🔻 از مهمترین چیزهایی که مردم را مقابل شاه قرار داد، باور مردم به فساد دربار و شاه بود. اگرچه بخش عمده این فسادها و اخبار آن واقعیت داشت اما خود این فسادها آنچنان در تقابل شاه و مردم تاثیر نداشتند که باور این فسادها تاثیر داشت.
🔻 در وضعیت کنونی انقلاب هم خیلیها به فساد مجلس و نظام باور پیدا کردهاند! چگونه میشود این باور اشتباه را شکست؟! با تبیین در کنار برخورد قاطع با فساد و انعکاس آن؛ اما متاسفانه وقتی پروندههایی مثل گرفتن شاسیبلندهای مجلس، مطرح میشود، نه شفافسازی درستی و نه برخوردی میشود و در نتیجه آن باور به فساد در مردم تثبیت و تقویت میشود!
📖 پارسونز آخرین سفیر انگلستان در دوره پهلوی در خاطرات خود مینویسد:
👈 «از نظر سیاسی، خانوادهی شاه دردسر بزرگی برای او به شمار آمده و وبال گردنش بودند. بوی تند فسادشان همهجا را پر کرده بود، به ویژه در طول سالهای رونق اقتصادی که میزان فسادشان با ارقامی نجومی بیان میشد. راست یا دروغ، واقعیت سیاسی آن بود که همه معتقد بودند بدون مداخلهی این شاهزاده یا آن شاهزاده خانم، خیلی دشوار - اگر نگوییم غیر ممکن - قراردادی بسته میشد. شایعات خاصی هم وجود داشت که این موضوع را تقویت میکرد و از نظر مردم، هر شخصی که پیشرفتی داشت، به مدد دست چپاولگر فلان شاهزاده یا بهمان شاهزاده خانم توانسته بود به نان و نوایی برسد. به جز شاه، تنها چند نفر از اعضای خانوادهی سلطنتی از این اتهامات مبرا بودند و این خود موجبات مخالفت بیشتر با آنها را فراهم می کرد. شیوهی زندگی لوکس و مجلل اعضای خانوادهی سلطنتی نیز بر این مصیبت میافزود و کار به جایی رسیده بود که حتی برخی حامیان شاه هم میگفتند شاه هیچ اقدامی برای کنترل اعضای خانوادهی خود نمیکند. البته من داستانهای بیشماری را که فساد اعضای خانوادهی سلطنتی و مجوزهایی که میدادند یا میگرفتند را نقل میکرد، حقیقت نمیدانم. ولی حتی اگر ده درصد این شایعات هم راست باشد، به اندازهی کافی برای خانوادهی سلطنتی بد بود، اما مسئلهی مهم این بود که صرف نظر از درستی یا نادرستی چنین شبهاتی، مردم این حرف ها را باور داشتند.»
📝 منبع: پارسونز، آنتونی، غرور و سقوط (ایران ۱۳۵۲-۱۳۵۷)، مترجم: سید محمدصادق حسینی عسکرانی، چاپ اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، زمستان ۱۳۹۰ش. ص ۵۹.
👈 به شرح حال بپیوندید.