📌در ادامه قسمت اول و دوم به آخرین فصل زندگی مصدق میپردازم.
📝ماجرای خروج قهرمانانه مصدق از صحنه مبارزه و هزینههایی که مبارزان واقعی دادند.
• 👈 مصدق که میدید هرچه میکند همچنان نیروهای نهضت مجبور به راه آمدن با وی هستند، ادعای لازم داشتن فرماندهی قوای نظامی کشور را نمود و عملا در کنار قوه مجریه و قانون گذاری او با در اختیار داشتن قوای نظامی شاه را برکنار میکرد.
• 👈با مخالفت شاه با درخواست مصدق، وی که همچون ۳۰ تیر دنبال بهانهای بود تا نهضت را زمین بزند و همچون یک قهرمان از میدان خارج شود در عین اینکه همه از آیتالله کاشانی تا نزدیکان وی به او تذکر داده بودند، مجلس را تعطیل کرد و شاه هم از فرصت استفاده و او را عزل نمود.
• 👈مصدق با عزل خود مقابله کرد و به اصطلاح کودتای ۲۵ مرداد شاه شکست خورد، شاه از کشور فرار کرد، مصدق دیدارهایی با فرماندهان آمریکایی داشت و با وجود تذکرهای نیروهای ملی و مذهبی که احتمال یک کودتای دیگر همچنان جدی است، وی نه تنها با فرار شاه مقابله نکرد بلکه حرکتهای ضد شاه توسط اطرافیان خود مثل دکتر فاطمی را هم محکوم نمود.
همچنین آنقدر فضا را برای کودتای آمریکایی فراهم نمود که شرحش مفصل است،این اقدامات وی به حدی بود که حتی شاه در خاطراتش میگوید، اگر پیشفرضهای ذهنی من در مورد او نبود باور میکردم که او خودش یکی از اعضای همکار کودتا بوده است.
• 👈با کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد این بار شاه که خود را مدیون آمریکاییها میدانست بخش زیادی از امتیازات نفت را در قالب قراردادهای کنسرسیوم نفت به آمریکاییها داد و این نتیجه خوش خدمتی و همکاری مصدق با آمریکاییها بود.
• 👈مصدق بعد از کودتا با اینکه به ظاهر شخص اول نهضت بود به حبس محکوم شد و برای طی کردن مدت حبس خود به منطقهای که خودش خان آنجا بود یعنی احمد آباد رفت! اما کسانی چون آیتالله کاشانی که مسیر مبارزه با قراردادهای ظالمانه را همچنان ادامه دادند به اعدام محکوم شدند اما به لطف حمایت جدی آیتالله بروجردی، شاه امکان اعدام ایشان را نیافت.
• 👈در حالی که مصدق مبارز در احمدآباد که املاک شخصیاش بود خوش میگذراند، نیروهای فدائیان در زندان سختترین شکنجهها را میدیدند و در سال ۳۴ نواب و یارانش بعد از سختترین شکنجهها اعدام شدند.
تصویر بوسه حقیرانه مصدق بر دستان همسر شاه ملکه ثریا
...................................................................................
پینوشت:
📌حضرت امام در مورد علت کفر جبهه ملی و چهره نفاق برخی از آنها که مأموران دشمن در نهضت بودند میفرمایند:
👈 این ابَرقدرتها ممکن است که بیست سال، سى سال، یک کسى را در یک مقامى با یک وِجْهِهاى حفظش کنند و نوکر آنها باشد، لکن مأمور باشد که به جهت، لباس ملّى به خودش بپوشد؛ مثل بختیار که خودش را به دکتر مصدِّق بسته است و ملّى مىگوید هستم. بعد از اینکه این مدتها گذشت، آن روزى که باید از او استفاده کنند، بعد از بیست سال استفاده مىکنند. از ایشان هم که سالهاى طولانى در جبهۀ ملّى بود و مدّعى ملیت بود و مدّعى این بود که من اوّل ایرانى هستم و دوم اسلام، با اینکه این خودش کفر است.
صحیفه امام ؛ ج11، ص: 38.
دانلود فیلم خاطره آیتالله فلسفی در حضور امام در مورد مصدق ملی گرا
اگر نگوئیم مصدق نفوذی مستقیم آمریکاییها در نهضت بود، حداقل میتوان گفت: وی دیوانهوار به آمریکا اعتماد داشت، تا جایی که از دیدن تیغ آمریکایی بر گلویش هم به آنها بدبین نشد.