شاه در دوره پهلوی هرجا رسید یک مجسمه از خودش و پدرش نصب کرد. در میادین شهرها و دانشگاهها و... همهجای کشور پر شده بود از مجسمههای شاه و پدرش.
این کار این احساس را القاء میکرد که کشور مال من و خانوادهام است و بقیه برده ما هستند و احساس وحدت و همدلی میان مردم را فقط از جهت احساس نفرت به شاه و خانوادهاش افزایش میداد و در درگیریهای منتهی به پیروزی انقلاب نیز ساقط کردن این مجسمهها خودش به نماد سقوط رژیم و موجب تقویت روحیه مردم در مبارزه با پهلوی و تضعیف روحیه وابستگان به رژیم شد.
هرجا منیت داشته باشیم آخرش از همانجا ضربه میخوریم این یک نمونهاش بود.