متن زیر مربوط به گفتگویی در فضای مجازی با یکی از دوستانم در موضوع نقد ایدهال گرایی در اندیشه توحیدی، است. احساس کردم شاید بدرد دیگران هم بخورد:
سلام
خیلی از ماها فکر میکنیم خودمون همه کارهایم در حالی که اینجور نیست خیلی وقتها تلاش میکنیم بهترین باشیم نمیشه، خیلی وقتها هم خیلی هم تلاش نمیکنیم ولی میشه.
خیلی وقتها اگرچه اونجوری که ما میخواهیم نمیشه ولی تهش میبینیم که اصلا اون چیزی که ما میخواستیم خوب نبود همینی که شد خوب بود.
چون فکر میکنیم همه چیز دست ماست همیشه از اینی که هستیم یا اتفاقاتی که رقم میخوره ناراضی هستیم اما توی جهان بینی توحیدی این تو نیستی که نتیجه رو رقم میزنی خداست که برات خدایی میکنه و امورت رو سرانجام میده.
همیشه کارها و تلاش ما در خواست خدا ضرب میشه و اینکه ضریب خدا چی باشه صفر باشه یا 100 بسته به خواست خداست، باید به قولی دم خدا رو بگیریم.
بعضی از کسایی که ایدهال گرا هستند به این معنی که اگر به ایده آل نرسیدن راضی نمیشن، یه جورایی توحیدشون درست نیست، یعنی فکر میکنند خودشون همیشه باید به 100 برسند در حالی که هیچ کسی به مجموعه رفتار ایدهال خودش نمیرسه و در عین حال خیلیها باوجود عدم داشتن مجموعه رفتارهای ایدهال به محصولات خیلی بالاتر از ایدهالشون میرسن.
مثلا در ازدواج گزینه ایدهآل مربوط به فیلمهاست، موفقیت اینه که بتونی کسی رو پیدا کنی که هفتاد تا هشتاد درصد چیزهایی که تو میخواهی رو داشته باشه، این خداست که اگه اون رو در نظر بگیری و بخواهد، بعدش رو برای تو کامل میکنه، کافیه که تو توی کارت خدا رو در نظر بگیری. کلا ما اگه توی زندگیمون خدا رو به عنوان فاکتور اصلی زندگیمون بگیریم، اون ما رو به نتیاجی میرسونه که هیچ وقت در عمل خودمون با بالاترین توانی که فکر میکردیم هم نمیتونسیتم بهش برسیم.