(آیتالله حائری شیرازی)
🔰 انسان استعداد عوض شدن دارد، خدا انسان را نوعی آفریده است که میتواند تغییر و تبدیل پیدا کند و عوض شود مثلا ممکن است انسانهای بسیاراحتیاط کار، با برنامه و شیوهای، انسانهای جسور و بی باکی بشوند. گاهی این تغییر و تحول بوسیلۀ تجربهها و حوادثی که واقع میشود، صورت میگیرد و گاهی بوسیله آموزشها، صحبت و ....
🔰 عموماً فاتحین تاریخ چه اسکندر مقدونی، چه چنگیز، چه تیمور یا نادر و... همه اینها را حوادث دگرگونشان کرد، اینها جرأت را از کجا آوردند؟ چنگیز خان، خودش در قلمرویی که بوده در ترکستان، قسمت تبت، مغولستان و دشت که زندگی میکرد، آنها یک عده صحرانشین بودند که یک منطقهای، گاهی دست به دست میشد، چینیها بر آنجا حکومت داشتند، اکثر اوقات هم ایرانیها بر آنجا حکومت داشتند. خودشان اصلاً کسی نبودند، اما سیر حوادث، چنان او را زیر و رو کرد که بزرگترین امپراطوریها را شکست داد و امپراطوری تشکیل داد.
🔰 فاتحین تاریخ به این نتیجه رسیدند که داخل صحنهها بشوند بهتر از این است که خودشان را عقب بکشند و خطر رفتن داخل صحنه کمتر از خطر کنار کشیدن است، مطلع شدند به اینکه انسان اجلش با تقدیر میرسد، وقتی به این نتیجه رسیدند، مانند جوجهای که از تخم بیرون آمده، پر در آوردند، یک انسانهای استثنایی شدند. تعداد کمی از این فاتحان هم مؤمن بالله بودند و کمی از آنها مساله خدا و قیامت برایشان مطرح بود.
🔰 چنگیز خان پنهان نمیشد، میآمد در وسط صحنه و بخاطر همان حالت رفتنش داخل صحنه، سلطان محمد خوارزمشاه را شکست داد. جلال الدین پسر سلطان محمد بهتر از پدرش برخورد کرد. یعنی میآمد داخل صحنه و [مردم را] حرکت میداد و خیلی مشکلات برای چنگیز به وجود آورد. چنگیز به همه جا نماینده فرستاده بود که این جلال الدین را دستگیر کنند. در یک موقعی ظاهراً در کنار رودخانه سند، نیروهای چنگیز، جلال الدین را محاصره کردند. وقتی از همه طرف محاصره شد، با اسب به آب زد و از خودش دفاع میکرد و خارج شد. چنگیز همیشه میگفت از چنان پدری، چنین پسری تعجب است، گفته بود چون او از میدان آب و آتش گذشت، از آیندۀ او باید ترسید.
🔰 امام (ره) این سرّ را فهمید که داخل خطر رفتن است که خطر را رفع میکند. از خطر دور شدن، خطر را برطرف نمیکند. نگفت مثلاً در زمانی که راهپیمایی میکنید، اگر به سمتتان تیراندازی کردند پنهان شوید، گفت شما راهپیماییتان را بکنید و آنها هم بکشند، همه میگفتند این عجب مدل جدیدی است. [میگفت] بی اسلحه جلو مسلح بایستید و جلو بروید که پیروز میشوید. این در فرهنگ عالَم نیست. حتی بعضیها نزد روحانیین میآمدند و میگفتند در جنگهای اسلام هم اصحاب پیامبر، اگر سلاح کم داشتند اما [بالاخره] مسلح بودند. ولی میدیدند، امام خمینی به مردم بی سلاح میگوید بروید برای مقابله. خب، بی اسلحه به مقابلهاش بروید با چه قاموسی با چه فرهنگی با چه برنامهای؟ نمیدانستند که امام یک سرّی را فهمیده است که دیگران متوجه نشدهاند.
🔰 عدهای میگویند چون مسلحین نخواستند که با آنها برخورد کنند، پیروز شدند؛ بله، من هم قبول دارم که نخواستند با آنها مقابله کنند، اما بحث این است که چه شد که نخواستند مقابله کنند؟ همین حرکتهای آنها بود که قدرت و انگیزه مقابله را از آنها گرفت. شهادتهای مردم، به رحم آورد دل آن سربازانی که مأمور بودند، بزنند. مردم، جواب گلوله را با گل دادند، لذا وجدان آنها را منقلب کرد.
🔰 مهم این است که انسان وقتی از حوادث و سختیها بیرون آمد، ترسش از بین میرود. ترس زندان انسان است، سلول انسان است. هر جا ترس همراه انسان است، انسان در سلول است؛ در زندان است. اگر یکبار آمد داخل صحنه و مقابله کرد، او را در هیچ شیشهای نمیتوان حبس کرد. این روح از شیشه خارج شده است و وقتی از شیشه خارج شده دیگر نمیتوان او را دوباره در شیشه گذاشت.
📌 این جمهوری اسلامی در این فشارها که قرار گرفته است؛ ابر قدرتها، شوروی، آمریکا، انگلستان و فرانسه که خودشان را اولیای امور عالم میدانند؛ وقتی این جمهوری از آب و آتشها بگذرد، همان حرف چنگیز را تکرار خواهند کرد که کسی که از این معرکهها جان سالم به در برد، باید از عاقبتش ترسید.
...........................
📌به شرح حال بپیوندید👇