🔰 اگر هم ما حواسمان نباشد خدا حواسش است، اگر هم ما ندانیم خدا میداند که نعمت این مجالس عزاداری را از چه کسی و کسانی داریم؟ منت و حق چه کسانی بر گردن ماست که امروز میتوانیم در این مجالس شرکت کنیم.
🔰 اگر نبود حضرت امام(ره) و قیام لله او، اگر نبود خونهایی که مظلومانه در مسیر انقلاب اسلامی به زمین ریخته شد، معلوم نیست ما محرمها کجا بودیم؟ معلوم نبود اصلا مجلس عزایی برای امام حسین(ع) برپا بود که ولو میخواستیم میتوانستیم، در آن شرکت کنیم؟!
🔰 شاید فکر کنیم ما با شیعیان آذربایجان، بحرین، عربستان و... فرق داریم و محال بود مجالس اباعبدالله(ع) در ایران تعطیل شود، اما خوب است بدانیم در همین قرن! یعنی کمتر از صد سال قبل، محرم که میشد، حتی در قم هم به سختی میشد مجلسی برای عزاداری پیدا کرد.
مردم عزادار بودند اما جرأت برگزاری مجالس عزا را نداشتند همانطور که الان در بحرین و آذربایجان و عربستان چنین است.
🔰 خوب است خاطرات شخصیتهای چند نسل قبل از خود را بخوانیم تا بدانیم حضرت امام(ره) چه منتی بر سر ما دارد.
نمونهای از این خاطرات مربوط به برادر بزرگتر حضرت امام(ره)، مرحوم آقای پسندیده است. ایشان نقل میکنند:
🔻در زمان رضاخان، روضه خوانی و سینه زدن و دستجات عزاداری به کلی ممنوع شده بود و فقط بعضیها که با شاه ارتباط داشتند میتوانستند روضه بگذارند، که البته آن هم خیلی محدود بود و در قم، به صورت محرمانه و مختصر انجام میشد.
🔻یک وقت منزل مرحوم حاج میرزا عبدالله چهل ستونی مجلس روضه بود و من به اتفاق امام با هم رفتیم که در مجلس روضه شرکت کنیم. وقتی که نزدیک منزل رسیدیم دیدم آقا(امام) با اینکه از من کوچکتر بودند، افتادند جلو به سرعت رفتند. من تعجب کردم که چطور شد ایشان جلو افتادند.[۱]
🔻بعد دیدم که به درب منزل وقتی رسیدند، یک مأمور آنجا ایستاده بود و گفت: اینجا روضه نیست، چرا آمدهاید؟ ایشان گفتند: ما میدانیم روضه نیست ولی میخواهیم با آقای چهل ستونی ملاقات کنیم و لذا گذاشتند که وارد منزل شویم و در مجلس روضه شرکت کنیم!
🔻در هر صورت آن روزها کسی نمیتوانست مجلس روضه بگذارد. حتی در قم مجلس روضه نبود [۲] و روضه منزل حاج میرزا عبدالله آشتیانی بود چون ایشان با دربار روابط بدی نداشت و ملایم بود و چند نفر دیگر هم سراغ داشتم که چون با شاه رابطه خوبی داشتند هم در مورد لباس (عمامه) کاری به آنها نداشتند و هم می توانستند روضه بگذارند ولی مختصر و محرمانه.
📝منبع: پسندیده، مرتضی، خاطرات آیت الله پسندیده (گفته ها و نوشتهها)، چ سوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ۱۳۹۲، ص: ۱۷۷.
...............................
📝پینوشت:
🔺[۱] حضرت امام هیچ وقت جلوتر از برادر بزرگشان راه نمیرفتهاند، حتی نقل است وقتی با هواپیما از پاریس به تهران میآیند با اینکه همه مردم و دوربینها منتظر شکار لحظه خروج ایشان از هواپیما بودهاند به امام میگویند بفرمایید از هواپیما خارج شوید اما ایشان میفرمایند خیر اول آقای پسندیده بروند من بعد از ایشان میروم.
در مورد ماجرای مذکور که حضرت امام از برادرشان جلو میزنند به احتمال قوی چون در آن زمان پوشیدن لباس روحانیت ممنوع بوده است و برای طلاب مشکل درست میکرده است و حضرت امام نیز همیشه ملبس بودهاند و با وجود ممنوعیتها لباس خود را کنار نمیگذاردهاند (ر.ب: همان، ص: ۱۷۵) احتمال خطری برای آنها مطرح بوده است و یا شاید نیاز بوده است طور خاصی با مأموران صحبت شود تا مشکلی پیش نیاید و به این دلیل ایشان از برادرشان جلو میافتند.
🔺[۲] ممکن است برخی بگویند بعد از تبعید رضاشاه، از این اختناقها کاسته شد و در دوره آیتالله بروجردی ممنوعیتهای عزاداری چندان نبود، اما این عزیزان باید بدانند این حضرت امام بودند که آیتالله بروجردی را به قم آوردند و با تلاشهای خالصانه ایشان جایگاه آیتالله بروجردی در قم تثبیت شد و قدرت روحانیت از دست رفته دوباره احیاء شد و برنامههای مذهبی به واسطه شکلگیری پایگاه قوی مرجعیت مجددا رونق گرفت، البته نکته مهمتر از آن اینکه آنچه از دین و عزاداری در زمان آیتالله بروجردی و بعد از ایشان در جامعه وجود داشت یک شکل حداقلی و بیهویت بود که به واسطه استمرار مبارزات حضرت امام، مجاهدان و شهدای در رکاب ایشان این عزاداریها هویت و جهت اصیل پیدا کرد و منجر به تحول انفسی مردم و پیروزی انقلاب اسلامی گردید و بستر ارتقای کمی و کیفی بیشتر عزادریها نیز رقم خورد.
...........................
📌به شرح حال بپیوندید👇