📻(آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی)
🔰 یکی از نعمتها و ایضا ابتلائات خداوند نسبت به بندگاه مؤمن خود خبرهایی است که در مورد آینده به آنان داده میشود، این اخبار گاهی خبر سختیهایی است که برای مؤمن پیش خواهد آمد و بنده مؤمن خدا را برای پذیرش و تحمل آن سختیها و شکایت نکردن و راضی بودن به رضایت خدا آماده میکند، گاه نیز بشارتهایی است برای تحمل سختیهای مسیر و صبر نمودن بر مشکلات تا رسیدن به آن مقدرات.
🔰 در طول زندگی حضرت امام حکایتهای مختلفی از گزارش آینده به ایشان توسط اولیاء خدا شنیدهایم و یکی از این حکایتها مربوط به "آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی" از علماء و عرفای اهل مشهد است، ایشان از علاقهمندان به امام بودهاند و از مشهد برای زیارت امام به قم میآمدهاند.
این حکایت که به صورت تقریبی مربوط به سال ۴۲-۱۳۴۱ش است را مرحوم حجتالاسلام اسماعیل فردوسیپور از نزدیکان مرحوم قزوینی نقل میکنند:
✅ «مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی... یک جلسه خصوصی محرمانه با خود امام، برگزار کردند. یک روز قبل از ظهری بود که ما با آقازاده ایشان در خدمتشان بودیم، منزل رفتیم منتهی داخل اتاق نرفتیم، آنجا فقط مرحوم حاج شیخ و امام، دو نفری بودند. این دیدار حدود یک ساعت طول کشید. بعد از یک ساعت ملاقات که بیرون آمد، پسر ایشان سوال کرد که چگونه یافتید آقا را؟ مرحوم حاج شیخ فرمود: سید کامل است. ایشان سوال کرد حتی از آن جهات؟ منظورش از آن جهات یعنی اطلاع از علوم غریبهای بود که مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی داشت. یک سلسله مطالبی را مرحوم حاج شیخ بلد بود که کمتر کسی از آنها اطلاع داشت. ایشان گفت حتی از آن جهات هم کامل است.
✅ .... آن موقع مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی نزدیک ۷۰سال داشتند، یکسری اطلاعاتی داشتند که گهگاهی از آن استفاده میکردند. مثلاً در یکی از مسافرتها از ایشان سوال شد شما انقلاب را چطوری میبینید؟ ایشان نظرش این بود که این انقلاب پیروز میشود و دولت سقوط میکند و شاه سقوط میکند منتهی بعد از سقوط شاه جنگی بین ایران و اعراب وارد خواهد شد و این جنگ طول خواهد کشید و در آن جنگ هم ایران پیروز خواهد شد.
✅ آن موقع ایشان امام را تعبیر به سید میکرد و به ما گفت: بالاخره سید در این جریانات پیروز خواهد شد. ایشان این اطلاعات را قهراً به امام منتقل میکنند. منتهی امام از طریق مرحوم آیتالله شاه آبادی هم از این پیش بینیها اطلاع داشتند. حاج آقا نصرالله شاه آبادی میفرمود: من پیروزی انقلاب، مساله جنگ و قضایای بعد از پیروزی انقلاب را خواب دیدم. خدمت امام در نجف رفتم، وقت خواستم و خصوصی با ایشان مطرح کردم. ایشان تبسمی کردند و فرمودند تمام این قضایا را مرحوم پدر شما در زمان حیاتش به من گفته است.
✅ اینها یکسری مسائلی بوده که بین خودشان اطلاع داشتند، یک چیزهایی که در آینده اتفاق میافتد. یا یکی از بزرگانی که او هم جزء اوتاد بود نقل میکرد: در نجف یک استاد اخلاقی منحصر به فرد بوده است. امام در سن جوانی به حج و بعد از سفر حج به عتبات عالیات مشرف میشوند. در نجف منزل آشیخ نصرالله خلخالی اقامت میکنند. در آنجا یکروز امام به درس اخلاق این عالم میروند. آنجا استاد اخلاق مینشیند روی کرسی درس میگوید: بسمالله الرحمن الرحیم از تاریخ ایران میگوید که ... یک سیدی قیام میکند و جریانات انقلاب را مفصل نقل میکند و آن محمدرضا پسر پهلوی را شکست میدهد و او هم فرار میکند و نظام شاهنشاهی بوسیله او سقوط میکند؛ تمام قضایا را میگوید، شاگردها خیلی هاج و واج میشوند که این آقا خواب است، بیدار است چه میگوید. درس که تمام میشود میگویند آقا شما این حرفهایی که امروز زدید خواب بودید؟ بیدار بودید؟ چه چیزهایی بود؟ ایشان میگوید من امروز درس را برای یک نفر گفتم و آن یک نفر درس را گرفت و رفت.
.....................
📝منبع: خاطرات حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل فردوسی پور، تدوین: فرامرز شعاع حسینی، رحیم روح بخش، چاپ دوم، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(س)، ۱۳۹۰ش، صص: ۶۸-۷۱.
..........................
📌به شرح حال بپیوندید👇