ای قوم من! قطعاً شما به سبب معبود گرفتن گوساله به خودتان ستم ورزیدید، پس به سوی آفریننده خود بازگردید، و خودتان را بکشید که این [عمل] برای شما در پیشگاه آفریدگارتان بهتر است.
🔻در تفسیر قمی از علیبن ابراهیم نقل شده است بعد از این دستور، آنها گفتند:
👈چگونه خود را به قتل رسانیم؟ موسی (علیه السلام) گفت: صبحگاه همگی به بیت المقدس بیایید و با خود چاقو یا تکهای آهن یا شمشیری بیاورید. چون من بر منبر بنی اسرائیل نشستم، چهرههای خود را بپوشانید، به گونهای که هیچ کس، همراه خود را نشناسد؛ آن گاه یکدیگر را به قتل رسانید. پس هفتاد هزار تن از کسانی که گوساله را پرستیده بودند در بیت المقدس جمع آمدند و پس از این که موسی پیشاپیش آنها نماز گزارد و از منبر بالا رفت، شروع به کشتن یکدیگر کردند، تا این که جبرئیل نازل شد و گفت: ای موسی! به آنها بگو دست از کشتار بردارند؛ چرا که خداوند از آنها درگذشت؛ حال آن که ده هزار تن از ایشان به قتل رسیده بودند.
✅ خداوند تبارک و تعالی وقتی چگونگی جریان یافتن، سنت غلبه حق بر باطل را میگوید، چنین تعبیر میکند: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ» (الانبیاء:۱۸)
حق را به سوی کاسه سر باطل پرتاب و آن را متلاشی میکنیم و به یکباره میبینی باطل هیچ نبود و رفتنی بود.
✅ سنت خداوند در نابودی باطل مبتنی بر غافلگیری جریان باطل است. این اتفاق را در مواقف مختلف از تاریخ اسلام و تاریخ معاصر میبینیم. مثلا در تاریخ معاصر اتفاقات پیدرپی بعد از رحلت آقامصطفی فرزند امام به اعتراف افراد مختلف داخلی و خارجی موجب غافلگیری همه شد و به سرعت انقلاب اسلامی بعد از سالها رکود و استقامت بینتیجه بر مدار پیروزی افتاد. یکی از الطاف خفیه الهی در ظاهری سخت شوکی به صحنه درگیری حق و باطل داد و جوششی رقم خورد و پشت سرهم خداوند صفحههای جدید و غافلگیرکنندهای را به نمایش گذاشت و در مدت کوتاهی انقلاب به پیروزی رسید.
✅ در طوفان الاقصی از جمله چیزهایی که دل انسان را گرم و به تعلق اراده خداوند بر نابودی باطل، امیدوار میکند، غافلگیری بسیار خارق العاده همه طرفها در این ماجرا بود.
در گذشته بعد از جنگ ۳۳ روزه حزبالله و اسرائیل، هم نتانیاهو و هم حضرت آقا، به حضور لشکریان اجنه در صحنه کمک به نیروهای اسرائیل تصریح کردند. مهمترین کارکرد این نیروها در شناسایی و انتقال اطلاعات است اما حماس توانست در یک گستره بسیار کوچک و متراکم و تحت نظارتهای مختلف از جمله نظارت لشکریان اجنه، تدارک یک غافلگیری بسیار بزرگ را سامان دهد و این یعنی دست اجنه از نفوذ در این صحنه بسته بوده است و این جز با ایمان و اراده الهی ممکن نیست.
✅ یکی دیگر از نکاتی که دست خدا را نشان میدهد اصابت موشکها به صورت بسیار دقیق به نقاط حساس و مورد هدف است. همه امور تحت اراده خداوند است اما در قرآن از جمله اموری که صریحا به عنوان نماد فعل خدا ذکر شده است و چه بسا اشارهای به عنایت خاص خداوند و نشانه بودن آن داشته باشد، بحث نشانهگیری است.
شما آنان را نکشتید، بلکه خدا آنان را کُشت. و چون تیری افکندى، تو نیفکندى، بلکه خدا افکند. و بدین وسیله مؤمنان را به آزمایشى نیکو، بیازماید.
🔻در زمان جنگ اولین موشکهایی که ما شلیک کردیم دقیق به پالایشگاه کرکوک و بعدی هم به بانک رافدین بغداد از بانکهای اصلی عراق برخورد کرد. آن زمان این دقت در اصابت موشکها به اهداف برای عراق غافلگیرکننده بود.
در ماجرای اصابت موشکهای سپاه به مقرهای داعش بعد از حمله تروریستی داعش به مجلس نیز ۶ موشک شلیک شده بود اما در تصاویر ۷ انفجار دیده شد و بعدا معلوم شد یکی از این موشکها دقیق مقابل ورودی تونل یکی از مقرهای تروریستها اصابت کرده بود و آتش موشک همه تروریستهای درون تونل را نابود کرده و آتش انفجار موشک از طرف دیگر تونل بیرون آمده است و به همین خاطر هفت انفجار توسط دوربینها ثبت شده بود. این میزان دقت در اصابت به هدف از بحث دقت موشک خارج بود.
در طوفان الاقصی نیز وقتی به شلیکهای صورت گرفته نگاه میکنیم در مقایسه با گذشته به شکل عجیبی این موشکها موجب ایجاد تلفات و خسارت میشوند و به جاهایی که تلفات ایجاد کند اصابت میکنند.
✅ مورد آخر که باز انسان را دلگرم میکند و در جنگهای قبل به این شکل مشاهده نمیشد، ایجاد همدلی بین گروههای مختلف مردم فلسطین و همچنین کشورهای اسلامی و مردم مسلمان در اظهار تنفر نسبت به اسرائیل و حمایت از فلسطین است.
به وجود آمدن چنین اتفاق نظرها و همدلیهایی از قدرت انسان خارج است و یک دست الهی برای همدل و هم صدا شدن بندگان خداوند نیاز است.
محضر آیت الله میرباقری بودیم، در مورد نحوه پایان کار اسرائیل به آیه ۲۹ سوره مبارکه دخان اشاره فرمودند و گفتند: در داستان فرعون و غرق شدن لشکر عظیم او که نتیجهاش شد وارث شدن دیگرانی بر سرزمین و ثروتهای باقی مانده آنها، خداوند تبارک و تعالی میفرماید طوری آنها را ریشه کن کردیم که در آسمان و زمین هیچ کس افسوس آنها را نخورد و بر آنها نگریست.
قال اللَّه تعالى: «قُلْ انَّما اعِظُکم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنى وَ فُرادى» خداى تعالى در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهاى سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظههایى است که خداى عالم از میانۀ تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است.
قیام براى خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوههاى گوناگون عالم طبیعت رهانده.
خلیل آسا درِ علم الیقین زن
نداى لا احبّ الآفلین زن
قیام للَّه است که موسى کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق و صَحْو کشاند.
قیام براى خداست که خاتم النبیین- صلى اللَّه علیه و آله- را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جاى آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسین أو أدنى رساند.
خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همۀ جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده.
قیام براى منافع شخصى است که روح وحدت و برادرى را در ملت اسلامى خفه کرده.
(📖 منبع: بخشهایی از نامه قیام لله امام خمینی؛ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳)
در موازنه شهادت فلسطینیها و هلاکت صهیونیستها، اگرچه آمار شهدا چند برابر هلاکتشدگان باشد.
اما بالا رفتن این آمار اثر معکوس دارد، فلسطینیها به شهادت اعتقاد دارند و شهادت را فیض برای خود میدانند و بر حس انتقام و خون خواهیشان افزوده میشود، اما صهیونیستها بدترین اتفاق ممکن برای خود را مرگ میدانند و با هر هلاکت بر حس ترسشان افزوده میشود.
و یقیناً آنان را حریصترین مردم به زندگی [دراز مدت] خواهی یافت و [حتی حریصتر] از مشرکان. هر یک از آنان آرزومند است که ای کاش هزار سال عمرش دهند، ولی آن عمر طولانی دور کننده او از عذاب نیست؛ و خدا به آنچه انجام میدهند بیناست.
پس مطمئن باشید ادامه یافتن این شرایط بیش از آنکه به ضرر فلسطینیها باشد به ضرر صهیونیستها است و آنان را به فروپاشی نزدیکتر میکند، از طرفی پایان دادن به این شرایط بدون دستاوردی خاص هم برای صهیونیستها موجب تشدید وضعیت بحرانی داخلی و اختلافات است.
تا وقتی مقاومت زنده است و به حملات خود ادامه میدهد شرایط علیه صهیونیستها در حال تشدید وخامت است.
ما انتظار سیلاب داریم ولی خدا با نهر و چشمه کارش را پیش میبرد. استاد حمید وحیدی.
...............
پینوشت:
اسراییل که شهروندانش را با وعدههای امنیت و آرامش به سرزمینهای اشغالی فلسطین آورده با ادامه یافتن درگیریهای اخیر تحت فشار بیشتری نسبت به فلسطینیها است. اسرائیلیها لحظه به لحظه به فروپاشی از داخل نزدیک میشوند اما فلسطین و حزب الله و سوریه و... با ادامه یافتن جنگ فقط تضعیف میشوند ولی انتهای مسیر آنها فروپاشی نیست، آنها مسافر نیستند که با ناامن شدن منطقه فرار کنند، فوقش میروند پشت مرز اسرائیل اما میمانند، بر خلاف مردم اشغالگر صهیونیست که به وعده بهشت موعود به آنجا هجرت کردهاند و به شدت هم ترسو هستند. مهمترین فشار بر اسرائیل این فشار است و به همین خاطر تلاش میکند هرچه زودتر این شرایط ناامنی برای شهروندانش را به اتمام برساند. نیاز نیست موشک حماس ضربه مادی بزند، همینکه هست و حتی اگر در آسمان هم منفجر شود، به هدف اصلیاش که ضربه روحی به شهروندان اسرائیلی است اصابت کرده است. حالا با ضربات و تبادل آتش حزب الله این پازل کاملتر و شرایط برای اسرائیل بحرانیتر میشود. «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَآءَ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ» (آل عمران:۱۴۰)
اگر در جنگ به شما آسیب و جراحتی رسید، آن گروه را نیز آسیب و جراحتی مانند آن رسید. و ما این روزها را [به عنوان امتحان] در میان مردم میگردانیم [تا عبرت گیرند] و خدا کسانی را که [از روی حقیقت و خلوص] ایمان آوردهاند، مشخص کند و از میان شما گواهانی [نسبت به پیروزیها که نتیجه طاعت و صبر و استقامت است، و شکستها که محصول نافرمانی و بیتقوایی است] بگیرد؛
.....
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸استراتژی جنگ با صهیونیستها در قرآن : «وارد حصارشان بشوید!»🔸
یعنی اینها «رودررو» نخواهند شد. باید «پشت سلاحهای سنگین» بنشینند و بجنگند. اینها باید «پشت سنگرها» باشند و فعالیت کنند. نمیتوانند رودررو بیایند؛ نمیتوانند از سنگر خودشان خارج شوند؛ باید پشت سنگر خود پنهان شوند تا فعال باشند؛ در «قُرًی مُحَصَّنَه». این را قرآن عیب و نقص یک جنگجو میداند. جنگجویی که تا «قُرًی مُحَصَّنَه» نباشد، پشت دیوار نباشد و قلعۀ سنگی نباشد نمیتواند بجنگد، دچار نقص است. قرآن این را علامت آسیبپذیری و عامل شکست میداند.
میگوید تو قلعۀ او را بشکن؛ تسلیم خواهد شد. #وارد_حصارش_بشو ! دستش را بالا میکند. زرهاش را از او بگیر، سلاح سنگینش را بگیر، تسلیم تو خواهد شد. او محال است «قتال» کند، مگر اینکه پشت دیوار باشد. تو دیوار او را خراب کن. این دیگر تسلیم توست.
آخر درس خارج یکی از رفقا را دیدم، اگرچه خالص و مؤمن است اما بقایای شبهات تولید شده در مدرسه اباصالح قم هنوز در ذهنش بود، گفت: نظرت در مورد کشته شدن سنیها، توسط اسرائیل چیه؟! گفتم: اگر هم سنی را مسلمان ندانی در اینکه به آنها دارد ظلم میشود که شک نداری؟! در قرآن و روایات مظلوم عنوان خاص دارد، فارغ از کافر یا مسلمان بودنش ما موظف به نصرت مظلوم هستیم.
خدا مؤمنین را مؤاخذه میکند که چرا برای نصرت آن مستضعفین از مرد و زن و بچه که میگویند ما را از دست این ظالمان نجات بده، نمیجنگید؟!
در وصیت حضرت امیر در نهج البلاغه گفته است: دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.
👈 «کونا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا»
گفته است: بهترین عدل نصرت مظلوم است.
👈 «اَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلومِ»
اینطور نیست ما هم مثل سران کشورهای عربی دست بگذاریم روی دست و نگاه کنیم به ظلم اسرائیل و انتظار داشته باشیم خدا با ما کاری نداشته باشد، بلکه خدا از ظالم و کسی که ظلم را ببیند و ساکت باشد هردو انتقام میگیرد.
و چون بخواهیم شهرى را هلاک کنیم پیشوایان و منعمهای آنان را وا مىداریم [آزاد مىگذاریم] تا در آن فسق و فساد کنند پس عذاب الهى بر آن محقق مىگردد و آن را به طور کامل فرو مىکوبیم.
این ترجمه بر اساس قرائت مشهور است و کمی با ظاهر «أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا» هماهنگ نیست. ظاهر این عبارت میشود ما امر کردیم که فسق کنند و سپس «حَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ» حجت بر آنها تمام و ظرفشان پر شد. اما خداوند که امر به فسق نمیکند! در روایت از امام محمد باقر (علیه السلام) است که امام آیه را به صورت: «وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَّرْنَا مُتْرَفِیهَا...» خواندند و تاکید کردند قرائت «أَمَّرْنَا» مشدد درست است، نه مخفف.
«أَمَرْنَا» یعنی امر کردیم ولی «أَمَّرْنَا» یعنی امیر و پیشوا کردیم.
چون مترفین یعنی آنها که اهل خوشی هستند، پولدارهای بیدرد که غرق مستی دنیا هستند اینها که طبیعتشان ملازم فسق است، وقتی نزدیک به پایان کار آن امت میشود اینها امیر و پیشوا میشوند و با افزایش حجم فسق آنها ظرف گناه امت پر و مهلتشان پایان مییابد و مستحق نزول عذاب میشوند.
حکایت جنایتهای بیسابقه اسرائیل و نتانیاهو نیز ان شاء الله همین است.
در داستان فرار حضرت یونس(ع) از قومش و افتادنش در دهان نهنگ، آمده است وقتی نهنگ کشتی را متلاطم کرده بود، تصمیم گرفتند یک نفر را جلو او بیاندازند تا آنها را رها کند. انتخاب یک نفر هم مشکل بود، قرآن میگوید به همین جهت قرعه انداختند و قرعه همانطور که خواست خداوند بود، به نام یونس افتاد.
در باب قرعه روایات فراوانی (و به ادعای برخی متواتری) داریم که میگوید قرعه برای برخی امور مشکلی است و نتیجه آن چیزی خواهد شد که خواست خداوند است و به این آیه شریفه هم در برخی روایات استناد شده است. یکی از استدلالهایی که برای استخاره با تسبیح هم میشود آورد از همین روایات قرعه است، چون خود استخاره با تسبیح روایت خاصی ندارد و فقط سیره عملی مشهور علمای شیعه را دارد.
در روایات برای استفاده از قرعه قیودی وجود دارد، به طور مثال: «کُلُّ مَجْهُولٍ فَفِیهِ الْقُرْعَة» یعنی باید مطلبی حقیقتا مجهول باشد، نه اینکه راه مشخص شدنش وجود دارد و شما سراغ قرعه بروی. تعبیری دیگر به همین معنا «فَلَمْ یُوضَعْ عَلَى التَّجَارِب» است، یعنی قرعه برای بازی و تجربه نیست. برخی روایات نیز استفاده از قرعه را در موضوع وجود اختلاف و نزاع و نبود راهی برای مشخص شدن حق مطرح کردهاند، اما موضوع مورد خودش را مقید نمیکند.
در مجموع ظاهرا از این باب که هیچ امری در عالم اتفاقی نیست و همه چیز به خواست خداوند است، خداوند از سر لطف و هدایت برای وقتی که انسان قدرت تشخیص ندارد، یک راه برای تشخیص آنچه خواست خداوند است را باز گذاشته است و آن قرعه است.
آنان مردمی هستند که خداوند ابواب رحمتش را به روی آنان باز میگشاید و رنج و سختی را از آنان برطرف میسازد.
(خطبه ۱۰۳ نهج البلاغه)
.....
این کلام در مقام بیان اصل بودن طلب گمنامی و مطرح نکردن خود برای همه قشرها است اما از این اصل موارد نادری استثناء میشود مثل جایی که یوسف پیامبر خود را به عزیز مصر برای خدمت معرفی کرد.
اگر این چنین نباشند به قحطی و خشکسالی مبتلا میشوند.
....
با توجه به دیگر روایات تک تک این امور مایه برکت در زندگی فردی و اجتماعی هستند. کسانی که مسائل فرهنگی_دینی و اقتصادی را کاملا جدا از هم میبینند یا هنر کنند ارتباطات این مسائل را از نگاه تاثیرات مادی تحلیل میکنند این روایات جایی در برنامه ریزی آنها ندارد.
خوشی را مساوی شاخص رفاه برای غربیها بگیرید، در روایت میگوید این پارامترها مهمترین عوامل موثر برای افزایش شاخص رفاه در جامعه است.
اقامه صلوة و میهمان نوازی و محبت به یکدیگر و... موجب افزایش رفاه (خوشی) جامعه است.