✅ شما ولایت فقیه را امری نوپدید دانسته و میفرمایید:
👈 «تعبیر ولایت فقیه تعبیری جدید و مرتبط با سدههای اخیر است»
✅ اولاً: فهم شما از فقه و فقاهت اشتباه است، چرا که گمان نمودهاید لازمهی حجیت امری در فقه این است که از ابتدای تاریخ فقاهت، آن مطلب در کتب فقها وجود داشته باشد؛
و شاید توجه ندارید که لازمه این تصور سدّ باب اجتهاد و فقاهت است؛
🔹فقها از ۴ منبع: "کتاب، سنت، عقل و اجماع" با توجه به قواعد مشخص و مسائل پشآمد، احکام دین را استنباط مینمایند.
🔹بحث ولایت فقیه نیز ولو امری به تعبیر شما "نوپدید" میبود، اگر مبتنی بر قواعد استنباط عقلی و شرعی باشد شرعا حجت است.
🔹اگرچه شما به مفاد مطلب خودتان دقت ندارید اما مقدمهی مخفی مطرح ساختن نوپدید بودن ولایت فقیه توسط اصحاب اصلی جریان ضد انقلاب، اتهام به فقهایی چون: امام و آیتالله بروجردی و اساتید آنها است که این بزرگواران «العیاذ بالله» در جنگ قدرت بعد از صفویه، مطلبی را به دین نسبت دادهاند!
✅ ثانیاً: اصل مدعی شما در نوپدید بودن ولایت فقیه، اشتباه است، چراکه در اصل موضوع ولایت فقیه هیچ فقیهی از فقهای زمان حضور اهل بیت تا نواب دورهی غیبت صغری و بعد از آن، تشکیک نکرده است؛
🔹 آنچه محل اختلاف است حوزه اختیارات فقیه است. یعنی اصلا محل اختلاف را اشتباه متوجه و متذکر شدهاید؛
نزاع اصلی در اینجاست که:
🔹برخی از فقها اصل را بر عدم ولایت میگذارند و جز در نبی(ص) و امام معصوم(ع) که ولایت آنها به نحو مطلق ثابت است، در مورد فقها که شأن جانشینی امام معصوم در جامعه را دارند، جز در موارد متیقن از اثبات ولایت از باب حسبه، در سایر موارد ولایت فقیه را ثابت نمیدانند که البته حوزه موارد متیقن نیز نزد فقها متفاوت است.
🔹اما برخی دیگر از فقها اصل را بر ولایت میگذارند و بعد از نبیمکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) در مورد فقها که شأن جانشینی ائمه معصومین(ع) را در جامعه دارند، به همان نحو ولایت مطلقه را ثابت میدانند، جز در موارد قدر متیقنی که از اختیارات شخص امام معصوم باشد، مثلا بحث جهاد ابتدایی که به عقیدهی حضرت امام از اختیارات خاص امام معصوم است و به نظر حضرت آقا خیر.
✅ ثالثاً: متاسفانه تفکر و تفلسف جریان روشنفکر و حتی روشنفکر دینی ما متأثر از جریان روشنفکر غرب، در دستگاه منقطع از آسمان(سکولار) است و مباحث برخی از دوستان جریان جدید عدالتخواه نیز به این سو سوق یافته است.
🔹در دستگاه الهی مفهوم "حجیت" در هر دو ساحت تفکر و عمل لحاظ شده است.
🔹برای ساده شدن بحث، مثالی میزنم:
👈شما اگر نابغه دهر و رئیس جمهور کشور هم باشید اگر پدرتان به شما بگوید برای من مثلا نان بخر، در دستگاه الهی بر شما واجب است انجام دهید و اگر چنین نکنی نزد خدا حجتی نداری الا اینکه خودت یقین داشته باشی این نان خریدن شما از امر خداوند به لزوم اطاعت از پدر مستثنی شده است، چون مثلا مستلزم انجام حرامی است یا برای سلامتی پدر ضرر دارد یا خود شما از امر واجب دیگری از سوی خدا بازمیمانید و...
و اگر یقین نداشتید و مثلا شک داشتید که نان برای پدرتان ضرر دارد یا خیر و نان خریدید و اتفاقا ضرر هم داشت، شما نزد خدا حجیت دارید که عمل به واجب نمودهاید.
📌 با گذر از دوراهیهای معرفتی مذکور سیر منطقی مباحث جزئیتر خواهد شد که پیشنهاد میکنم در آن رابطه به مطالب زیر مراجعه فرمایید:👇
🔸ولایت فقیه پس از ظهور حضرت حجت
🔸دعوای عقل و قلب بر سر ولایت فقیه
..........................................................................