حالا که جناب اژهای رئیس قوه شدهاند خوب است خاطرهای از ایشان بگوییم.
یک بار در حرم امام رضا(ع) ایشان مشغول مناجات و زیارت بود و صورتشان خیس اشک شده بود.
سرشان پایین در حال خوشی بودند و در کنار مردم نشسته بودند، مردم هم متوجه ایشان نبودند، دو نفر محافظ هم پشت سرشان نشسته بودند.
من هم که در ماجرای حمله دراویش کوار به مردم و مجروح کردن بیش از ۱۰۰ نفر خیلی شاکی بودم و شکایتهایمان به جایی نرسیده بود، تصمیم گرفتم مساله را که به نوعی ابعاد کشوری داشت با ایشان مطرح کنم.
مقداری صبر کردم تا ایشان زیارت و مناجاتشان تمام شود اما طول کشید و همچنان در حال خودشان بودند.
جلو رفتم و کنار دستشان نشستم، سلام کردم و شروع به صحبت با ایشان.
بنده خدا با روی کاملا باز تا آخر صحبتهایم را دقیق گوش کردند و هیچ حالت کدورتی که مانع مناجاتشان شدهام هم نشان ندادند.
آخرش هم گفتند به دوستان میسپارم تا تحقیق کنند.
اگرچه قضیه شکایت ما هنوز هم پس از ده سال به سرانجام نرسیده است اما نوع برخورد خوب ایشان دل انسان را نرم میکرد.