✅ چند روز قبل جایی تعمیرات ساختمانی داشتیم، برای خراب کردن قسمتهایی از خانه یک پیکور قوی داشتیم که به سرعت هرچه را میخواستی با آن خراب میکردی؛ فرقی نمیکرد، بتون باشد، کاشی یا گچ و...
✅ با پیکور کاری که کارگر در یک روز هم معلوم نبود با هزار سختی بتواند انجام دهد را در عرض چند دقیقه انجام میدادیم.
✅ داشتیم استراحت میکردیم که یکی از بچهها به شوخی و خنده گفت: به نظر شما خدمت کسی که این پیکور را درست کرده به بشریت، بیشتر است یا خدمتی که اسلام در تمام تاریخ خود به بشریت کرده است؟
✅ یکی دیگر هم خندید و گفت که نه به هرحال حوزههای اسلام هم سخنرانی میکنند، حالا درسته نمیان توی عمل کاری بکنند اما از توی این حرفها بالاخره یک چیزی شاید در بیاد!
✅ بچهها با یک نیم لبخند به من نگاه میکردند، من هم که غافلگیر شده بودم و خندهام گرفته بود، مانده بودم در این فضای استراحت چه بگویم!
✅ خیلی کوتاه گفتم: بعضی وقتها خدا خواسته یکسریها یک خدمتهای ساده رو به اسلام و مسلمین انجام بدهند و اسلام به کارهای اساسی خودش بپردازه؛ اسلام کلیات را درست میکند جزئیات خودش درست میشود، وقتی کلیات درست شد و اجازه داده نشد مردم استعمار شوند، از دل اونها صدها چیز بهتر از این پیکورها درمیاد.
✅ وقت استراحت کوتاه هم تمام بود و باید دوباره شروع به عمل میکردیم.
خوب بود آن گفتگو ادامه پیدا میکرد، چون چند وقت پیش از آن، همان بنده خدایی که با خنده و کنایه میگفت حالا درسته حوزهها نمیان توی عمل کاری بکنند اما...
با هم، در مورد اینکه چطور باید سرمایهها و درآمدمان را در زندگی شخصی پسانداز کنیم، صحبت میکردیم، برایش حرفهایی زدم.
✅ بنده خدا بعد از تمام شدن صحبتها خیلی ناراحت بود، ناراحت بود از دست برادر بزرگترش که یک بار ننشسته این حرفهایی که امروز من به او میزدم را به او بزند، اگرچه اشتباه میکرد و باید ناراحت از خودش میبود که اهل مشورت نیست! اما به هر حال میگفت: اگر این حرفها را ۳۰ سال پیش که تازه کارم شروع شده بود، کسی به من گفته بود الان خیلی اوضاعم فرق میکرد. بعضی وقتها یک چند دقیقه حرف زدن ارزشش از سالها کار کردن برای کسی بیشتر است!
✅ این اعترافها را همین بنده خدا چند ماه پیش میکرد و حالا فراموش کرده بود و برگشته بود به همان سیستم جزئی نگر خودش؛
ما متأسفانه توقعمان از کار مفید، معمولا حمالی و درست کردن یک سری جزئیات است، در حالی که کار مفید اصلی درست کردن رویکردها و ساختارهای کلان است، کلیات اگر درست شد جزئیات خیلی راحت به دنبالش درست میشود.
✅ اگر سیاستهای کلی درست نشود ممکن است یک عمر کسی حمالی کند ولی به قدر کسی که یک مدت کوتاه با سیاست درست پیش رفته است، اندوخته و نتیجه نداشته باشد.
✅ متأسفانه مشکل جزئی نگری آن بنده خداها، مشکل عمده مردم ما هم است و به همین علت هم با جزئیات بازی میخورند.
✅ مردمی که دم انتخابات بحث حضور زنان در ورزشگاه یا برگزاری کنسرتها و یا حتی اعدام اعضای فلان گروهک ذهن و دل آنها را مشغول میکند؛ از توجه به رویکردهای کلان باز میمانند؛ سوالات آنها به سمت این جزئیات میرود و در جزئیات هیچ وقت یک جای استقرار و ثابت پیدا نمیکنی، هرچیزی را میتوان به راحتی تحریف کرد و مخاطب را فریب داد؛ در حالی که زمان انتخاب باید اول از همه به کلیات بپردازیم، بعد سراغ جزئیات برویم؛ جزئیات را میشود راحت درست کرد، این کلیات است که سرنوشت ساز است و درست کردنشان سالها زمان و زحمت میبرد.
📌کسی که میخواهد مثلا یک ماشین بخرد اول مدل ماشین و سال ساخت وضعیت بدنه و ... را مشخص میکند، بعد از این کلیات میرود سراغ وضعیت ظاهری و رنگ و لعاب جزئی، اما قضیه ما برعکس شده چه در ازدواج چه در انتخابهای دیگر...
........................
📌به شرح حال بپیوندید👇