شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فساد» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

می‌گوید:

👈«فلان مسئول ارشد کشور فاسد است! و شاهد آن هم اینکه مثلا دادستان در فلان پروژه  ذیل (مجموعه تحت مدیریت) این مسئول (املاک نجومی) اعلام کرده است این مقدار واگذاری ملک بدون ضابطه رخ داده است.

حالا این آدم اصول‌گرا است جهادی است، چی است؟ چطور این آقا برای انتخابات تایید صلاحیت شده است؟ من نمی‌دانم! و... این بابا فاسد است و تایید صلاحیت می‌شود! این چون با ما است و با چفیه فساد می‌کند نسبت به آن شش تیغه اشکال ندارد! و...»

 

اگرچه این دست ادبیات پشت فرمان تاکسی، در جامعه زیاد است اما فیلمی از یکی از سلبریتی‌های عدالت‌خواه هم با همین ادبیات اخیرا در فضای مجازی زیاد منتشر شده است.

 

🔻 سوال اول: شما چطور به خود اجازه می‌دهید لااقل عوض اینکه بگویید فلانی متهم به فساد است اینقدر راحت حکم فاسد بودن را جاری کنید! مگر شما دادگاه هستید؟! آن هم در پرونده‌ای که خودتان می‌گویید اطلاعاتش معلوم نیست و ایشان هم برای آن به دادگاه رفته و تبرئه شده است و اعلام هم کرده و توضیحات داده.

مشکل بزرگتر هم اینجاست که آنچنان در اتهام خود محکم هستید که وقتی هم فلانی در دادگاه تبرئه می‌شود باز عوض خود، دادگاه را متهم می‌کنید که معلوم نیست چطور این ماجرا را ماست مالی کرده است!

 

🔻خود این سلبریتی در آن کلیپ سوال می‌کند مسئولی که این املاک را به دیگران داده چه کسی است؟ کسانی که گرفته‌اند چه کسانی هستند؟! تقصیر فلانی بود؟ (همان کسی را که متنهم به فساد کرده) یا معاونی چیزی داشت؟!

خب شما که نمی‌دانی چه کسی بوده؟ چطور اتهام می‌زنی؟ حکم صادر می‌کنی؟!

 

🔻اگر مردم معمولی توجه ندارند، شما که می‌دانید در مدیریت‌های کلان، مسئول هر بخش و معاونت، صرفا معاون نیست بلکه خودش یک مسئول با اختیارات تفویض شده است و اوست که ضوابط و امور بخش خود را مشخص می‌کند و باید پاسخ‌گوی آن هم باشد همین معاون نیز خودش چندین معاون دارد و چند لایه از تفویض اختیارات به مسئول زیر دست وجود دارد که فساد در هر سطحی رخ دهد، مسئول مربوطه در همان سطح باید پاسخگو باشد.

مثلا اگر یک پاکبان دست به سرقت زد که شهردار آن منطقه را مجرم نمی‌دانند؟! حتی مسئول بالادست آن پاکبان را هم مجرم نمی‌دانند بلکه خود آن پاکبان باید پاسخگوی فسادی که انجام داده باشد.

 

🔻 به همین خاطر در موراد مختلفی از رئیس قوه ق پیشین در ماجرای طبری تا شهردار سابق تهران در پرونده املاک نجومی در مقابل فساد مسئول زیر دست خود مجرم شناخته نشدند و آن مسئول زیر دست بود که باید پاسخگوی عملکرد خود می‌بود و تنها چیزی که متوجه مسئول ارشد بود اینکه چرا شما اشراف لازم را برای اطلاع نداشته‌اید.

 

🔻 این عدم اشراف لازم هم اگر جنبه جرم‌انگارانه‌ای داشته باشد، متوجه مجموعه نظارتی ذیل مسئول ارشد است، مثلا مسئول بازرسی آن نهاد.

چرا که ممکن است مسئول بالادست تلاش خود را برای اشراف و اطلاع انجام داده اما فساد چنان پنهان و با رعایت ضوابط ظاهری بوده که برای مسئول کلان اثبات نشده است. (کما اینکه در قضیه طبری حتی در دادگاه هم با آرامش کامل اتهامات متوجه خود را انکار می‌کرد و چندین توجیه ظاهری برای آن‌ها ارائه می‌کرد.)

 

ما در تاریخ هم در زیر دستان نبی‌اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) کسانی را سراغ داریم که تخلفاتی می‌کنند و بعد از مدتی معلوم می‌شود و با آنها برخورد می‌شود، پس اصل اینکه مسئول زیر دست یک مسئول فساد کند ثابت نمی‌کند که مسئول ارشد هم فاسد است. در این قضایا هم وقتی فساد مسئول زیر دست معلوم شد با آنها برخورد شد.

 

اصلا اینکه در یک مجموعه بسیار بزرگ با صدها هزار بلکه جمعیت میلیونی افراد زیر دست همه یا حتی در سطح مسئولان بالادست هم هیچ کس تخلفی نکند یک تصویر خیالی است، آنچه حق است اینکه باید پس از معلوم شدن فساد هرکس، با او برخورد شود.

 

🔻 این نکته ربطی به این جناح یا آن جناح هم ندارد بلکه مثلا در مورد برخی اتهامات که در جامعه به رئیس جمهور یا مسئولان ارشد سابق نیز مطرح می‌شود عمدتا مسئول مشخصی دارد که تقصیر متوجه همان مسئول است.

 

🔻 نکته آخر هم اینکه خارج از این باید و نبایدها خوب است بدانیم معمولا مسئولان ارشد در این سطح که ریاست یک قوه متوجه آنها است با توجه به حساسیت‌های رسانه‌ای و نظارت‌های نهادهای مختلف اطلاعاتی که روی شخص آنها وجود دارد اگر هم بخواهند فسادی بکنند نمی‌توانند و خودشان هم حواسشان به عملکردهایشان است و عمده فسادهایی که رخ می‌دهد در لایه‌های پایین‌تر است که چندان اشرافی روی آنها وجود ندارد و یا مسئولیت‌های خاص و برجسته‌تر چندان پیش‌روی آن مسئول نیست.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

مدت‌ها است در میهمانی‌ها و هرجا می‌روم با این سوال مواجه می‌شوم: « انقلاب کردیم چه شد؟ این همه فساد و بی‌عدالتی نتیجه آن شد»

واقعا این سؤال بنده هم بود و اگر برای آن جوابی نداشتم عمر خود را هزینه نمی‌کردم و من هم مثل خیلی‌ها خودم را به بی‌خیالی می‌زدم و می‌گفتم: دیگر درست نمی‌شود دیگر باید بی‌خیال شد، اگر امام زمان خودش بیاید و درستش کند! کاری از دست ما که برنمی‌آید و...

 

من این حرف‌ها را نمی‌زنم پاسخ‌های خودم را دارم. 

پاسخ‌هایی که بر مبنای آن برنامه زندگی خودم را تنظیم می‌کنم.

در مرتبه اول بنده حجم فساد و بی‌عدالتی را در کنار حجم بزرگ فعالیت‌ها و اقدامات می‌بینم و نقاط مثبت را هم می‌بینم و مثل خیلی‌ها همه چیز را سیاه نمی‌بینم.

اما در مرتبه دوم نسبت به فسادها و مشکلاتی که داریم، آیا با وجود این فسادها نباید نا امید شد و انقلاب را شکست‌ خورده دید؟


از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) روایتی نقل شده است که حاکی از یک اصل عقلایی است و آن اینکه: «مَا لَا یُدْرَکُ کُلُّهُ لَا یُتْرَکُ کُلُّه‏۱ یعنی اگر نمی‌توانی کاری را کامل و تام انجام دهی ولی کلاً آن را کنار نگذار، تلاش خود را بکن؛ هرچقدر از آن را که می‌توانی انجام بده.

این حدیث اگر چه در کتب معروف روایی نیست اما چون گزارش از یک اصل عقلایی است به صورت یک اصطلاح رایج در حوزه‌های علمیه تبدیل شده است. مثلا می‌گویند این کتاب را می‌نویسم اگرچه همه مطلب را نمی‌توانم انعکاس بدهم اما از باب «ما لایدرک کله لایترک کله» آن را می‌نویسم. 

حتی گاهی فقها در استدلال‌های فقهی مثل یک روایت قطعی به این مطلب استناد می‌کنند چون یک اصلی عقلائی است.

چنین مضمونی را حضرت امام در کتاب حکومت اسلامی مبنا قرار می‌دهند که ما اگر نمی‌توانیم حکومت اسلامی تام و تمام را برپا کنیم اما آنقدر را که می‌توانیم باید انجام دهیم و آن مقدار را بی‌خیال نمی‌شویم چون مقابل همان مقدار که وسع ما می‌رسد تکلیف داریم. هرچقدر از احکام: جهاد، قضا، امربه معروف و نهی از منکر و... را می‌توانیم انجام دهیم مکلف به انجام دادن آن هستیم.


تعبیر «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» که چندین بار در قرآن آمده است، بیانگر همین مطلب می‌باشد که: خدا آنقدر که بیش از توان شما باشد از شما انتظار ندارد اما آنچیزی که وسع و توان شما است را از شما انتظار دارد.


اینکه ما به اندازه وسع خود تکلیف داریم و باید تلاش کنیم اصل اول می‌باشد و به طور مثال ما در نپذیرفتن ولایت طاغوت، در اجرای عدالت و... هرچقدر می‌توانیم آن را انجام می‌دهیم و تلاش می‌کنیم وُسع خود را نیز افزایش دهیم.

 اگر امروز مثلا در قوه قضائیه عدالت مورد انتظار وجود ندارد ما هم طلبکاریم اما نا امید هم نمی‌شویم چون وسع خود را داریم انجام می‌دهیم و غرض هم ادای تکلیف الهی است و نه بیشتر، البته تلاش می‌کنیم وسع خود را در اجرای عدالت افزایش دهیم.

برخی فقط نق می‌زنند چرا عدالت نیست اما در عمل برای اجرای عدالت هیچ‌کاری نمی‌کنند ما در کنار مطالبه عدالت، خودمان هم تلاش می‌کنیم عدالت را در مرحله اجرا هم برپا کنیم. 

به طور مثال رهبری در دیدارهای متعددی که با طلاب داشته‌اند کمبود قاضی را متذکر شده و از آنها برای حضور در قوه قضائیه مطالبه کرده‌اند، ما باید بپذیریم تا وقتی قاضی صالح زیاد نباشد تا وقتی مسئولین روشن فکر و با همت بالا در قوه قضائیه نباشند هرچقدر هم شما نق بزنید هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

ما باید تلاش خود را در حد توان انجام بدهیم و این امتحان الهی ما است و تا وقتی که ما تمام تلاش خود را نکنیم و امتحان خود را پس ندهیم نه به سمت ظهور حضرت حجت می‌رویم و نه بی‌عدالتی برطرف می‌شود. 

در روایات بابی داریم به نام "تمحیص و الامتحان" که می‌گوید تا زمانی که مؤمنین تمام تلاش خود را انجام ندهند و امتحان نشوند ظهور حضرت حجت محقق نمی‌شود. به طور مثال در یکی از این روایات از امام صادق(علیه السلام) نقل می‌شود: 

«إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى‏ تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى‏ تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى یَشْقَى‏ مَنْ یَشْقَى‏ وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ.» امام چند بار قسم جلاله می‌خورند که ظهور حضرت حجت محقق نخواهد شد جز اینکه به مرحله نا امیدی برسیم که اشاره به یکی از سنن الهی دارد آن نا امیدی که بعد از جدا شدن  و تمییز حق و باطل از یکدیگر است، آن جدا شدنی که بعد از آزمایش و ابتلا مؤمنین است و به واسطه آن شقاوتمندان به اوج شقاوت خود رسیده باشند و مؤمنین نیز به واسطه آن امتحانات و تلاش‌هایشان به اوج سعادت خود دست رسیده باشند.

 


منبع حدیث پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)

۱. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، 4جلد، دار سید الشهداء للنشر - قم، چاپ: اول، ۱۴۰۵ ق، ج‏ ۴ ؛ ص: ۵۸.


  • حمید رضا باقری