شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

🔻از حضرت حجت (عج) به علت غیبت ایشان، احادیث زیادی باقی نمانده است اما اینطور هم نیست اصلا روایتی نباشد.

 

🔻 از دوره غیبت صغری که نواب حضرت ارتباطشان با حضرت روشن بود، روایات و مکاتباتی باقی مانده است. شهید اول برخی از این روایات را در کتاب «الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة» جمع کرده است. اولین این روایات مربوط به انتخابات است.

 

🔻 «سعد بن عبدالله اشعری قمی» از اصحاب امام حسن عسکری (علیه السلام) از حضرت حجت (عج) می‌پرسد: «ما المانع من أن یختار القوم إماما لأنفسهم؟» چه مانعی وجود دارد که مردم خودشان امام خود را انتخاب کنند؟!

(این سوال خیلی مهمی است، اختلاف نظر ما با اهل سنت در بحث امامت در همینجا است که آنها گمان می‌کنند انتخاب مقام امامت را می‌شود به انتخاب مردم سپرد.)

 

🔻حضرت می‌پرسند: «مصلح، أو مفسد؟» آن کسی که به عنوان امام انتخاب می‌کنند، فرد صالحی باشد یا فاسد؟! (اشتباه بودن انتخاب فرد فاسد که واضح است) سعد بن عبدالله، پاسخ می‌دهد: مصلح باشد.

 

🔻امام می‌پرسند: آیا امکان دارد که آنها اشتباه کنند و انتخاب آنها فردی فاسد شود؟! مردم فقط ظاهر افراد را می‌بینند و علم ندارند درون ذهن افراد چیست؟! راوی می‌گوید: بله. حضرت حجت می‌فرمایند: همین علت است. «فهی العلّة»

(بحث بر سر انتخاب یک فرد معمولی برای انجام امور زندگی نیست بلکه بحث بر سر انتخاب خلیفة الله است، کسی که قرار است آنچه مورد نظر خداوند تبارک و تعالی از مصالح و مفاسد و شریعت است را برای ما مشخص کند، خداوند که وجودی محسوس ندارد که سخن او را بشنویم، هرکس می‌تواند ادعا کند من از سوی خدا فرمانی دارم و دین و شریعت را آنطور که می‌خواهد تفسیر کند، باید کسی امام باشد که معصوم است و مستقیما توسط خداوند مشخص می‌شود. در ادامه‌ی حدیث حضرت استدلالی از قرآن می‌آورند که نشان می‌دهد که انتخاب امام به دست نبی خدا یا امام معصوم هم نیست، این مطلب در دیگر احادیث نیز آمده است.)

 

🔻 حضرت می‌فرمایند: «هذا موسى کلیم اللّه مع وفور عقله و کمال علمه و نزول الوحی علیه» موسی (ع) با وجود زیادی عقلش و کمال علمش و اینکه وحی بر او نازل می‌شد، از میان بهترین‌های قومش و لشکرش بهترین‌ها را انتخاب کرد تا برای میقات پروردگار با خود ببرد. آنها کسانی بودند که شکی در ایمان و اخلاص آنها نبود «فوقعت خیرته على المنافقین، على ما حکى اللّه تعالى‏»

(اشاره به داستان به میقات رفتن موسی (ع) در آیات ۱۵۵ اعراف ۵۵ بقره و ۱۵۳ نساء؛ «وَ اخْتارَ مُوسى‏ قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقاتِنا» و «فَقَدْ سَأَلُوا مُوسى‏ أَکْبَرَ مِنْ ذلِکَ فَقالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَة فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ» این برگزیدگان موسی علیه سلام همه تو زرد و منافق از کار درآمدند.)

 

🔻حضرت حجت (علیه السلام) می‌فرمایند: وقتی می‌بینید انتخاب شدگان موسی (علیه السلام) که برگزیده خداوند برای نبوت است، اینگونه خراب از کار درآمدند، می‌فهمیم اختیار انتخاب امام جز به دست آنکه «یعلم ما تخفی الصّدور» درون و باطن افراد را می‌داند نیست و انتخاب مهاجران و انصار (اشاره به ماجرای ثقیفه)، پس از آن که انتخاب پیامبران به فاسدان اصابت کرد، از آن رو که آنان را صالح مى‏‌پنداشتند، ارزشى ندارد.

________

📖 منبع: شهید اول، محمد بن مکى - مسعودى، عبد الهادى، الدرّة الباهرة من الأصداف الطاهرة با ترجمه (ط - القدیمة)، انتشارات زائر - قم، چاپ: اول، ۱۳۷۹ش.

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

⁉️ ترامپ یا بایدن؟ آمریکا یا چین؟ روحانی یا ...؟ دوگانه‌هایی که همیشه و همه‌جا هستند، گاهی ‏بین بد و بدتر، گاهی بین بد و خوب و شاید هم گاهی بین خوب و خوب‌تر باشند؛ اگر چاره‌ای ‏جز انتخاب نیست، کدام‌یک را انتخاب می‌کنیم؟ معیار انتخابت چیست؟

ترامپ با همه دیوانگی‌ها، فسادهای اخلاقی و مالی و... اما مخالف سقط‌جنین، مخالف ‏هم‌جنس‌گرایی و مدارس مختلط و موافق آیین‌های مذهبی است.‏

اما بایدن با ظاهر اتوکشیده‌ای که دارد موافق سقط‌جنین و هم‌جنس‌گرایی و... است. این‌ها ملاک ‏است؟

در نظرسنجی‌های به‌دست‌آمده آرای ترامپ میان قشر روستایی و مذهبی‌های مسیحی بیشتر ‏است و آرای بایدن میان تحصیل‌کرده‌ها، صهیونیست‌ها و قشرهای شهری و سرمایه‌دار، بیشتر ‏است.‏

این‌ها چه؟ آیا ملاک می‌شود؟

⁉️از این دوگانه‌ها کدام‌یک را انتخاب کنیم؟ کدام‌یک تقابلش با جبهه حق و انبیاء بیشتر است؟

در انتخابات ۸۸ از شعارهای مشهور طرفداران موسوی این بود: "هرچی جواد مواده با ‏احمدی‌نژاده" هرچه به بالا شهر می‌رفتی و به قشر مرفه و سرمایه‌دار نزدیک‌تر می‌شدی، درصد ‏طرفداران موسوی هم بیشتر می‌شد.‏

ازنظر فرهنگ مذهبی هم اختلاف نسبی طرفداران موسوی و احمدی‌نژاد مشهود بود، مثلاً ‏خانم‌های حامی احمدی‌نژادی عمدتاً چادری و در طیف مقابل، عمدتاً برعکس بودند، این ماجرا ‏در ۹۲ و ۹۶ هم مشهود بود و قصه ادامه داشته و دارد...‏

⁉️اما ملاک چیست؟ آیا ملاکی همیشگی برای خارج شدن از تحیر داریم؟

حکایت، حکایت امروز و دیروز نیست، حکایت اینجاوآنجا نیست، آمریکای جنوبی باشد یا ‏شمالی، اروپا باشد یا آسیا یا آفریقا و... حکایت دو خط است که از ابتدای تاریخ در مقابل هم ‏بوده‌اند و یک شاخصه بسیار مهم که تمایز این دو خط را نشان می‌دهد.‏

یک جریان با یک شاخصه مشترک که بدون استثناء در تمام طول تاریخ همیشه مقابل جریان حق ‏و انبیاء ایستاده است و هر جا قرار بر انتخاب بوده است آن گزینه‌ای را انتخاب کرده است که در ‏تقابل بیشتری با جریان انبیاء باشد.‏

شاخصی که ما را از تحیر میان حرف‌ها و ادعاهای مختلف خارج می‌کند چیست؟

شاخص "اتراف" به معنی فزونی نعمت که صاحبش را غافل و مغرور و مست کند و موجب ‏طغیانش شود مانع از حیرت‌زدگی می‌شود.‏

👈 به تعبیر قرآن: «وَ ما أَرْسَلْنا فی قَرْیةٍ مِنْ نَذیرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ» ‏هیچ‌وقت و در هیچ مکانی انذار دهنده‌ای را نفرستادیم الا اینکه یک جریان مقابل آن ایستاد، ‏جریان سرمایه‌داران مرفه بی‌درد که مست ثروت و قدرت هستند؛ جریانی که همیشه در مقابل ‏رسولان الهی قرار گرفت و گفت: «قطعاً ما به آنچه برای تبلیغ آن مأمور شده‌اید کافریم.»‏

جریانی که فسادها همیشه از این جریان آغاز می‌شود و به همین جهت نیز قرآن می‌گوید: «وَ ‏اذا ارَدْنا انْ نُهْلِک قَرْیةً امَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقوا فیها فَحَقَّ عَلَیهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً» یعنی آنگاه‌که ‏اراده الهی بر نابودی یک جامعه‌ای قرار می‌گیرد کار به دست مترفین که هم فاسد و هم فاسق ‏هستند، می‌افتد و فساد از آن‌ها به همه مردم سرایت می‌کند و همه مستحق عذاب می‌شوند. ‏به‌نحوی‌که می‌توان گفت: «تمام این فسادهایی که ملاحظه می‌کنید از ناحیه این طبقه بالاست که ‏در مردم سرایت کرده است. (صحیفه امام؛ ج ۷؛ ص: ۲۵۹)»‏

این شبکه هرچه به سمت شکل‌گیری دهکده جهانی می‌رویم متشکل‌تر می‌شود. امروزه یک ‏شبکه عظیم از مترفین بین‌المللی در ابعاد بسیار بزرگ در جهان به وجود آمده است که عمده ‏منابع ثروت و بنگاه‌های بزرگ اقتصادی دنیا را در اختیار دارد و حامی سازمان‌های جهانی است، ‏شبکه‌ای که مهم‌ترین رسانه‌های دنیا در اختیار اوست، سازمان‌های جاسوسی و لابی‌های بزرگ ‏برای به قدرت رساندن افراد مختلف در کشورها را در اختیار دارد و محوریت آن نیز در دست ‏صهیونیسم بین‌المللی است.‏

📌برای خارج شدن از تحیر در انتخابمان کافی است بنگریم، جریان مترفین در اطرافمان و یا در ‏جهانمان به کدام سوی تمایل دارد؟ همان سو بیشترین تقابل را با جریان حق خواهد داشت.‏

📙 ر.ب: بیانات حضرت آقا در ۲۴ آبان ۱۳۷۹- ۱۳ آبان ۱۳۸۱ - ۸ شهریور ۱۳۸۴ - ۱۹ دی ‏‏۱۳۷۹ و ۱ فروردین ۱۳۸۶ و فیش موضوعی بیانات حضرت آقا در همین موضوع

..........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 سال ۹۰ و انتخابات مجلس در پیش بود؛

رهبری در ۱۹ دی گفته بودند:

👈«انتخابات باید سالم باشد، رقابتی باشد. رقابت غیر از خصومت است، رقابت غیر از تهمت‌زنىِ متقابل است؛ اینها را باید همه مواظب باشیم. رقابت این نیست که کسی اثبات خود را متوقف بر نفی دیگری بداند.»

 

🔰 برداشت ما از این بیان حضرت آقا این بود که در معرفی کاندیدها بایست سعی کرد ایجابی و اثباتی حرف زد و نه اینکه به نقد دیگر اشخاص پرداخت، هرکس بیاید خود را معرفی کند و اگر بنا است نقدی کند به صورت کلی تفکرات را نقد کند و نه اشخاص را؛

 

🔰گردهمایی مسئولان جبهه پایداری کل کشور در مجموعه "یاوران مهدی" جمکران بود و بنده هم با اینکه مسئولیتی نداشتم به دعوت برخی دوستان به آنجا رفتم، آیت‌الله مصباح (حفظه‌الله) صحبت می‌کردند و می‌گفتند:

👈«وقتی ما می‌دانیم فلان نماینده فاسد است یا انحراف فکری دارد و... نمی‌توانیم ساکت باشیم و باید مردم را آگاه کنیم.(نقل به مضمون)»

ضمن صحبت‌های ایشان به برخی دوستان خود گفتم این‌که نشد! این خلاف توصیه چند روز گذشته رهبری است!

 

🔰 سال ۹۲ و انتخابات ریاست جمهوری در پیش بود. نیروهای انقلابی که در انتخابات مجلس پیروز شده بودند این دور هم مثل همین حالا خود را برنده انتخابات می‌دانستند؛

 

🔰 دوستان خیلی انقلابی بنده در مدرسه معصومیه(س) که عمدتا از دانش‌آموختگان طرح ولایت دانشجویی بدست شاگردان آیت‌الله مصباح و عضو بسیج معصومیه هم بودند، به شدت از نظرات جبهه پایداری تأثیر می‌گرفتند اما بنده با اینکه هم دانش‌آموخته طرح ولایت بودم و هم بسیجی و هم از مریدان آیت‌الله مصباح، با دوستان خیلی انقلابی خود در معصومیه اختلاف نظر داشتم.

 

🔰 آیت‌الله مصباح (حفظه‌الله) گفته بودند زیر آسمان و زمین بهتر از آ لنکرانی وزیر بهداشت دولت احمدی نژاد را نمی‌شناسند و جبهه پایداری هم حامی و دعوت کننده از ایشان برای حضور در صحنه انتخابات بود.

 

🔰 بنده و جمعی از دوستان که همشهری دکتر لنکرانی هم بودیم، ایشان را کاندید اصلح نمی‌دانستیم و مُصِر بودیم که "سعید جلیلی" کاندید أصلح است و در همین راستا هم کمپین دعوت از او راه انداخته بودیم.

 

🔰 وقتی برای جلیلی و دعوت از او کار می‌کردیم یکی از دوستان طرفدار جبهه پایداری که لابد خود را نماد انقلاب و اسلام ناب می‌دانست، به بنده گفت: شما مأمور دشمن هستید برای ایجاد افتراق در جبهه حق!

یکی از اشکالات دوستان این بود که چرا سعید جلیلی وقتی قم آمده است، خدمت آیت‌الله مصباح نرفته است، برخلاف آ دکتر لنکرانی!

 

🔰 تبلیغ برای معرفی سعید جلیلی که آن روز چندان شناخته شده هم نبود، سخت بود، مجبور بودم جزوه‌هایی از سعید جلیلی تهیه کنم و در مدرسه بفروشم، مسئول سیاسی بسیج می‌گفت: شماها خیلی زرنگید هم کاندیدتان را معرفی می‌کنید هم پول درمیاورید! یکی دیگر از مسئولان بسیج می‌گفت: بابا می‌گن سعید جلیلی حتی عرضه نداشته است بسیج امام صادق(ع) را بچرخاند الکی از او حمایت نکنید.

به آنها می‌گفتم من که می‌دانم آخرش شما هم مجبور می‌شوید بیایید از جلیلی حمایت کنید، به شما پیشنهاد می‌دهم لااقل او را تخریب نکنید!

 

🔰 اما واقعا این حرف‌های سطح پایین ریشه در مسئولان اصلی ج پایداری نداشت، دعوای اصلی هدایت‌گران ج پایداری که اکثر آنها اهل تقوا بودند به یک پرسش بازمی‌گشت که آیا ما حجت داریم از حمایت أصلح دست بکشیم و از صالح حمایت کنیم؟! ولو أصلح در نظر مردم مقبولیت نداشته باشد!

سؤال اصلی آنها این بود که تکلیف ما نسبت به حصول نتیجه چیست؟

 

📌اما پاسخ این سؤال را هم ۵ ماه پیش از آن رهبری در دیدار رمضانی با دانشجویان (۶ مرداد) توضیح داده بودند:

👈«رابطه‌ی «تکلیف‌مداری» با «دنبال نتیجه بودن» چیست؟

امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟

چطور می‌شود چنین چیزی را گفت؟

امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختی‌ها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، می‌شود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟

حتماً تکلیف‌گرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتائج معینی بود؛ دنبال نتائج بودند.

مگر می‌شود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه.

البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل می‌کند، اگر یک وقتی هم به نتیجه‌ی مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمی‌کند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده.

اگر انسان برای رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل نکرد، وقتی نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیت‌ها را ملاحظه کرده و دیده است و بر طبق این واقعیت‌ها برنامه‌ریزی و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمی‌کند؛ او کار خودش را انجام داده.

بنابراین، این که تصور کنیم تکلیف‌گرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.

 در دفاع مقدس و در همه‌ی جنگ‌هائی که در صدر اسلام، زمان پیغمبر یا بعضی از ائمه (علیهم‌السّلام) بوده است، کسانی که وارد میدان جهاد می‌شدند، برای تکلیف هم حرکت می‌کردند. جهاد فی‌سبیل‌الله یک تکلیف بود.

در دفاع مقدس هم همین جور بود؛ ورود در این میدان، با احساس تکلیف بود؛ آن کسانی که وارد می‌شدند، اغلب احساس تکلیف می‌کردند. اما آیا این احساس تکلیف، معنایش این بود که به نتیجه نیندیشند؟ راه رسیدن به نتیجه را محاسبه نکنند؟ اتاق جنگ نداشته باشند؟ برنامه‌ریزی و تاکتیک و اتاق فرمان و لشکر و تشکیلات نظامی نداشته باشند؟ اینجور نیست.

بنابراین تکلیفگرائی هیچ منافاتی ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست می‌آید، چگونه قابل تحقق است؛ برای رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راه‌های مشروع و میسّر، برنامه‌ریزی کند.»

 

️ حال باید از خود بپرسیم که حمایت از أصلح هدف ما است، یا به قدرت رساندن صالح‌ترین فرد ممکن!

...................................

نظر یکی از دوستان:

لطفا درباره پست اخیر کانال مطلب واضح تری بفرستید. همون پرسش که وظیفه ما تکلیف گرایی است یا وظیفه مون اینه که صالح ترین فرد ممکن را وارد مجلس کنیم؟

خود بنده و برخی دوستان مذهبی در این چالش قرار گرفتیم و نتیجتا موجب تعارضات و دلخوری هایی شده.

 

پاسخ بنده:

سلام اخوی

ما مأمور به تکلیف هستیم و نه نتیجه

و این به معنی این است که ما اگر هم به نتیجه نرسیدیم ضرر نکرده‌ایم غایت ما انجام تکلیف بوده است و نتیجه با خداست.

اما بحث اینجاست که تکلیف ما ناظر به نتیجه مشخص می‌شود و ما تکلیف داریم به بهترین شکل ممکن برای حصول نتیجه اقدام کنیم، حالا اگر کار کردیم و به نتیجه نرسیدیم غصه نداریم چون به آنچه باید عمل کرده‌ایم.

در این موضوع مشخص انتخابات هم تکلیف ما حمایت از أصلح نیست بلکه به قدرت رساندن بهترین کسی که امکان بالفعل به قدرت رسیدن دارد است.

مثلا فلان گزینه اگرچه فی‌الواقع اصلح است ولی امکان رأی آوردن ندارد چون مقبولیت ندارد ولی فلان گزینه صالح است و فی‌الواقع نسبت به أصلح پایین‌تر است اما اگر او را کمک کنیم احتمال به قدرت رسیدن دارد اینجا تکلیف ما حمایت از اوست.

البته در گام اول نبایست این حرف را زد و باید تلاش کرد که همان أصلح به قدرت برسد ولی وقتی در زمان مناسب به این جمع بندی رسیدیم که با اینکه ما به او کمک کرده‌ایم باز شرایط به قدرت رسیدنش فراهم نشده است، حالا باید به نحوی عمل کرد که از غایت اصلی که به قدرت رساندن صالح‌ترین فرد ممکن است باز نمانیم.

.................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری