شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نگاه توحیدی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


یک مشکل اصلی در ازدواج نکردن ما چشم و هم چشمی‌ها و تفاخرهایی است که به آن مبتلا هستیم، تفاخر در جهیزیه تفاخر در مراسم عروسی در خرید عروسی و... تفاخر‌هایی که موجب می‌شود دختری ازدواجش به تاخیر بیافتد پسری زیر بار قرض‌های شدید برود، خانواده‌هایی مجبور شوند در آخر عمر خانه خود را بفروشند و اجاره نشین شوند و...

تفاخری که یک سوره را خداوند به مذمت آن اختصاص داده است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ - أَلْهَئکُمُ التَّکاَثُرُ(1) تفاخر و فخر فروشی اینکه من فلان چیز را بیشتر دارم من توانمندی اقتصادی‌ام بیشتر است، اولاد من باسوادتر است، قوم و خویش من بیشتر است و.... همه شما را به بازی گرفته است.

حَتىَ‏ زُرْتمُ الْمَقَابِرَ(2) کار شما به جایی رسید که برای تفاخر کردن به یکدیگر، سراغ قبرهایتان رفتید و گفتید قبرهای ما بیشتر است و قبیله بزرگ‌تری داشته‌ایم، به چه چیزهای پستی دل بسته‌اید.

کلاَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ(3) نه خیر، هرگز این چنین نیست که همیشه اینچنین باشد و شما با این بازی‌های بی‌هوده به خود واداشته شوید به زودی خواهید دانست.

ثُمَّ کلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ(4) سپس تاکید می‌کنم هرگز چنین نیست به زودی خواهید دانست.

کلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ(5) و باز تاکید می‌کنم که چنین نیست اگر شما می‌دانستید و یقین داشتید.

لَترَوُنَّ الجَحِیمَ(6) اگر می‌دانستید و یقین داشتید که قطعا آتش جهنم را خواهید دید عمر خود را به این بازی‌های بی‌هوده نمی‌گذراندید.

ثُمَّ لَترَوُنهَّا عَینْ‏ الْیَقِینِ(7) سپس آنگاه که مهلت شما در این دنیا تمام شد و به دنیای آخرت رفتید، آتش جهنم را خواهید دید، دیدنی از روی یقین.

ثُمَّ لَتُسْلُنَّ یَوْمَئذٍ عَنِ النَّعِیمِ(8) و آنگاه است که از شما سوال می‌شود با نعمت‌های خود چه کردید.

آیا با خود فکر کرده‌ایم که این نعمت‌های الهی، همه امانت‌هایی است که به ما سپرده شده است و در مقابل همه آنها مسئول هستیم و باید پاسخ‌گو باشیم مال ما قدرت ما، سواد ما، مکنت ما، همه نمعمت‌هایی است که باید برای سعادت آخرت خود و خالصا لوجه الله و برای کسب محبت الهی بکار می‌گرفتیم اما چه کردیم آنها را به تفاخر و خسران و فریب شیطان هدر دادیم.

و اما مشکل دیگری که یکی از موانع اصلی ازدواج نکردن ما است ترس از فقر و مشکلات بعد از آن است.

وقتی ما نگاه صحیحی به عالم نداشته باشیم خودمان را همه کاره بدانیم گمان کنیم که ماییم که امور خود را سرپرستی و راهبری می‌کنیم ماییم که روزی دهنده فرزندانمان هستیم، آنگاه ترس از فقر و مشکلات ما را از ازدواج سرد می‌کند.

وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (32 نور)

خدواند به ما می‌گوید فرزندان خود، بردگان خود کنیزان خود را به ازدواج درآورید از فقیر بودن آنها نترسید، چراکه خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز و غنی می‌کند و دستان خداوند بسته نیست، خداوند هم از همه نظر وسعت دهنده است و محدودیت‌ها را بر می‌دارد و بدانید خداوند علیم است، اینگونه نیست که موردی را فراموش کند یا نبیند، هرآنچه هست تحت سیطره علم خداوند است.


  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در سفر اربعین اولین شب حضورمان در کشور عراق به منزل یکی از برادران عراقی رفتیم. میزبان ما همراه با چندنفر دیگر از عراقی‌ها  اصطلاحا گعده (دورهم نشینی) داشتند. با هم صحبت می‌کردند که ناگهان بحثشان بالا گرفت و رو به من و دوست طلبه‌ام کردند و گفتند: شما که شیخ هستید، جواب این بابا را بدهید.

گفتم چه شده بفرمایید، خود فردی که اشکال می‌کرد شروع به صحبت کرد. گفت: ما چرا این کارهایمان را برای خود خدا نکنیم؟ چرا اسم امام علی را می‌آوریم و می‌گویم برای امام علی(علیه السلام) کار می‌کنم، خود ائمه هم هرکاری می‌کردند برای خدا می‌کردند، درست نیست ما بگوییم برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) میهمان می‌گیریم و همه‌اش اسم امام علی(علیه السلام) را بیاوریم؛ باید فقط برای خدا کار کنیم.

عراقی‌ها هر چه می‌گفتند قانع نمی‌شد، من هم انتقال مطلب خصوصا چون آنها زبان محلی دارند و من دست و پاشکسته عربی فصیح صحبت می‌کردم، برایم سخت بود. به خود امیرالمؤمنین(علیه السلام) متوسل شدم که بتوانم جوابی کوتاه و قانع کننده را به آنها بگویم.

دو آیه از قرآن به ذهنم خطور کرد و جواب دادم:

خداوند در قرآن یکجا به پیامبر می‌گوید که بگو: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى(شورای 23)» یعنی مزد رسالت من چیزی نیست جز محبت و دوستی به اهل بیتم. و

در جای دیگر می‌فرماید: «فَما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ( 72 یونس)» یعنی من از شما اجری نمی‌خواهم هر اجری هست بر خداست.

جمع این دو آیه چه می‌شود؟ این می‌شود که «مودة فی القربی» محبت و دوستی اهل بیت، مستقیما برای خداست، چون در آیه اول می‌گوید اجر رسالت مودت اهل بیت است و در آیه  دوم می‌گوید هر اجری است علی الله است. این یعنی شما هرچه برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) کار کنی مستقیما برای خداست.


  • حمید رضا باقری