
سؤالی که به ذهن بنده آمد این است که فرمایش شهید بزرگوار استاد مطهری، تنها در نماینده مجلس جاری است، یا با این نسخه برای رشد اجتماعی، رییس قوه قضاییه یا قضات یک شهر، رییس حکومت (بخوانید ولی فقیه)، شهرداران، اعضای شورای نگهبان اعم از فقیه و حقوق دان را نیز مردم باید انتخاب کرده و برگزینند؟ منبع این نسخه چیست؟ کتاب، سنت، تجربه بشری؟
✅ پاسخ بنده:👇 🔻برخی مناصب مثل قاضی مطمئنا به نصب حاکم است و تعامل مردم با او به نحوی نیست که ما دنبال رشد اجتماعی مردم در آن باشیم. ولی مثلا رئیس جمهور و نماینده مجلس که یک گفتمان را در زندگی مردم جاری میکنند، اینها به نوعی بر میگردد به انتخاب نوع زندگی مردم توسط خودشان در ساختار کلی حاکمیت. در ماجرای موسی و هارون علیهما السلام مردم در حالی که موسی را همچنان قبول داشتند وقتی هارون به آنها گفت گوساله پرستی سامری انحراف است و این خدای شما نیست آنها که مسحور سحر سامری بودند گفتند صبر میکنیم تا خود موسی بیایید و به کارشان ادامه دادند. «وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ ۖ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَٰنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوٓا أَمْرِی.» به راستی هارون پیش از این به آنان گفته بود: ای قوم من! شما به وسیله این گوساله مورد امتحان قرار گرفتهاید، و بیتردید پروردگارتان [خدای] رحمان است، بنابراین از من [که پیامبر او هستم] پیروی کنید و فرمانم را اطاعت نمایید. (طه - ۹۰) «قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّىٰ یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَىٰ.» گفتند: ما همواره بر پرستیدن گوساله باقی میمانیم تا موسی به سوی ما باز گردد. (طه - ۹۱)
🔻در مورد اینکه هدف از حکومت دینی به وجود آوردن بستری مناسب برای حضور مردم در صحنه اجتماع در کنار ولی خدا و رشد مرحله به مرحله آنها با راهبری ولی و فاعلیت مردم است ادله مختلفی میتوان آورد که مکرر در این بحثهای جمهوریت ذکر شده است منجمله آنها: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ.» همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند، و آهن را که در آن برای مردم نیرو و قدرتی شدید و سودهایی است پدید آوردیم، تا خدا مشخص بدارد چه کسانی او و پیامبرانش را در غیاب پیامبران یاری میدهند؛ یقیناً خدا نیرومند و توانای شکستناپذیر است. (حدید - ۲۵)
در مورد این کلیپ و اینکه ممکن است کسانی که در انتخابات مجلس رد صلاحیت شدهاند، با اغراض خاص این را منتشر کردهاند، برخی دوستان احتمالاتی مطرح میکردند. یحتمل کسانی که این مطلب را منتشر کردهاند چنین اغراضی داشته باشند اما اصل مطلب سخن درستی است.
بحث در این است که هدایت امری اجبار بردار نیست و هدف اصلی همهی این ارسال رسل و تشکیل حکومت اسلامی و... هدایت و رشد بندگان خدا است. هدایت و رشد مد نظرمان نیز در فضایی آزاد و همراه با اختیار محقق میشود. مراد از هدایت و رشد نیز همانطور که در بعد فردی تعریف میشود به بعد اجتماعی تسری مییابد مثلا صبر فردی در اشل صبر اجتماعی، توکل فردی در اشل اجتماعی و... اگر تقرب به خداوند و تعمیق موحد شدن را که اجمالی از تمام صفات ایمانی است در بعد فردی غایت هدایت میدانیم در بعد اجتماعی هم همین میشود.
حالا ما میخواهیم از طرفی مردم را هدایت کنیم که اجبار بردار نیست و از طرفی نیز موانعی این میان برای هدایت مردم وجود دارد که جز با یک حاکمیت و قدرت نمیتوان آن موانع را برطرف نمود. حاکمیتی که همراه با باید و نباید، اجبار در برخی امور و وضع قانون و... برای تنظیم حقوق افراد و اجتماع و حفظ کیان و ارتباطات اجتماعی و منافع اقتصادی و... است. همانطور که حضرت آقا در بیانیه گام دوم فرمودند: «شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار میآورد؛ این، بیگمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمیآید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی دراینباره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویّت و اخلاق، به شیوهی معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمیها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند.»
یک سوال مطرح میشود: آمدیم در برخی امور مردم طالب باطل بودند طالب چیزی که به مصلحت آنها نیست، آنجا را چهکنیم؟ با اجبار جلو مردم را بگیریم؟! میپرسیم این امر باطل پیش از تشکیل حکومت اسلامی است یا بعد از آن؟ اگر پیش از آن است که علماء و فقها قدرتی ندارند جز دعوت مردم. اما اگر بعد از تشکیل حکومت اسلامی است، حاکم تلاش میکند با شکلهای مختلف مثل دعوت مانع مردم شود اما اگر واقعا مردم آن باطل را خواستند حاکم تلاش میکند در یک فضای کنترل شده و با پذیرفتن برخی از هزینهها با همراهی با مردم، مردم را به این نتیجه برساند که این مسیر اشتباه بود!
یک بحثی مطرح میشود که آیا مردم اگر از اساس حکومت اسلامی را نخواستند، چه کنیم؟ اینجا به نظر بنده حقیر باید دید این مطالبه قبل از تشکیل حکومت اسلامی است یا بعد از آن؛ اگر قبل از تشیکل حکومت است؛ جز دعوت تکلیفی نیست و کاری نیز نمیتوان کرد اما اگر بعد از تشکیل حکومت اسلامی با خواست خود مردم است، تکلیف ما فرق میکند ما موظف هستیم تا جای ممکن از حکومت اسلامی و باقی بودن آن دفاع کنیم. تکلیف ما قبل و بعد از تشکیل حکومت و داشتن قدرت متفاوت است. بعد از تشکیل حکومت حاکم تا میتواند به مردم کمک میکند تا جهنم نروند و تکلیف دارد این کار را تا جای ممکن انجام دهد. اما اینکه کاری کند که مردم به بهشت بروند اینکار نشدنی است چون بهشت رفتن با اجبار نمیشود. بلکه فقط میشود بستر را بوجود آورد تا مردم به بهشت بروند با خواست خودشان.
دوران استادی- جلسه چهارم: ۱۳۲۶-۱۳۳۰ش، دوره بعد از تثبیت زعامت آیتالله بروجردی و تلاش حضرت امام برای ورود ایشان به صحنه مبارزه. «قسمت دوم» از جلسه چهارم: بررسی و تطبیق، بحثهای تاریخی این بازه.👇
🎼 عرب در عصر حضرت رسول و اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) در شعر و وزن و آهنگ در اوج بود، آنها چیزی داشتند به نام حداء؛ وقتی شتربان شترهایش را میبرد، آهنگی میخواند به نام حداء که از این آهنگ شترها چنان مست میشدند که خستگی را فراموش میکردند و با حالت طرب تند و تندتر میرفتند.
🎼 یک کسی از این عربها در حدآء خواندن بسیار توانمند بود و برای اینکه توانمندی خود را به رخ بکشد، وقتی شترها تشنه به آب میرسیدند و ولع نوشیدن داشتند، شروع میکرد به حدآء خواندن. او میخواند و شترها چنان مست میشدند و از خود بیخود که آب خوردن را فراموش میکردند و حالتی به آنان دست میداد که تلف میشدند. این را گرفتند و به دادگاه بردند تا محاکمه کنند.
🎼 سعدی این حالت و ماجرا را به شعر در آورده و میگوید:
اشتر به شعر عرب، در حالت است و طرب
گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری
🎼 با خودمان که تعارف نداریم، موسیقی یک حالت نشاطی در انسان بوجود میآورد و اگر اینطور نبود این همه راننده اتوبوس چرا از شب تا صبح موسیقی میگذارند و یک کله رانندگی میکنند؟! خودمان بارها تجربه کردهایم که وقتی موسیقی میشنویم حس طرب و لذتی برایمان رخ میدهد، به قول سعدی شتر هم که باشی از این موسیقی تأثیر میگیری، حالا شمای انسان که روحی بسیار لطیفتر از شتر داری، اگر تاثیری در تو نمیگذارد طبع تو خراب شده است.
🎹 تا دوره نوجوانی در فرهنگ ما موسیقی یک چیز عادی بود و واقعا هم از شنیدن آن لذت میبردیم اما رفته رفته به واسطه برخی تبلیغات روحانیون، موسیقی گوش کردن برای ما قبحی نسبی پیدا کرد، در متعارف عروسیهای ما برخی موسیقیها حذف شد، در برخی هم کلا حذف شد، در جمعهای خانوادگی هم تقریبا و کم کم موسیقی گذاشتن نسبت به قدیم خیلی کمرنگ شد.
🎻 یک مشکل من در تاکسیها و رفت و آمد با رانندههای اتوبوس همیشه، همین ماجرای موسیقی گذاشتن بود و واقعا هم پاسخی نداشتم جز اینکه خدا گفته است گوش نکن، من هم عبد هستم و میگویم چشم و گوش نمیکنم.
🎸 البته برخی حکمتهای ذکر شده برای گوش نکردن موسیقی را هم گاهی میگفتم، مثلا اینکه: موسیقی اراده شما را ضعیف میکند و... اما همیشه این سوال برایم مطرح بود که آخر موسیقی که خیلی چیز خوب و لذت بخشی است، واقعا مشکل این موسیقی چیست؟ مگر خدا با لذت بردن ما مشکل دارد؟!
🎧 همیشه انسان سعی میکند از آن چیزی که لذت میبرد تا جای ممکن استفاده کند و شاید دیده باشید که برخی جوانان چنان با موسیقی انس میگیرند که روزانه ساعتها موسیقی گوش میکنند و خسته هم نمیشوند و دائم یک هدست روی گوشهایشان است.
🎼 خب این جوان لذت ببرد مگر چه مشکلی دارد؟! از موفقیت باز میماند؟! این موفقیتهایی که ما در ذهن داریم، تهش مگر چیست؟ پول بیشتر برای لذت بیشتر؟! خب این بنده خدا بدون آن زحمتها دارد همین لذت را میبرد.
📌حالا در مورد موسیقی هم چیزی شبیه همین قضیه است، موسیقی هم مثل سگ، کارکردی مشخص دارد که اگر از حدود خود خارج شود جای چیز بسیار با ارزشتری را به راحتی پر خواهد کرد. موسیقی آنقدر جذابیت دارد که خیلی راحت جای ذکر را میگیرد، ذکر و انس با خدایی که تا تجربه لذت بیمقایسه آن در مقابل موسیقی را نداشته باشیم، متوجه نمیشویم از چه لذت بزرگی به واسطه موسیقی بیبهره ماندهایم. از حس توجه به خدا به واسطه اشتغالات مختلفی چون موسیقی باز میمانیم.
این نکته حتی در قرائت قرآن و مداحی و... هم رخ میدهد و چنان ضرب و آهنگ جلوه میکند که ما را از توجه به مطلب آن باز میدارد.
قبول دارم که برای افراد معمولی مثل بنده حس حضور و توجه دائمی راحت نیست اما برای اینکه این اتفاق رقم بخورد اول باید جای آن خالی باشد تا نیاز آن پدید آید.
سلام خداوند برای رفع نیازهای انسان ابزار خاصی در جسم آدمی ایجاد کرده. مثلا برای رفع نیاز تغذیه، دهان و زبان و قوه چشایی را خلق کرده. عضو جارحه اذن یا گوش هم یکی از این ابزارهاست. موسیقی مثل غذاست، نیاز آدمی است. چون یک مسئله طبیعی و در طبیعت است. موسیقیای که در طبیعت وجود دارد، صدای پرندگان، صدای آبشارها، صدای دلفینها در دریا، صداهای مختلف طبیعت، همه و همه نشانههای بر این هستند که اصل موسیقی یک موجود طبیعی است. مخلوق خداست. موسیقی غذای روح است. صدای تلاوت قرآن یک نوع صدا با فرکانسهای خاص و تاثیر گذار بر تمام موجودات اطراف خودش هست. بنابراین موسیقی مفید به عنوان یک غذای روحی، نیاز به تفکیک از موسیقی مضر و زیان آور دارد. هم چنان که غذاهای زبان آور از خوراکهای سودمند باید تمییز شوند.
🔰پاسخ بنده:👇 نکته درستی است، عرض بنده این است که موسیقی باید حدود آن مشخص باشد و نباید جای ذکر را بگیرد. مثلا تلاوت زیبا و آهنگین بسیار تاثیرگذارتر است و اصلا به همین خاطر آیات قرآن وزن دارد و جذاب است. اما همین وزن و آهنگ اگر توجه به آن غلبه پیدا کند و از حدودش فراتر رود دیگر فرعی است که جای اصل را پر میکند.
🔰 نظر یکی از عزیزان در مورد پست اخیر:👇
منابع و مبانی معرفت دینی مشخص هست. این سخن در باره سگ و موسیقی در بهترین حالت برداشتی ذوقی است کما اینکه برادر نویسنده عزیز هم رعایت احتیاط در عدم انتساب به دین عزیز را نمودهاند. وفقکم الله لمرضاته.
🔰 پاسخ بنده:👇 ممنون یک نکتهای را مرحوم حائری شیرازی زیاد تاکید داشتند و آن اینکه ما قبل از امر و نهی در واجب و حرام، آنها را به معروف و منکر تبدیل کنیم، آن وقت امر و نهی راحت و مؤثر میشود. آن وقت خود مردم شما را کمک میکنند و مسیر امر به معروف و نهی از منکر در سراشیبی و راحت است نه سر بالایی و خسته کننده. یک راه معروف کردن واجب و منکر کردن حرام هم این است که در مورد حکمتها و ابعاد مختلف واجبات برای مخاطبان صحبت شود. قبول دارم که رکن اصلی در همه واجبات و محرمات عبودیت و خضوع است اما این را هم قبول دارم که عمده این واجبات و محرمات قابل توضیح منطقی و عقلی هستند.
🔺آیا ایران سیاست حمایت از مسلمانان در همه نقاط جهان را در چین اجرا نمیکند؟
👈 پس از امضای سند راهبردی بین ایران و چین بسیاری از رسانههای معاند بر روی این موضوع مانور میدهند که ایران به دلیل ارتباط با حکومت چین سیاست حمایت از مسلمانان در تمام جهان را کنار گذاشته است در صورتی که واقعیت چیز دیگری است.
🎙صفری سفیر اسبق ایران در چین در برنامه شنبه شب جهان آرا به این موضوع پرداخته است.
✅ یکی از علماء میگفت یک بار برای رژه نیروهای مسلح من را برده بودند، موقع رژه یکی از مسئولان میخواست با من صحبت کند، به او گفتم: اینها دارند برای ما رژه میروند، ما نگاهشان نکنیم، درست است؟حرف بزنیم با هم درست است؟
✅ این عالم خلقت دارد جلوی ما رژه میرود، ما از آنها سان نبینیم و همینطور بیتوجه از کنار آنها رد شویم، درست است؟ در این ایام بهار به صدای بلبلها گوش کردیم؟ به جلوهگری گلها دقت کردیم؟! اینها برای من و شما رژه رحمت خدا را میروند، رژه لطافت خداوند را میروند.
✅ «انْظُرُوا إِلى ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ یَنْعِهِ إِنَّ فی ذلِکُمْ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُون» (۹۹ انعام) وقتی خواست میوه دهد نگاه کنید به طرز رسیدنش چگونه رشد میکند، در آن نشانههایی است برای گروهی که ایمان دارند.
✅ توجه به جلوههای رحمت و محبت خداوند به مخلوقات، رشتههای محبت ما به خداوند را مستحکم میکند. مرحوم حائری شیرازی نقل میکردند:
امام میفرمود: من وقتی [در ایام تدریس اخلاق در قم] در مدرسهٔ فیضیه بحث داشتم از عذاب آخرت و اینها که میگفتم مردم خشکشان میزد اما وقتی از رحمت خدا، لطف خدا، محبت خدا میگفتم دلها نرم میشد و اشکها جاری میشد، امام به ما تعلیم میدهد که همهاش از غضب خدا نگویید، از رحمت خدا هم بگویید، از لطف خدا هم بگویید، فرمود: این تاثیر رحمت است.
🔻در جلسه علما و جامعه مدرسین گفتم: وظیفه خودم میدانم از آیت الله العظمی وحید تشکر کنم.
🔻این مرجع تقلید، پسری داشت در فرانسه که طبیب برجسته جراح قلب و عروق و جراح مغز و اعصاب شده بود. این پسر جوان بین ۲۰ و ۳۰ سالگی مرحوم شد و در قم آوردند تشییع کردند. آقای وحید هم تشییعی کرد. نتوانست در نمازش شرکت کند. بردنش خانه. فردا درس را تعطیل نکرد. با همان قدرت، با همان مطالعه، با همان مطالب که همیشه درس میگفت، من مطالبش را دیدم. پر مطلب درسش را میداد. هیچ چیز هم نگفت. با این کار به شاگردانش درس داد، اهمیت داد به کارش. در کدام طایفه دیده شده که پسر ۲۰ تا ۳۰ ساله طرف مرحوم شود. یک دفعه و این در تشییعش بیاید. فردا سر ادارهاش حاضر شود؟ در کدام اداره همچون چیزی داریم؟ در کجای دنیا هست که یک روز هم برای پسر برجسته این طوری کارشان را تعطیل نکنند؟ اینها انسانهای الهی شما هستند. هم مراجع تقلیدتان، هم رهبر بزرگوارتان.
............
📝 پینوشت:
هرچه به آنچه از شاهد از دوستان، اساتید تا اساتید اساتید خداوند برای ما اقامه کرده است، فکر میکنم، بیشتر و بیشتر بر شرمندگیام افزوده میشود. وقتی به تلاشهای خالصانه و بیتوقع دوستان در مساجد و اردوهای جهادی فکر میکنم، وقتی به سفرهای تبلیغی که دوستان با هزینه شخصی میروند فکر میکنم، دوستانی را میبینم که سالیانی است از قبل از اذان صبح درس و بحثهای خود را شروع میکنند، به خاطرات مجاهدتهای علما و شهدا و... فکر میکنم، جز شرمندگی چیزی برایم نمیماند، جز خجالت و سرافکندگی چیزی نداریم.
خداوندا به فضل و رحمت واسعه خود بر بیچارگی ما ببخش و توفیق خدمت و مجاهدت در راه خود را به ما ارزانی دار.
✅ حضرت امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «لَوْ أُتِیتُ بِشَابٍ مِنْ شَبَابِ الشِّیعَةِ لَا یَتَفَقَّهُ لَأَدَّبْتُه» اگر یک جوان شیعه پیش من بیاید که مسائل اصول عقائدش را بلد نیست و دین را چنان که هست متوجه نیست، او را میزنم (لَأدّبُتْهُ)؛ تأدیبش میکنم. چرا؟ چون وقتی عالم نیست به افراط و تفریط میافتد، «لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطا» مْفرِط یک محذور است، مْفَرِط هم یک محذور است، به خاطر اینکه جاهل است به یکی از این دو محذور میافتد.
✅ این در تمام مسائل کاربرد دارد. یعنی اگر در اصلش اقدام نکردید در فرع در دوران امر بین محذورین واقع میشوید. با دشمنی مقابله نکردید تا بر شما غالب شد. حالا دیگر هرکاری بکنید دوران امر بین محذورین است. تسلیم شوید یک محذور، مقاومت هم کنید یک محذور است. چرا؟ چون حاکم بر شما شده است.
✅ «لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ، فَیُوَلِّیَ اللَّهُ أَمْرَکُمْ شِرَارَکُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ» این هم دقیق همان است. یعنی امر به معروف و نهی از منکر زمینه حاکمیت اخیار است. ترک امر به معروف و نهی از منکر زمینه حاکمیت اشرار است. بعد که اشرار آمدند دیگر دوران امر بین محذورین است. مقابله کنی تو را از بین میبرد. مقابله نکنی احکام از دستت در میرود. تو را نمیگذارد که اجرا کنی.
یعنی در یک مقطعی که باید به آن برخورد کنی نکردی، در مقطع دوم در دوران امر بین محذورین واقع میشوی.
✅ پس شما هر جا نگاه کنید که این کار را نکردند، گرفتار این مشکل شدند. حالا میتوانید اسمش را بگذارید علت و معلول یعنی در عالَم علت اقدام نکردید، در عالَم معلول جنگ با معلول هیچ نتیجهای ندارد. میتوانید اسمش را بگذارید سیستم، یعنی اصل، مسئله را باید در سیستم درستش کنید تا بعد بتوانید در فرع اجرایش کنید.
..................
📝 پینوشت:
مشکل اساسی دولت آقای روحانی این بود که نخواست در اصل مشکل خود را حل کند و در فرع به محذور دچار شد، این مشکل را خیلی از این اصولگراهای ما نیز دارند، آنهایی که از چالش با ابرقدرتها و آمریکا حذر دارند و میخواهند به اصطلاح با یک دیپلماسی قویتر یا حتی به انضمام کار جهادی در داخل و تقویت اقتصاد مقاومتی گفتمان سیاست خارجی خود را نیز پیش ببرند، اینها هم در نهایت در محذور خواهند افتاد، آنهایی که میخواهند مقابل ظالمان سکوت کنند و خارج از بازی گرگ و میش دنیا باشند، از مظلوم حمایت نکنند و با ظالم هم سر یک سفره ننشینند اینها هم راه به جایی نخواهند برد...
✅ «چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی» این یک قانون بسیار مهم عالم است که تجربه اجتماعی آن را ضرب المثل کرده است.
✅ امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز در وصیتهای خود به امام حسن(علیه السلام) به این قانون مهم اشاره میکنند و میگویند:
🔸یا بُنَی وَ اعْلَم...
ای فرزندم بدان...
🔹منْ سَلَّ سَیْفَ الْبَغْیِ قُتِلَ بِهِ
هر که تیغ ستم کشد به همان شمشیر کشته شود.
🔸و مَنْ حَفَرَ بِئْراً لِأَخِیهِ وَقَعَ فِیهَا
هر که براى برادرش چاهى کند در آن افتد.
✅ این قانون بیشتر برای به اصطلاح زرنگها است، نه برای مردم عادی، مردم عادی برای کسی چاه نمیکنند، این به اصطلاح زرنگها هستند، این سیاستمدارها هستند که به گمان زرنگی هر روز دسیسهای برای رقبای خود میچینند.
📌 یک اتفاقی که در این چندسال به صورتی خارق العاده رخ داد و درسی بود از همین قانون عالم، حکایت همین چاهها و تهمتهایی بود که آقایان زرنگ برای بقیه کندند، کافی است فیلمهای تهمتهایی که ۸ سال پیش از گفته شد را این روزها مرور کنیم.