🔰در حدیثی نبوی که سلمان از پیامبر(ص) نقل میکند، پیامبر اکرم امت را به ۳ گروه تقسیم میکنند:
🔻« فِرْقَةٌ عَلَى الْحَقِّ لَا یَنْقُصُ الْبَاطِلُ مِنْهُ شَیْئاً یُحِبُّونِّی وَ یُحِبُّونَ أَهْلَ بَیْتِی» یک دسته کسانی که بر حق میمانند و ویژگی آنها نیز این است که از محبان اهل بیت هستند و مثل طلا هرچه بر آنها سختی بگذرد و آنها را بر آتش بگذاری بر خلوصشان افزوده میشود.
🔻و «فِرْقَةٌ عَلَى الْبَاطِلِ لَا یَنْقُصُ الْحَقُّ مِنْهُ شَیْئاً یُبْغِضُونِّی وَ یُبْغِضُونَ أَهْلَ بَیْتِی» گروه دوم نیز گروهی که اهل باطل هستند و ویژگی آنها نیز این است که بغض اهل بیت را دارند و مثل آهن هستند که هرچه بر آنها بگذرد و بر آتش هم آنها را بگذاری از حد آهن فراتر نمیروند.
🔻اما گروه سوم که توده مردم هستند «فِرْقَةٌ مُدَهْدَهَةٌ عَلَى مِلَّةِ السَّامِرِیِّ» گروهی مضطرب و متزلزلاند و بر آئین سامرى هستند. اما سامریهای آینده شعارشان با سامری قوم موسی فرق میکند؛ آنها نمىگویند: لا مساس «بما دست نزنید» که شعار سامری شد؛ شعار آنها این است که: « لَا قِتَالَ» جنگی نیست.
✅ در حال حاضر خیلی از ما فکر میکنیم برد جریان حزبالله در این است که سکان دولت را بدست بگیرد و مشغول به خدمت به مردم شود. اما این خدمتها اگر در یک پازل دیگر دیده نشود برد حزب الله نخواهد بود. اگر این خدمتها در راستای رشد مردم باشد آنگاه مساوی با برد حزبالله است.
✅ اگر این جامعه رشد نکند سامریها برای راهبری توده مردم همیشه با شعارهایی از جنس تنش زدایی و گفتگو و اعتدال و... حاضر و آماده هستند.
✅ گام اول برد اصلی جریان حزبالله به واسطه مدیریت حضرت آقا و تلاشهای بسیاری از افسران جوان که مشغول روشنگری بودند، در همین دولت روحانی رخ داد و مردم باور کردند که آمریکا و دشمنان قابل اعتماد نیستند و گام دوم برای حزب الله در این است که مردم باور کنند، مسیر رشد در اتکاء به خداوند و اراده خودمان است. کفر به طاغوت گام اول و ایمان به خداوند گام دوم برای تمسک به رشته مستحکم ولایت است.
📌 «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى»
استاد شهید مطهری:
🔰 کدام به نفع جامعه است؟ تحمیل یک فرد (ولو فرد اصلح) از سوی حاکمیت، یا انتخاب توسط مردم ولو انتخابی نادرست؟
دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 48 ثانیه
✅ نظر یکی از دوستان فاضل👇
سؤالی که به ذهن بنده آمد این است که فرمایش شهید بزرگوار استاد مطهری، تنها در نماینده مجلس جاری است، یا با این نسخه برای رشد اجتماعی، رییس قوه قضاییه یا قضات یک شهر، رییس حکومت (بخوانید ولی فقیه)، شهرداران، اعضای شورای نگهبان اعم از فقیه و حقوق دان را نیز مردم باید انتخاب کرده و برگزینند؟ منبع این نسخه چیست؟ کتاب، سنت، تجربه بشری؟
✅ پاسخ بنده:👇
🔻برخی مناصب مثل قاضی مطمئنا به نصب حاکم است و تعامل مردم با او به نحوی نیست که ما دنبال رشد اجتماعی مردم در آن باشیم.
ولی مثلا رئیس جمهور و نماینده مجلس که یک گفتمان را در زندگی مردم جاری میکنند، اینها به نوعی بر میگردد به انتخاب نوع زندگی مردم توسط خودشان در ساختار کلی حاکمیت.
در ماجرای موسی و هارون علیهما السلام مردم در حالی که موسی را همچنان قبول داشتند وقتی هارون به آنها گفت گوساله پرستی سامری انحراف است و این خدای شما نیست آنها که مسحور سحر سامری بودند گفتند صبر میکنیم تا خود موسی بیایید و به کارشان ادامه دادند.
«وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ ۖ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَٰنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوٓا أَمْرِی.»
به راستی هارون پیش از این به آنان گفته بود: ای قوم من! شما به وسیله این گوساله مورد امتحان قرار گرفتهاید، و بیتردید پروردگارتان [خدای] رحمان است، بنابراین از من [که پیامبر او هستم] پیروی کنید و فرمانم را اطاعت نمایید. (طه - ۹۰)
«قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّىٰ یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَىٰ.»
گفتند: ما همواره بر پرستیدن گوساله باقی میمانیم تا موسی به سوی ما باز گردد. (طه - ۹۱)
🔻در مورد اینکه هدف از حکومت دینی به وجود آوردن بستری مناسب برای حضور مردم در صحنه اجتماع در کنار ولی خدا و رشد مرحله به مرحله آنها با راهبری ولی و فاعلیت مردم است ادله مختلفی میتوان آورد که مکرر در این بحثهای جمهوریت ذکر شده است منجمله آنها:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ.»
همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند، و آهن را که در آن برای مردم نیرو و قدرتی شدید و سودهایی است پدید آوردیم، تا خدا مشخص بدارد چه کسانی او و پیامبرانش را در غیاب پیامبران یاری میدهند؛ یقیناً خدا نیرومند و توانای شکستناپذیر است. (حدید - ۲۵)
در مورد این کلیپ و اینکه ممکن است کسانی که در انتخابات مجلس رد صلاحیت شدهاند، با اغراض خاص این را منتشر کردهاند، برخی دوستان احتمالاتی مطرح میکردند.
یحتمل کسانی که این مطلب را منتشر کردهاند چنین اغراضی داشته باشند اما اصل مطلب سخن درستی است.
بحث در این است که هدایت امری اجبار بردار نیست و هدف اصلی همهی این ارسال رسل و تشکیل حکومت اسلامی و... هدایت و رشد بندگان خدا است.
هدایت و رشد مد نظرمان نیز در فضایی آزاد و همراه با اختیار محقق میشود. مراد از هدایت و رشد نیز همانطور که در بعد فردی تعریف میشود به بعد اجتماعی تسری مییابد مثلا صبر فردی در اشل صبر اجتماعی، توکل فردی در اشل اجتماعی و...
اگر تقرب به خداوند و تعمیق موحد شدن را که اجمالی از تمام صفات ایمانی است در بعد فردی غایت هدایت میدانیم در بعد اجتماعی هم همین میشود.
حالا ما میخواهیم از طرفی مردم را هدایت کنیم که اجبار بردار نیست و از طرفی نیز موانعی این میان برای هدایت مردم وجود دارد که جز با یک حاکمیت و قدرت نمیتوان آن موانع را برطرف نمود.
حاکمیتی که همراه با باید و نباید، اجبار در برخی امور و وضع قانون و... برای تنظیم حقوق افراد و اجتماع و حفظ کیان و ارتباطات اجتماعی و منافع اقتصادی و... است.
همانطور که حضرت آقا در بیانیه گام دوم فرمودند:
«شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار میآورد؛ این، بیگمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمیآید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی دراینباره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویّت و اخلاق، به شیوهی معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمیها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند.»
یک سوال مطرح میشود:
آمدیم در برخی امور مردم طالب باطل بودند طالب چیزی که به مصلحت آنها نیست، آنجا را چهکنیم؟ با اجبار جلو مردم را بگیریم؟!
میپرسیم این امر باطل پیش از تشکیل حکومت اسلامی است یا بعد از آن؟ اگر پیش از آن است که علماء و فقها قدرتی ندارند جز دعوت مردم.
اما اگر بعد از تشکیل حکومت اسلامی است، حاکم تلاش میکند با شکلهای مختلف مثل دعوت مانع مردم شود اما اگر واقعا مردم آن باطل را خواستند حاکم تلاش میکند در یک فضای کنترل شده و با پذیرفتن برخی از هزینهها با همراهی با مردم، مردم را به این نتیجه برساند که این مسیر اشتباه بود!
یک بحثی مطرح میشود که آیا مردم اگر از اساس حکومت اسلامی را نخواستند، چه کنیم؟
اینجا به نظر بنده حقیر باید دید این مطالبه قبل از تشکیل حکومت اسلامی است یا بعد از آن؛ اگر قبل از تشیکل حکومت است؛ جز دعوت تکلیفی نیست و کاری نیز نمیتوان کرد اما اگر بعد از تشکیل حکومت اسلامی با خواست خود مردم است، تکلیف ما فرق میکند ما موظف هستیم تا جای ممکن از حکومت اسلامی و باقی بودن آن دفاع کنیم.
تکلیف ما قبل و بعد از تشکیل حکومت و داشتن قدرت متفاوت است. بعد از تشکیل حکومت حاکم تا میتواند به مردم کمک میکند تا جهنم نروند و تکلیف دارد این کار را تا جای ممکن انجام دهد. اما اینکه کاری کند که مردم به بهشت بروند اینکار نشدنی است چون بهشت رفتن با اجبار نمیشود. بلکه فقط میشود بستر را بوجود آورد تا مردم به بهشت بروند با خواست خودشان.
..........
مطالب مرتبط:
✍️جمهوری اسلامی در دوران پسا ظهور...
🔰کدام به نفع جامعه است؟ تحمیل یک فرد (ولو فرد اصلح) از سوی حاکمیت، یا انتخاب توسط مردم ولو انتخابی نادرست؟
........................
📌به شرح حال بپیوندید👇
- ۰۰/۰۱/۲۶