شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۳۳ مطلب با موضوع «ظهور و آخرالزمان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خداوند در آیه 19 سوره مبارکه انشقاق می‌فرماید:

🔹« قطعاً از حالى به حالى منتقل خواهید شد.»

👈« لَترکَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ»

📝 جدا از برداشت‌های فلسفی مرتبط با سیر انسان در عوالم وجود که از این آیه صورت گرفته است و می‌تواند از جمله بطون این آیه باشد؛ در روایات این آیه نشانه‌ای قطعی بر تکرار حوادث و فتنه‌های بنی‌اسرائیل برای امت اسلام ذکر شده است.

از امام باقر(علیه السلام) به نقل از پیامبر اکرم (ص)در تفسیر این آیه آمده است:

🔹قطعا شما هم به سنت‌هایی که امت‌های قبل از شما بودند بدون تفاوت بدون کوچک‌ترین تفاوتی مو به مو مبتلی خواهید شد بدون خطا از راه آنها خواهید رفت و وجب به وجب و ...

👈لَتَرْکَبُنَّ سُنَّةَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ لَا تُخْطِئُونَ طَرِیقَهُمْ وَ لَا یُخْطَى شِبْرٌ بِشِبْرٍ ...

🔹و حتی اگر یکی از پیشینیان شما وارد سوراخ سوسماری شده باشد، شما چنین کنید.

👈حَتَّى أَنْ لَوْ کَانَ مَنْ قَبْلَکُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوهُ

🔹از پیامبر(ص) پرسیدند: منظورتان از اقوام گذشته یهود و نصاری هستند؟

 👈قَالُوا الْیَهُودَ وَ النَّصَارَى تَعْنِی یَا رَسُولَ اللَّهِ ؟

🔹حضرت پاسخ دادند: پس چه کسی؟ دست‌آویزهای اسلام را یکی پس از دیگری خواهید شکست. اولین آنها که می‌شکنید امانت (در برخی نسخ امامت) است و آخرین چیز نماز است.

👈قَالَ فَمَنْ أَعْنِی لَتَنْقُضُنَّ عُرَى الْإِسْلَامِ عُرْوَةً عُرْوَةً فَیَکُونُ أَوَّلَ مَا تَنْقُضُونَ مِنْ دِینِکُمُ الْأَمَانَةُ وَ آخِرَهُ الصَّلَاةُ. [1]

از امام صادق(ع) نقل شده است:

🔹برای قائم اهل بیت(عج) غیبتی است که مدت آن طولانی خواهد شد.

👈إِنَّ لِلْقَائِمِ ع مِنَّا غَیْبَةً یَطُولُ أَمَدُهَا؛

🔹از حضرت سوال می‌شود برای چه؟ حضرت پاسخ می‌دهند خداوند اَبی دارد از اینکه این غیبت تمام شود الا اینکه در آن آنچه از سنت‌های انبیاء(علیهم السلام) در دوران غیبتشان جاری شده است، جاری شود و او می‌بایست به مدت غیبت‌های انبیاء غیبت نماید.

👈فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى إِلَّا أَنْ یُجْرِیَ فِیهِ سُنَنَ الْأَنْبِیَاءِ ع فِی غَیْبَاتِهِمْ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ یَا سَدِیرُ مِنِ اسْتِیفَاءِ مَدَدِ غَیْبَاتِهِمْ؛

🔹رسول خدا فرمودند: «قطعا شما از حالی به حالی دیگر منتقل خواهید شد» یعنی سنت‌های آنان که پیش از شما بوده‌اند میان شما نیز تکرار خواهد شد.

👈قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ «لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏» أَیْ سَنَناً عَلَى سَنَنِ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ. [2]


[1] ر.ب:  بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، 5جلد، مؤسسه بعثه - قم، چاپ: اول، 1374 ش؛ ج‏5 ؛ ص616. (در این تفسیر عوض الامانة، الامامة ذکر شده است.)؛ و بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏9 ؛ ص248؛

در تفسیر عیاشی نیز به نقل از امام باقر(ع) نقل شده است قال: قال رسول الله ص‏ و الذی نفسی بیده لترکبن سنن من کان قبلکم- حذو النعل بالنعل و القذة بالقذة حتى لا تخطئون طریقهم- و لا یخطأکم سنة بنی إسرائیل، عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، 2جلد، المطبعة العلمیة - تهران، چاپ: اول، 1380 ق ج‏1 ؛ ص303؛

در روایت مشابهی در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری مربوط به قرن 260 ق‏ نیز قسمتی از این روایت به نقل از امام کاظم (ع) نقل شده است: وَ قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع‏ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: «لَتَسْلُکُنَّ سَبِیلَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ- حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةَ بِالْقُذَّةِ- حَتَّى إِنَّ أَحَدَهُمْ لَوْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوهُ». حسن بن على علیه السلام، امام یازدهم، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، 1جلد، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1409 ق؛ ص481؛

[2] البرهان فی تفسیر القرآن ؛ ج‏5 ؛ ص619 و بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏52 ؛ ص90 (علامه مجلسی این روایت را به شیخ صدوق در علل الشرایع و به سند متصل به امام صادق(ع) نسبت می‌دهد.

...............................................................

مطالب مرتبط:

معرفی کتاب تبار انحراف( جریان شناسی یهود و تاریخ بنی‌اسرائل)

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

"تغییر" لازمه وجود جهان است و "زمان" لفظی است بیانگر همین تغییر. عالم هستی "ذات واحد" است متحول، و درست خلاف آنچه می پندارند، این تحول علت وجود زمان است، نه بالعکس.

مولایمان علی (ع) که فرموده «اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر...» این سخن فقط استعاره‌ای ادبی نیست. تاویل این سخن آن است که در حقیقت این انسان است که او را باید "عالم اکبر" دانست، نه عالمی که بیرون از وجود انسان تا لا یتناهی گسترده است. مفهوم "بیرون" و "درون" اینجا درهم می‌ریزد. در ظاهر، بشر جزئی از عالم هستی است و اما در باطن، عالم هستی آینه تجولات درونی بشر است.

اگر در ماثورات دینی ما هست که پس از برقراری حکومت عدل جهانی _ که غایت تکاملی مقام جمعی بشر است _ قیامت صغرا نیز واقع می‌شود و همه عالم هستی در هم می‌ریزد و نظام دیگری به خود می‌گیرد، از همین جاست.

من نمیدانم بدون تفکر و تامل در "طرح کلی عالم" چگونه می‌توان به حقیقت رسید. مورچه‌ای که تلاش می‌کند تا آذوقه زمستانش را جمع آورد نه در عالم تامل می‌کند و نه خود را می‌شناسد، و همین که بشر در طرح کلی عالم می‌اندیشد و در جست و جوی حقیقت است معلوم می‌دارد که او روحآ امکان محیط شدن بر عالم هستی را دارد، اگر چه جسمآ به خاک وابسته است.

این عقل جدید چه می‌تواند دریابد که "هبوط از برزخ یا بهشت مثالی وجود بشر به ارض اسفل" یعنی چه؟ این عقل جدید چگونه می تواند طرح کلی حیات بشر را در قصه آفرینش آدم دریابد؟

هرگز بشر به وضع موجود رضا نمی‌شود و به آنچه دارد بسنده نمی‌کند، چرا که از وضع موعود صورتی مثالی دارد منقوش در فطرت ازلی خویش، و تا وضع موجود خویش را با این صورت مثالی و موعود منطبق نبیند دست از تلاش بر نمی دارد.آیه «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملا قیه »[انشقاق/6] تاویلی دارد و آن اینکه غایت تلاش انسان "لقای حقیقت" است.

اگر شیطان نمی‌بود که انسان را از بهشت حقیقت مثالی وجود خویش به زیر آورد، او قابلیت "تلقی کلمات" و "توبه" پیدا نمی کرد. " انا لله و انا الیه راجعون " "دایره کاملی" است که عالم هستی را معنا می‌کند. تلاشی که این انسان بر مهبط خویش برای رجعت به حقیقت وجود خود می کند مجموع تحولات تاریخی است که از حجت اول تا حجت آخر روی می‌دهد.

تعبیر "دهکده جهانی" نشان می‌دهد که آخر الزمان و عصر ظهور موعود رسیده است، چرا که آن تحول عظیم که بشر در انتظار آن است باید همه بشریت را شامل شود _که خواهد شد. در این آخرین عصر جاهلیت است که بشر در حیثیت کلی وجود خویش از آسمان معنوی هبوط خواهد کرد _ که کرده است _ و در همین عصر است که بشر در حیثیت کلی وجود خویش "توبه" خواهد کرد، که با پیروزی انقلاب اسلامی درایران _ که ام القرای معنوی سیاره زمین است _ این عصر نیز آغاز شده و می رود تا بالتمام همه زمین و همه بشریت را فراگیرد.

عصر توبه انسان در حیثیت کلی وجود آغاز شده است و او می‌رود تا خود را باز یابد. آن که حقیقت را فراموش کند، به مصداق«نسوا الله فانسیهم انفسهم»[حشر/19] خود را گم خواهد کرد و انسان امروز در یک رویکرد دیگرباره به حقیقت، می‌رود تا خود را باز یابد.

همه نظاماتی که بشر از چند قرن پیش در جست وجوی یوتوپیای لذت و فراغت _ که همان جاودانگی موعود شیطان است برای آدم فریب خورده _ به مدد علم تکنولوژیک بنا کرده است یکی پس از دیگری فرو خواهد پاشید و خلاف آنچه بسیاری می‌پندارند، آخرین مقاتله ما _ به مثابه سپاه عدالت _ نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است، که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیر پاتر است. اگر چه این یکی نیز و لو "هزار ماه" باشد به یک "شب قدر" فرو خواهد ریخت و حق پرستان و مستضعفان وراث زمین خواهند شد.

متن کامل مقاله

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

از یکی از دوستانم، احوال برادرش را جویا شدم، می‌گفت مدتی است در آتش‌نشانی قم مشغول به کار شده است.

از قول برادرش نقل می‌کرد:

"چند ماه قبل به آنها مأموریت می‌دهند که در قسمتی از پشت کوه خضر که مسیر آن شیب تندی دارد، جنازه‌ای پیدا شده است و برای برداشتن آن به آنجا اعزام می‌شوند. جنازه لباس‌های طلبگی و زیراندازی داشته و کتاب‌های طلبگی هم کنار او بوده، متأسفانه قسمت‌هایی از بدن او هم توسط حیوانات وحشی خورده شده و جنازه آن طلبه بی‌چاره که ظاهرا از گرسنگی تلف شده بوده است وضعیت بدی داشته است."

این طلبه اولین و آخرین کسی که به این فضاها وارد شده است، نبوده و نیست.

وقتی به قرآن نظر می‌اندازیم می‌بینیم علی رغم اینکه حضرات موسی و عیسی (علیهما و علی نبینا و آله السلام) بیشترین و عجیب‌ترین معجزات را داشتند، قوم آنها بلافاصله بعد از نبود آنها به انحراف کشیده شدند.

👈سامری با قدرت اعجاب آمیز خود، قوم موسی(ع) که عادت به معجزات خارق‌العاده کرده بودند را تنها بعد از ده روز از غیبت موسی(ع) گوساله پرست نمود. قوم عیسی(ع) نیز بعد از وی به خرافاتی چون فرزند خدا بودن ایشان و... کشیده شدند.

منبری‌هایی که عادت کرده‌اند، روی منبر خواب و کشف و کرامت نقل کنند و دین مردم را به این امور ببندند بهتر است بدانند که بعد از آنها هم احمد الحسن‌ها یا دراویش یا عرفان‌های کذایی و... پیدا می‌شوند که مردم را که هیچ، خودشان را هم با خواب و کشف کرامت به مسلک و آیین خود در می‌آورند.

آنچه میراث نبوت است و نه فقط میراث پیامبر خاتم(ص)، حکمت است.

👈«وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ (۸۱ آل عمران)»

آنچه قرآن از تبلیغ ابراهیم(ع) برایمان نقل می‌کند:

🔹محاجه منطقی با "ستاره و ماه و خورشید" پرست است. «فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الافِلِینَ (76 انعام)»

🔹محاجه منطقی با بت‌پرستان است. « قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَسئلُوهُمْ إِن کَانُواْ یَنطِقُونَ (63 الانبیاء)»

🔹محاجه منطقی با نمرودها است. « فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ (258 البقره) »

آنچه امروز از امیرالمومنین(ع) باقی مانده است و هر انسانی، چه دین‌دار و چه بی‌دین را مجذوب خود می‌کند، حکمت‌ها و منطق ایشان است. آنچه بیدارگر جاودان و تشکیک ناپذیر است، زبان منطق و حکمت است.

برخلاف روشنفکران غرب‌زده، سلوک اسلام ناب در مقابل توده‌های مردم از جنس منطق و حکمت و در مقابل ظالمان و زورمندان از جنس قدرت و عزت است.

از جمله ابتلائات آخرالزمان که در روایات مرتبط با ظهور نیز بسیار به آن اشاره شده است و موجب خالص سازی یاران حضرت(عج) می‌گردد، ریزش ایمان‌های وابسته به امور خارق العاده است، ایمان‌هایی که ریشه‌های حجت خود را نه در منطق و حکمت بلکه در امور خارق العاده محکم ساخته‌اند.

................................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 

بسم لله الرحمن الرحیم

شناخت دشمن از نگاه آخرالزمانی

وقتی صحبت از این می‌شود که امروز دشمن کیست؟ برخی می‌گویند اهل سنت دشمنان اصلی ما هستند و یا اگر نمی‌گویند، عملا به گونه‌ای رفتار می‌کنند که این مطلب از آن فهمیده می‌شود، مثلا برنامه‌های مختلفی راه می‌اندازند و شروع به لعن و نفرت پراکنی علنی نسبت به مقدسات اهل سنت و افروختن آتش دشمنی‌ها می‌کنند.

یک راه شناخت دشمن که شیعیان تکفیری گریزی از پاسخ به آن ندارند، بررسی آیات و روایات مربوط به آخرالزمان است. چرا که هرچه زمان می‌گذرد صحنه نبرد آخرالزمانی جدی‌تر می‌گردد و ما باید مختصات رفتاری خود را با این فضا هماهنگ نماییم.

آیات مورد بررسی

آیات 4 الی 8 ابتدای سوره «الاسراء»، از جمله آیاتی هستند که به صراحت به پیش‌گویی‌‌های نبرد آخرالزمان می‌پردازد.

«وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» [۴/الاسراء]

ما در تورات به بنى اسرائیل حکم قطعى کردیم که شما در زمین دو بار فساد خواهید کرد و برترى طلبى و طغیان بزرگى خواهید نمود.

«فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا» [۵/الاسراء]

چون وقت مجازات شما بر نخستین فساد و تبهکاریتان رسید، بندگانى که منسوب به ما هستند به سویتان مى‌فرستیم، بندگانى با صلابت و سرسخت که بر سرتان فرود آیند که در میان خانه‌ها به جست وجوى [شما] بپردازند و این وعده‌اى قطعى و انجام شدنى است.

«ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً» [۶/الاسراء]

پس [از چندى‏] دوباره شما [یهودیان] را بر آنان[مسلمانان] چیره می‌‏کنیم و شما را با اموال و پسران یارى می‌‏دهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر می‌‏گردانیم.

«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها»[۷/الاسراء

اگر خوبى کردید، خوبى به خود نموده‌اید و اگر بدى کردید به خود بدى کرده‌اید.

«فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِیراً.» [۸/الاسراء]

چون زمان فساد ایجاد کردن دومین بار فرا رسد [مؤمنین بیایند] تا شما را اندوهگین کنند و در معبد [تان‏] چنان که بار اول داخل شدند، درآیند و بر هر چه دست یافتند یکسره [آن را] نابود کنند.

بررسی ظاهر آیات

ذیل این آیات بین مفسرین و محققین سوالاتی مطرح شده است، از جمله اینکه آیا این فسادها و مجازات‌ها محقق‌شده‌اند یا خیر؟ و مجازات‌کنندگان چه کسانی هستند؟

برخلاف آنچه برخی مدعی شده‌اند، پادشاهان مصر، بابل، یونان، ایران، روم و دیگران که در طول تاریخ بر یهودیان تسلط یافتند، هیچکدام با صفت «عبادا لنا» (بندگان ما) که در این آیات آمده است، سازگارى ندارند خصوصا اینکه از آنچه در ادامه این آیات گفته می‌شود معلوم می‌شود هر دو مجازات یهودیان توسط "یک امت" صورت می‌گیرد و همان امتی که مرتبه اول یهودیان را مجازات می‌کنند در مرتبه دوم نیز همان‌ها هستند که چنین می‌کنند، چون در ادامه آیات گفته می‌شود در مرتبه دوم هم همان‌ها وارد مسجد می‌شوند همانطور که بار اول وارد شده بودند «لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ»

اولین فساد و کیفر در برابر آن، در صدر اسلام، به دست مسلمانان انجام گرفت، چرا که خداوند در صدر اسلام مسلمانان را بر آنان مسلط ساخت و مسلمانان درون خانه‌‏هاى آنها به جست‏وجویشان پرداخته و سپس وارد مسجد الاقصى شدند. 

اگرچه همانطور که قرآن درآیات دیگر در مورد یهودیان می‌گوید: «وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً»[1] فتنه گرى و فسادانگیزى در گذشته و حالِ یهود وجود داشته است، اما با بررسى تاریخ یهود بعد از حضرت موسى (ع) روشن می‌گردد، برترى وعده داده شده آنها «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» به صورت همزمان با فسادانگیزى بار دوم یهود، در هیچ دوره‏‌اى از تاریخ یهود، جز دوره پس از جنگ جهانى دوم تا کنون وجود ندارد. که البته کیفرِ وعده داده شده خداوند نیز در پى آن خواهد آمد.[2]

بررسی روایات مربوط به آیات

در روایتی از امام صادق (علیه السّلام):  ایشان آیه «وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» را ذکر و سپس آیه را چنین تأویل می‌نمایند[3] که فساد اول کشتن على بن ابى طالب (علیه السّلام) است و دیگری نیزه زدن بحسن بن على (علیه السّلام) و برتری جویی و سرکشی بزرگ «و لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» نیز مقصود: کشتن حسین علیه السّلام است.

در ادامه روایت مذکور آمده است: « فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما» یعنى هنگام پیروزى خونخواهان حسین (علیه السّلام) «بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ» آنها مردمى هستند که خدا آنها را پیش از آمدن حضرت قائم علیه السّلام بفرستد پس خونى (و مسئول خونى) از آل محمد بجاى نگذارند جز آنکه او را بکشند «و این وعده‌‏اى است انجام شده» یعنى آمدن حضرت قائم (علیه السّلام) 

و در ادامه روایت آیات به رجعت امام حسین (علیه السلام) و یارانشان در زمان حضرت حجت تأویل برده می‌شود.[۴]

آنچه در این روایت تأویل شده است تشبیه فسادها و برتری جویی امت اسلام به بنی‌اسرائیل است، همچنین در این روایت عوض دو مرتبه مجازات اشاره شده در آیه صرفا به یک مرتبه مجازات و انتقام اشاره شده است، اما اشاره‌ای نشده است که این انتقام از چه کسانی در آخرالزمان گرفته می‌شود و صرفا تذکر داده شده است که آن افراد دشمنان اهل بیت محسوب می‌شوند.

با بررسی دیگر روایات معلوم می‌شود نبرد آخرالزمانی یاران حضرت حجت بر دو محور شیعیان، علی الخصوص شیعیانی از قم و دجال با محوریت یهودیان به عنوان یاران او صورت می‌گیرد. 

در مورد یاران حضرت حجت در این نبرد در روایاتی از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است، ایشان آیه « بَعَثْنا عَلَیْکُمْ‏ عِباداً لَنا أُولِی‏ بَأْسٍ‏ شَدِیدٍ» را می‌خواندند و فرمودند: مراد از این آیه حضرت قائم (ع) و یاران اویند که نیرومند و باصلابت هستند[۵] 

همچنین در روایتی وقتى امام صادق (ع) این آیه را قرائت می‌فرمایند، راوی می‌پرسد: «فدایت گردیم آنها چه کسانى هستند؟ امام سه بار می‌فرمایند: به خدا سوگند اهل قم هستند، به خدا سوگند اهل قم هستند، به خدا سوگند اهل قم هستند.»[۶]

در مورد یاران دجال نیز در حدیثى از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر (ص) فرمودند: «هر کس بر بغض و دشمنى با ما بمیرد، یهودى محشور می‌‏شود!» سؤال شد: چرا یهودى؟ در حالى که آنها مسلمان زاده بوده‌‏اند؟! فرمودند: «چون اگر دجّال خروج کند از سپاهیان او خواهند شد.»[۷] 

این روایت نشان می‌دهد اولا جریان دجّال یک جریان یهودى است، چون پیامبر بین یهودى شدن و همراهى دجّال ملازمه برقرار نموده‌اند و ثانیا اینکه محور دشمنى، دجال بغض و دشمنی با پیامبر و اهل بیت ایشان است.

در حدیثی که شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین و تمام النعمة» می‌آورند به نقل از پیامبر گفته می‌شود که اکثر پیروان دجال از یهودیان و زنان و اعراب هستند و دجال و یارانش بر تمام کرانه زمین جز مکه و دو حومه آن در آیند.[۸] همچنین بنا به برخی منابع اهل سنت گزارش‌هایی از نبرد آخر الزمانی مسلمانان و یهود و نابودی یهودیان در این نبرد داده شده است. به طور مثال در روایتی از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: «قیامت برپا نمی‌‏شود تا این که مسلمانان با یهود بجنگند و [در این جنگ‏] مسلمانان، یهود را می‌‏کُشند تا جایى که یهودى پشتِ سنگ و درخت، پنهان می‌‏شود و آن سنگ و درخت می‌‏گوید: اى مسلمان، اى بنده خدا! این یهودى در پشت من پنهان است. بیا و او را بکُش.»[۹]

جمع‌بندی

با توجه به آیات ۴-۸ سوره مبارکه اسراء و نیز روایت ذیل آن نبرد آخرالزمانی حق و باطل بین امت اسلام که یاران خاص آن شیعیان و دجال که یاران خاص آن یهودیان هستند صورت می‌گیرد و نقطه دشمنی محبت و بغض اهل بیت عترت(سلام الله علیهم اجمعین) می‌باشد.

کلیپ‌های مرتبط:


دریافت  مدت زمان: 2 دقیقه 47 ثانیه 


ارجاعات:

[1] المائده آیه 64.

[2] ر.ب: کورانی، علی، عصر ظهور، مترجم: مهدی حقی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۷، ذیل عنوان نقش یهودیان در دوران ظهور – نگاهی به تاریخ یهود، صص: ۸۲-۹۹.

[3] از این جهت گفته می‌شود تأویل که ظاهر آیات با این روایت هماهنگی ندارد چرا که اولا روایت پیرامون یهودیان و فساد یهودیان است و ثانیا در آیات از فساد یهودیان و مجازات شدن آنها توسط مومنین و غلبه یافتن مجدد آنها و فسادگری مجدد آنها و مجازات مجدد آنها صحبت شده است اما در روایت به غلبه یافتن مجدد مومنین بر یهودیان که در زمان رجعت امام حسین (علیه السلام) صورت می‌گیرد اشاره می‌کند و به مجازات دومی که در آیات گفته شده است اشاره‌ای نمی‌کند و این بیان حتی اگر توضیح ملاصالح مازندرانی در ذیل این روایت را هم بپذیریم با نص آیات که غلبه و برتری بعد از فساد و مجازات مربوط به یهودیان می‌باشد هماهنگی ندارد.

[۴] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج ‏8 ؛ ص: 206 استفاده شده از ترجمه: کلینى، محمد بن یعقوب - رسولى محلاتى، هاشم، الروضة من الکافی / ترجمه رسولى محلاتى، 2جلد، انتشارات علمیه اسلامیه - تهران، چاپ: اول، 1364 ش ، ج‏2، ص: 4 و عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، 2جلد، المطبعة العلمیة - تهران، چاپ: اول، 1380 ق ؛ ج‏2 ؛ ص281 و عروسى حویزى عبد على بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، چاپ چهارم، قم، انتشارات اسماعیلیان، 1415 ق، ج ۳، ص: ۱۳۸ و و بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، 5جلد، مؤسسه بعثه - قم، چاپ: اول، 1374 ش؛ ج‏ 3؛ ص: 502.

متن حدیث: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ الْأَصَمِ‏، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْبَطَلِ‏: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی قَوْلِهِ‏ تَعَالى‏: «وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ‏ فِی الْکِتابِ‏ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ‏ مَرَّتَیْنِ‏» قَالَ: «قَتْلُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام وَ طَعْنُ الْحَسَنِ علیه السلام. «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» قَالَ: «قَتْلُ الْحُسَیْنِ علیه السلام. «فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما»: فَإِذَا جَاءَ نَصْرُ دَمِ‏ الْحُسَیْنِ علیه السلام‏ «بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ»؛ قَوْمٌ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ علیه السلام، فَلَا یَدَعُونَ وِتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا قَتَلُوهُ. «وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا»: خُرُوجُ الْقَائِمِ علیه السلام. «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ‏»: خُرُوجُ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی سَبْعِینَ مِنْ أَصْحَابِهِ، عَلَیْهِمُ الْبَیْضُ‏ الْمُذَهَّبُ‏، لِکُلِّ بَیْضَةٍ وَجْهَانِ‏، الْمُؤَدُّونَ إِلَى النَّاسِ أَنَّ هذَا الْحُسَیْنَ قَدْ خَرَجَ حَتّى‏ لَایَشُکَّ الْمُؤْمِنُونَ فِیهِ، وَ أَنَّهُ لَیْسَ بِدَجَّالٍ وَ لَا شَیْطَانٍ، وَ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ بَیْنَ أَظْهُرِهِمْ‏، فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنَّهُ الْحُسَیْنُ علیه السلام، جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ، فَیَکُونُ الَّذِی یُغَسِّلُهُ وَ یُکَفِّنُهُ وَ یُحَنِّطُهُ‏ وَ یَلْحَدُهُ‏ فِی حُفْرَتِهِ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍ‏ علیهما السلام، وَ لَا یَلِی الْوَصِیَّ إِلَّا الْوَصِیُ‏.

[۵] عن حمران، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: کان یقرأ: بَعَثْنا عَلَیْکُمْ‏ عِباداً لَنا أُولِی‏ بَأْسٍ‏ شَدِیدٍ ثم قال: «هو القائم و أصحابه اولی بأس شدید». عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، 2جلد، المطبعة العلمیة - تهران، چاپ: اول، 1380 ق ؛ ج‏2 ؛ ص281 و ج البرهان فی تفسیر القرآن؛ ‏3 ؛ ص505

[۶] وَ رَوَى بَعْضُ أَصْحَابِنَا قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جَالِساً إِذْ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَةَ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ‏ عِباداً لَنا أُولِی‏ بَأْسٍ‏ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاکَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج‏57 ؛ ص216

[۷] عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ صَالِحٍ الْأَسَدِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ أَبْغَضَنَا أَهْلَ‏ الْبَیْتِ‏ بَعَثَهُ اللَّهُ یَهُودِیّاً قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ شَهِدَ الشَّهَادَتَیْنِ قَالَ نَعَمْ إِنَّمَا احْتَجَبَ بِهَاتَیْنِ الْکَلِمَتَیْنِ عَنْ سَفْکِ دَمِهِ أَوْ یُؤَدِّیَ الْجِزْیَةَ وَ هُوَ صَاغِرٌ ثُمَّ قَالَ مَنْ أَبْغَضَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ بَعَثَهُ اللَّهُ یَهُودِیّاً قِیلَ وَ کَیْفَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِنْ أَدْرَکَ الدَّجَّالَ‏ آمَنَ بِهِ‏. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، 2جلد، دار الکتب الإسلامیة - قم، چاپ: دوم، 1371 ق ج‏1 ؛ ص90. مشابه همین حدیث در (طوسى، محمد بن الحسن، الأمالی (للطوسی)، 1جلد، دار الثقافة - قم، چاپ: اول، 1414ق، ص: 649.) و در بحار به نقل از امالی شیخ صدوق نیز ذکر شده است: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج‏27 ؛ ص218.

[۸] الدَّجَّالَ‏ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَخَّرَهُ إِلَى یَوْمِکُمْ هَذَا فَمَهْمَا تَشَابَهَ عَلَیْکُمْ مِنْ أَمْرِهِ فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَیْسَ بِأَعْوَرَ إِنَّهُ یَخْرُجُ عَلَى حِمَارٍ عَرْضُ مَا بَیْنَ أُذُنَیْهِ مِیلٌ یَخْرُجُ وَ مَعَهُ جَنَّةٌ وَ نَارٌ وَ جَبَلٌ مِنْ خُبْزٍ وَ نَهْرٌ مِنْ مَاءٍ أَکْثَرُ أَتْبَاعِهِ الْیَهُودُ وَ النِّسَاءُ وَ الْأَعْرَابُ یَدْخُلُ آفَاقَ الْأَرْضِ کُلَّهَا إِلَّا مَکَّةَ وَ لَابَتَیْهَا وَ الْمَدِینَةَ وَ لَابَتَیْهَا. ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة، 2جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1395ق، ج‏2 ؛ ص:529.

[۹] رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله: لا تَقومُ الساعَةُ حتّى یُقاتِل َ‏المُسلمونَ الیَهودَ، فیَقتُلَهُمُ المُسلمونَ حتّى یَختَبئ الیَهودِیُّ وَراءَ الحَجَرِ والشَّجَرِ، فیقولَ الحَجَرُ والشَّجَرُ: یا مُسلمُ، یا عبدَاللّهِ! هذا یَهودِیٌّ خَلفِی فَتَعال فَاقتُلهُ. کنز العمّال: ج 14 ص 208 ح 38417 و مسند احمد، ج 2، ص 417؛ معجم احادیث الامام المهدى، ج 1، ص 312.

................................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

آخرین فصل شیطان

اینکه ما جایگاه تاریخی خودمان را در حرکت کلی جهان به سوی حق خوب بفهمیم خودش بسیاری از مسائل را حل می‌کند و دیگر نیاز نیست به مباحث جزئی بپرادزیم.

 

زمانی ملت مستضعف جهان در چنگ "شاهان مستبد" روزگار می‌گذراندند، تا اینکه "استعمارگران غرب" در رقابت چاپیدن سایر کشورها سراغ آنها آمدند. اوایل دوره قاجار این ماجرا در ایران کلید خورد و شاهان اندک اندک، به واسطه‌گرانی برای تاراج کشور توسط غربی‌ها، تبدیل شدند. در این میان مزاحمانی که رسالت خود را دفاع از دین و مردم می‌دانستند، فتوا به حرمت تاراج مملکت دادند.

 

استعمارگران که طعم شیرین سال‌ها استعمار کشورهایی همچون هند و... را چشیده بودند، تحمل طعم تلخ اخراج حقیرانه بدست "علما و مردم" برایشان ممکن نبود، به همین سبب طرح خود یعنی تضعیف روحانیت و نهاد دین در جامعه و تولد وهابیت و بهائیت برای انشقاق "دین و مردم" را پی‌ریختند. اما جریان حق نیز بیکار ننشست و سطح مطالبات خود را بالاتر برد و نهضت عدالت‌خانه را برپانمود ولی در مقابل آن جریان استعمار با طرح مشروطه، صحنه را به سود خود پایان داد.

 

حضور استعمار در دعوای مشروطه درحالی بود که آن سوی ماجرا دعوای خودشان هم بالاگرفت، فرصت کم بود و اولین جنگ جهانی برسر چپاول کشورها به سختی استعمارگران نوظهوری چون آلمان و ایتالیا را آرام کرده بود. چانه زنی‌های مشروطه‌چی‌ها با مُلاها برای تاراج سرمایه‌های کشور هم، حوصله آنها را سر برده بود. (۱۲۹۷ش)

 

گام دوم، "استعمار نو" و سپردن کل کار حاکمیت، به سرسپردگان داخلی بود (۱۲۹۹-۱۳۵۷ش) اما کودتا و استحمار یک مردم نه در ایران و نه در سایر کشورها، نمی‌توانست مسیر خود را زیاد ادامه دهد و هیچ مردم آگاهی نمی‌پذیرفتند که یک فرد یا خانواده، شاه باشند و آنها رعیت؛ می‌پرسیدند چه کسی او را شاه کرده؟ چرا او شاه باشد و من رعیت؟

هرچه جهان پیش می‌رفت، سطح انتظارات و حق‌خواهی‌ها نیز بالاتر می‌رفت، علم و سوادها افزایش می‌یافت، گفتگوها و ارتباطات مردمی راحت‌تر می‌شد و مردم بیدارتر می‌شدند و خلاصه إعمال حکومت‌های دیکتاتوری وابسته بر چنین مردمی سخت‌تر می‌شد.

 

اقتضای "استعمار نو" مقدمه چینی برای گام سوم استعمار بود. گام سوم، "استعمار فرانو" و تسخیر اذهان مردم بود. البته آخرین گام ممکن هم این گام است و به قول طلبه‌ها حصر آن عقلی است و بعد از آن هیچ راهی متصور نیست.

 

این آخرین فصل نبرد است و شیطان برگ دیگری ندارد تا رو کند، اگرچه او دوست دارد این فصل پایان تاریخ باشد اما می‌داند خداوند جور دیگر مقرر نموده و فصل بعد از آن ظهور و حاکمیت الله روی زمین است؛ به همین خاطر هم تمام تلاشش را می‌کند که هرچه می‌تواند این فصل را طولانی‌تر کند.

 

گام آخر شیطان یا همان "استعمار فرانو" یعنی تلاش او برای اینکه ملت‌ها آنگونه فکر و زندگی کنند که آنها می‌خواهند و ضامن بقاء نظام قدرت جهانی باشند، ملت‌ها آنچه را آنها می‌خواهند، بخواهند و آنچه را نمی‌خواهند، نخواهند. آموزش آنها باید در یک نظام جهانی سازمان یابد (2030 )؛ نظام اقتصادی آنها هم باید در شبکه اقتصاد جهانی سامان یابد و تحت نظر نهادهایی همچون (FATF) باشد.

 

ملت‌ها نباید بفهمند که می‌توانند روی پای خودشان بایستند، خودشان فکر کنند، نباید بفهمند امروز دیگر انحصاری در علم و صنعت معنا نمی‌دهد و هرکس اراده کند می‌تواند به بالاترین پیشرفت‌ها برسد.

 

باید مسئولانی در کشورها به قدرت برسند که شعارشان "ما نمی‌توانیم"، "ما هیچ نیستیم" باشد، باید کسانی بر ملت‌ها حکومت کنند که کشورها را در ابعاد علمی و اقتصادی، مصرف‌کننده استعمارگران نگه دارند.

........................................................

توضیحات تفصیلی و ارائه برخی مبانی متن مذکور

 


دریافت

کلیپی در مورد حرکت دنیا به سوی کمال و لزوم رسیدن دنیا به مرحله‌ای از کمال برای تحقق ظهور ان‌شاء الله.

 


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 52 ثانیه

کلیپی در مورد چگونگی نقش مراحل استعمار در فقیرتر نمودن کشورهای مستضعف و همچنین چگونگی حتی استعمار خود مردم کشورهای ثروتمند و تمرکز تمام سرمایه دنیا در اقلیت ۲ درصدی، این ماحصل حقیقی لیبرال دموکراسی است.

 


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 50 ثانیه 

 

 

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت اول گفتم که دعوت کوفیان از امام حسین نه از باب قیام لله و احیای حق یا نصرت امام بلکه برای نجات خودشان از شر ظلم‌های معاویه بود و در این شرایط پشت نمودن آنها به حق و تن دادن به هرجنایتی نیز برای غایت اصلیشان یعنی نجات خودشان طبیعی است.

اگرچه به استناد وعده‌های قطعی خداوند، قیام لله و مقاومت مومنین سعادت دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت. اما رکن اساسی آن لله بودن قیام است.

📝 حضرت امام وقتی به تحلیل علل شکست نهضت ملی نفت می‌پردازند به این نکته ظریف اشاره می‌کنند که این قیام از این جهت شکت خورد که برای خدا نبود بلکه برای "احیای حق خود و یا تنعم بیشتر" بود.

از جمله جاهایی که حضرت امام به این بحث اشاره می‌کنند در مصاحبه‌ ایشان با خبرنگار مشهور مصری محمد حسنین هیکل در تاریخ ۲ دی ۱۳۵۷ است:

خبرنگار با اشاره به نهضت ملی نفت از ایشان می‌پرسد: [ آیا این جنبش به اهداف خود مى‌رسد؟ ... در آن موقع که من در ایران بودم عوامل رهبرى سیاسى در جنبش بودند، و عوامل رهبرى مذهبى هم بودند. الآن سرتاسر رهبرى جنبش، اسلامى است... سؤال این است که چرا این وضع اتفاق افتاد؟ چگونه اتفاق افتاد؟ و این توسعه عظیم جنبش از کجا ناشى مى‌شود؟]

حضرت امام پاسخ می‌دهند: 

این قدرت، ناشى از اسلام است. در زمان کاشانى- مصدق، اصلْ سیاست بود. جنبه‌هاى سیاسى جنبش قوى بود. در زمان کاشانى، هم به وى نوشتم و هم گفتم، که باید جنبه‌هاى دینى را توجه کنید. نتوانستند و یا نخواستند. ... من گفتم که باید براى دین کار کنند نه آنکه سیاسى بشوند. اما حالا جنبش در همه جهات، دینى است، اسلامى است؛ سیاست هم داخل آن است. اسلام، دین سیاسى است؛ سیاست در بطن این جنبش است... مشکلات زیاد است؛ ابرقدرت‌ها هستند، و همه نگرانی‌ها را از جنبش ما دارند؛ اما کارى نمى‌توانند بکنند، ... عمق جنبش به حدى است، که این مسائل حل شده است؛ دولت نظامى و حکومت نظامى حل شده است؛ مردم اعتنایى ندارند. امروز مردم براى اسلام فریاد مى‌زنند، آن روز براى نفت بود؛ فرق است وقتى که مردم براى منفعت، جنبش مى‌کنند یا براى خدا. جنبش در آن روز مادى بود، و جنبش امروز معنوى است؛ لذا کاملًا شبیه صدر اسلام است، و ما به موفقیت آن امیدوار هستیم.[1]

.................................................................................

مطالب مرتبط:

سخنرانی استاد عزیزم حجت‌الاسلام سیدعلی موسوی در موضوع ریشه‌های معرفتی و تاریخی انقلاب اسلامی در جمع طلاب مدرسه تخصصی فقه و اصول امام حسن عسکری(ع)


دریافت


[1] صحیفه امام، ج ۵ صص: ۲۶۸-۲۶۹.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

هر روز محرم می‌خوانیم «لعن الله امة  اسرجت والجمت و تنقبت لقتالک»

🔹خدا لعنت کند آن گروهی را که زین‌های اسبشان را آماده کردند، به اسب‌هایشان لجام زدند و به صورت‌هایشان نقاب زدند.

📝«تنقبت» یعنی نقاب زدن، چرا کوفیان با آن همه قساوتی که در حق حضرت به خرج دادند اما باز هم سعی داشتند چهره‌هایشان مشخص نشود؟ این اهل شام نبودند که خود را مهیای قتل اباعبدالله کردند بلکه عمده کسانی که در عاشورا مقابل حضرت ایستادند از خود کوفه بودند.

📝 برخلاف اهل شام که اسلام را با معاویه شناخته بودند، کوفیان اسلام علی را دیده و می‌شناختند، آنها سال‌ها با حضرت زندگی کرده بودند، آنها همان‌هایی بودند که به نقلی ۱۲ هزار نامه برای حضرت نوشته بودند که شاید عمده این نامه‌ها هم نه از طرف یک نفر بلکه از طرف چندین نفر بود.

📝 از خیانت و جفا کاری کوفیان هرچه بگوییم کم است و البته آنها از این جفاکاری خودشان شرم داشتند و به همین خاطر هم نقاب زده بودند. سوال اساسی چرایی این جفاکاری در عین دعوت حضرت است؟

📝 کوفیان حق را می‌دانستند اما نمی‌خواستند آن را قبول کنند اساسا آنها حضرت را برای خدا یا نصرت امام و اقامه حق نخواسته بودند بلکه آنها کسانی بودند که بعد از واداشتن امام حسن(علیه السلام) به صلح و سردادن شعار «البقیه البقیه» به بدبختی و خاری تحمل معاویه افتاده بودند، کسانی بودند که معاویه نه تنها سهمشان از بیت المال را نمی‌داد بلکه حرث و نسل، جان و مالشان را به هلاکت کشانده بود.

📝 کوفیان با مرگ معاویه فضا را برای نجات خودشان آماده دیدند و برای همین به حضرت نامه‌ها نوشتند و طبیعی هم است که وقتی با تبلیغات کسی چون "ابن زیاد"، نجات یافتن خود را در خطر ببینند و احساس خطر بزرگ‌تری کنند، حاضر به پشت کردن به حق و هر جنایتی نیز بشوند.

در واقع تعجب ما از خیانت آنها تعجب دارد، چرا که وقتی هدف نجات خود و نه اسلام باشد، اقدام آنها تعجبی هم ندارد.

در قسمت بعد تنظیری بسیار مهم در این رابطه از تحلیل حضرت امام در مورد علل شکست نهضت ملی نفت و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی خواهم آورد.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

✅ در دورۀ پهلوی نیروهای مؤمن و مذهبی راهکار مبارزه با فضای فاسد ایجاد شده از سوی حکومت و جریان عظیم ترویج بی‌بندوباری و بی‌دینی را صرفا در "نجات دادن در حد امکان جوانان و مردم" و "تربیت نیروهای مؤمن" می‌دیدند، درحالی که جریان فساد شکل گرفته از رأس کفر همچنان باقی بود و موج عظیم مردم را به سوی بی‌دینی می‌برد.


✅ در این دوره برخلاف سایرین که همۀ همت خود را در تربیت نیرو و تبیین اندشه‌ها قرار داده بودند، حضرت امام در عین "تربیت‌ نیرو در درس اخلاق و سایر دروس" و "تبیین اندیشه‌های عموم با نوشتن کتابی همچون کشف الاسرار"، همت اصلی خود را ایجاد ساختاری برای امکان مبارزه با رأس طاغوت و حکومت پهلوی قرار داده بودند و بارها برای در اختیار گرفتن قدرت حاکمه اقدام و تلاش نمودند.


✅در اندیشه حضرت امام و رهبری گام نخست حرکت به سوی ظهور و تحقق جامعه توحیدی، انقلاب و تشکیل نظامی با ساختار اسلامی یعنی فائق آمدن بر نظام کفر وطاغوت خارجی بود که در سال ۵۷ انقلاب با موفقیت از این مرحله عبور نمود و در حال حاضر بعد از چالش‌ها و آزمون‌های مختلف غرب‌زده‌گان، انقلاب در گام دوم خود یعنی فائق آمدن بر نظام نفاق داخلی و تحقق دولت اسلامی می‌باشد.


⁉️ اما این سوال مطرح می‌شود که چرا این مرحله در حرکت به سوی ظهور، مقدم بر تشکل جامعه اسلامی است؟


اگرچه انبیاء الهی همواره برای قیام و مبارزه، طبقه‌ای از خواص و مؤمنین را به صورت مستقیم تربیت می‌کردند اما مأموریت آنها این نبود که با تک‌تک افراد جامعه صحبت کنند و فاسد بودن اعتقادشان را به آنان گوشزد نمایند، زیرا عموم مردم اسیر نظامات اجتماعی و قدرت و تسلط آنها هستند و توسط روابط اجتماعی کفرآمیز به بند کشیده شده‌اند. 

👈به تعبیر حضرت امام «از حکومت‌ها سرچشمه مى‌گیرد مفاسد و سرچشمه مى‌گیرد مصالح. حکومتِ عدل، تمام مصالح کشور را تأمین مى‌کند به اندازه قدرت و حکومت ظلم، تمام بدبختی‌ها را براى یک ملتى ایجاد مى‌کند.» (صحیفه امام، ج 9، صص: 134- 135)


✅ آنگاه که قدرت حاکمه و مدیریت اجتماعی در دست "نیروهای مؤمن واقعی به اسلام ناب" قرارگیرد و آنها بتوانند بر "شبکه نفاق بی‌ایمان به اسلام ناب" فائق آیند و خود را در عرصه عملی اثبات کنند، فضا برای تحقق جامعه اسلامی و ایمان آوردن "ناس" به اسلام ایجاد خواهد شد.


👈به تعبیر قرآن آنگاه که غلبه و فتح بر نظامات طاغوت و نفاق محقق شود خواهی دید که مردم فوج فوج به اسلام روی خواهند آورد. 

« إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فىِ دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا»

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

انتظار شیطانی

📝 شب نیمه شعبان (۹۶) در خیابان بودم که متوجه شدم جوانی با یکی از طلاب بحث می‌کند، جلو رفتم جوان به طلبه اعتراض داشت که شما برای چه مشغول تبلیغ انتخاباتی هستید، هیچ‌کس نمی‌تواند کارها را درست کند الا خود امام زمان، روایت می‌گوید هرکس قبل از ظهور حضرت بیاید باطل است، حضرت نمی‌آید تا هرکس ادعا می‌کند ما می‌آییم کار را درست می‌کنیم معلوم شود دروغ می‌گوید و نمی‌تواند.


📝 سر طلبه شلوغ بود و من جوان را کنار کشیدم و با او مشغول صحبت شدم به او گفتم روایت می‌گویی من هم برایت روایت بگویم: علامه مجلسی در بحار روایتی از پیامبر در مورد آخرالزمان می‌آورد در مورد این روایت تأکید هم می‌کند که این روایت صحیح و مورد اطمینانی است و می‌گوید: در آخر الزمان مردمی از مشرق قیام می‌کنند و مقدمات ظهور حضرت مهدی را فراهم می‌کنند.1


از امام موسی کاظم( علیه السلام) روایت شده که: «مردى از اهل قم مردم را بحق بخواند و با گروهى چون پاره‏هاى آهن به پا خیزند که بادهاى تند آن‌ها را نلغزاند، و جز نبرد ندانند و نخواهند و بر خدا توکل دارند وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین.»2


بعد از خواندن این روایات به لشکر خراسانی و یمانی که در روایات امری مسلم است اشاره کردم که اینها از کجا می‌آیند یک شبه یک لشر با این امکانات از کجا درست می‌شود؟ الا اینکه قبل از آن تشکیلاتی باید باشد.


📝 بعد از این صحبت‌ها جوان راه تمسخر ما که لابد شما هم پاره‌های آهن هستید و... را پیش‌گرفت و در آخر هم گفت همه این روایات دروغ است.!!

 ...................................................

ارجاعات:

1.     «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ یَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ‏ هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ رَوَتْهُ الثِّقَاتُ وَ الْأَثْبَاتُ أَخْرَجَهُ الْحَافِظُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بْنُ مَاجَةَ الْقَزْوِینِیُّ فِی سُنَنِهِ. بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏51 ؛ ص:87»


2.     «وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَى الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع‏ قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین.‏ بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏57 ؛ ص216.»


  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

📝 دوستی اشکال کرد که ولایت فقیه پس از ظهور حضرت چه می‌شود و آخوندها دیگر چه کاری دارند که انجام بدهند؟

📝 گفتم: بعد از ظهور کار فقها بیشتر می‌شود و ولایت آنها گسترده‌تر.

📝 تعجب کرد و گفت: وقتی امام معصوم(ع) می‌تواند با مردم مستقیم صحبت کند و مردم به او دسترسی دارند دیگر چه نیازی به فقها است؟

📝 گفتم: ما یک غیبت از انظار داریم و یک غیبت مکانی، امام زمان امروزه از انظار ما غائب هستند و ما به ایشان به صورت مستقیم دسترسی نداریم و بعد از ظهور حضرت این غیبت برطرف می‌گردد ولی غیبت مکانی همچنان باقی است و برای ایفای شئون مختلف حضرت در نقاط مختلف نیاز به نمایندگانی از طرف حضرت می‌باشد نمایندگانی که از حیث علم و عدالت و تقوا قابلیت ایفای نقش حضرت و نمایندگی ایشان را داشته باشند.

مثلا بعد از ظهور همه مردم که نمی‌توانند مشکلات پیش‌آمده در منطقه خود و سوالات شخصی خود را مستقیما به حضرت ارجاع دهند، بلکه حضرت بعد از ظهور نیز نمایندگانی در مناطق مختلف خواهند داشت که بر مبنای مبانی ارائه شده توسط ایشان و ائمه (علیهم اسلام) مردم مناطق مختلف را راه‌بری کنند، اگر بخواهیم مثال بزنیم مثل همین الان که با وجود همه امکانات مقلدین مراجع به خود مرجع دسترسی ندارند بلکه با نمایندگان ایشان در ارتباط هستند. این مساله در زمان‌ حضور سایر ائمه هم بود مثلا شیعان از ری هجرت کرده و نزد امام معصوم می‌رسیدند تا سؤالات خود را مطرح کنند ولی امام به آنها جواب نمی‌دادند بلکه می‌گفتند نزد فلان شخص در ری بروید سوال‌هایتان را از وی بپرسید.

ولایت فقیه چه قبل از غیبت و چه زمان غیبت و چه بعد از آن هیچ فرقی نخواهد داشت.

..........................................................................

  • حمید رضا باقری