خوبانی که یاران امام زمان نیستند
شاید ما گمان کردهایم پاسخ این پرسش که: آیا ما از جمله یاران امام زمان هستیم یا خیر؟ مثل بسیاری از امور دیگر پس از ظهور حضرت حجت (عج الله تعالی فرجه الشریف) مشخص میگردد؟ شاید ما گمان کردهایم برای اینکه از جمله یاران امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) باشیم کافی است آدمهای به اصطلاح خوبی باشیم و بس.
نماز بخوانیم، روزه بگیریم، راست بگوییم و در مجموع واجبات مرسوم را انجام دهیم و گناه هم نکنیم و اگر چنین کردیم آن زمان است که امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کرده و دولت حق را تشکیل میدهند!
اما باید گفت، باتوجه به آنچه که ائمه اطهار (علیهم السلام) و قرآن میگویند: با این تفکر اگر سالهای سال نیز بگذرد فرجی حاصل نخواهد شد؟ و ماباید همچنان فقط ندبه کنیم واشک بریزیم و به انتظار منجی بنشینیم.
آنچه در روایات و قرآن در باب حصول فرج وارد شده است حاکی از آن است که فرج الهی پس از تقابل یاران جبهه حق و باطل و سربلندی مؤمنان از امتحانات و ابتلائات سخت الهی محقق میگردد امتحاناتی که یاران واقعی امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) در آن امتحانات، خالص و غربال شده و حجت را بر خداوند برای حصول فرج الهی تمام میکنند. در این مختصر به قدر وسع خود سعی میکنم برخی از شواهد قرآنی و روای خود را برای این مدعی بیاوریم.
بَابُ التَّمْحِیصِ و الِامْتِحَان
درکتاب شریف کافی از کتب اربعه و شاید معتبرترین کتاب روایی شیعه، بابی از روایات به نام " بَابُ التَّمْحِیصِ و الِامْتِحَان" نام گذاری شده است.۱ منظور از این نام، روایاتی است که موضوع اصلی آنها "خالص سازی و امتحان" میباشد. آنچه جالب توجه است اینکه روایاتی که در این باب جمع آوری شده است غالباً مروبوط به مقوله ظهور قائم اهل بیت و تشکیل دولت حق میباشد. به طور مثال در یکی از این روایات فردی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) به نام "ابْنِ أَبِی یَعْفُور" میگوید:
شنیدم امام صادق(علیه السلام) میفرمود: واى بر سرکشان عرب از امرى که نزدیک است، (مراد زمان ظهور امام قائم (علیه السلام)میباشد). عرض کردم: قربانت گردم، چند نفر از عرب همراه حضرت قائم خواهند بود؟ فرمود: چند نفر اندک، عرض کردم بخدا کسانى که از ایشان از این امر سخن میگویند، بسیارند، فرمود: مردم، باید خالص سازی شوند، جدا گردند و غربال شوند و مردم بسیارى از غربال بیرون ریزند.۲
در یکی دیگر از این روایات، شخصی از اصحاب امام صادق به نام "منصور صیقل" میگوید:
من و حارث بن مغیره با جماعتى از اصحابمان (شیعیان) خدمت امام صادق(علیه السلام) نشسته بودیم و از ظهور دولت حق سخن میگفتیم، آن حضرت که سخن ما را میشنید، فرمود: چه فکری کردهاید شما؟ هیهات، محال است، محال است، لا والله، آنچه بسویش چشم میکشید و منتظر آن نشستهاید واقع نمیگردد، تا وقتی که غربال شوید، لا والله، آنچه بسویش چشم میکشید واقع نمیگردد، تا خالص شوید، لا والله، آنچه بسویش چشم میکشید واقع نشود تا جدا شوید. لا والله، آنچه بسویش چشم میکشید واقع نشود، جز بعد از نومیدى، لا والله، آنچه بسویش چشم میکشید واقع نشود، تا شقاوت بشقى برسد و سعادت بسعید.۳
أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ
احادیث با مضمون مشابه حدیث منصور صیقل از امام صادق(علیه السلام) به کرات در روایات مشاهده میشود. شیخ طوسی در کتاب "الغیبة" از "خالد عاقولى" از امام صادق(علیه السلام) در روایتی با مضومون مشابه این روایت، نقل میکند. در این روایت امام صادق(علیه السلام) یاران خود را به علت انتظار فرج و وارد نشدن در صحنه مشکلات و سختیها مؤاخذه میکنند و میگویند:
چرا چشم به آن دوختهاید و براى چه شتاب مىکنید؟ مگر تأمین ندارید؟ آیا این طور نیست که مردى از شما از خانه بیرون میرود و پس از انجام کارش دوباره به خانه برمیگردد، بدون اینکه خطرى به او رسیده باشد؟ اگر آنها که پیش از شما بودند مانند شما (در رفاه بودند و امنیت داشتند) هر مردى از آنها را میگرفتند و دست و پاى او را قطع میکردند، سپس بر تنههاى نخل بدار میزدند و با اره به دو نیم مىکردند و او این بلاها را براى اصلاح نفس خود و کفاره گناهش بر خویشتن هموار مینمود. آنگاه این آیه شریفه را تلاوت فرمود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»۴
یعنى آیا گمان کردهاید که شما نیز داخل بهشت میشوید، و حال آنکه آنچه برای گذشتگان شما رخ داد برای شما رخ نداده است و به سختی نیافتادهاید، آنان به سختیها افتادند و آنقدر فشارها بر آنها افزایش یافت که به تزلزل افتادند به نفس نفس افتادند و آستانه تحمل آنان تمام شد و سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و آنان که با او در سختی و مشکلات بودند گفتند: خدایا پس نصرت تو چه شد؟ ما آنچه در توان خود داشتیم به کار گرفتیم و حال هنگامه نصرت توست. اینجا است که نصرت خداوند محقق میگردد و ندا میآید "أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ" اینجاست که وقت رسیدن نصرت خداوند است.
نصرت خداوند پس از به صحنه آوردن همه توان و نیرو و غرق شدن در سختیها و مشکلات و نا امید شدن از اسبابهای دنیوی است، همانطور که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: " لَا وَاللَّهِ، لَایَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ".
آنان که رفاه طلبی را سر لوحه خود قرار داده و حاضر به هزینه دادن برای جبهه حق نیستند و خود را برای نثار آخرین قطره خون خود آماده نکردهاند، مصداق همان یاران امام صادق(علیه السلام) هستند که شایسته توبیخ امام زمان خود میباشند.
"سید علی ابن عبدالکریم نیلی" از شاگردان فخر المحققین و شهید اول در کتاب "منتخب الأنوار المضیئة فی ذکر القائم الحجة (علیه السلام)" روایت دیگری به نقل از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که در آن آمده است:
برای چه برای خروج قائم اهل بیت شتاب میکنید؟ به خدا قسم لباس او نیست جز لباس خشنی و غذای او جز نان جو نامطبوع نخواهد بود و به جز شمشیر در کار نباشد و در سایه شمشیر مرگ است. هرآن وضعی که شما در آن به سر میبرید از قِبَل خودتان است. [اگر در این وضعیت و با این تفکر شما قائم اهل بیت خروج کند] گرفته میشود و دست و پای او قطع میگردد و به صلیب میرود. [ سپس حضرت اینجا این آیه را میخوانند که]: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا»۵
در حدیث دیگری که "شیخ کلینی" از امام صادق(علیه السلام) در کتاب شریف "کافی" و به نقل از یکی از اصحاب امام صادق (علی السلام) به نام "الْمُعَلَّى بْنِ خُنَیْسٍ" نقل میکنند آمده است:
روزى به امام صادق عرض کردم فدایت شوم بیاد فلانیها و نعمتهائى که از آنها برخوردارند افتادم و پیش خود گفتم اگر این حکومت بدست شما بود ما نیز بنوائى میرسیدیم. فرمود: هرگز اى معلى، به خدا قسم، اگر چنین مىبود جز آنکه شبها بکار سیاست و روزها بکار مردم بپردازم و جامه درشت بافت و خوراکى نامطبوع داشته باشیم نبود و بهمین جهت بدست ما نرسید آیا بجز این مورد موردى را دیدهاى که خداوند ستمى را به نعمت تبدیل کند؟۶
این روایات جملگی بر این دلالت دارند که ظهور قائم اهل بیت جز از مسیر سختیها، مشکلات، صبر و دل کندن از راحتیها پدید نخواهد آمد و آنان که سعی در جمع راحت طلبی و عافیت خواهی با مقوله ظهرو قائم اهلی بیت هستند جز آب در هاون نمیکوبند.
..........................................................
ارجاعات:
[1] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - دارالحدیث)، 15جلد، دار الحدیث - قم، چاپ: اول، ق1429. ج2 ؛ ص245
[2] سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: «وَیْلٌ لِطُغَاةِ الْعَرَبِ مِنْ أَمْرٍ قَدِ اقْتَرَبَ». قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، کَمْ مَعَ الْقَائِمِ مِنَ الْعَرَبِ؟ قَالَ: «نَفَرٌ یَسِیرٌ». قُلْتُ: و اللَّهِ، إِنَّ مَنْ یَصِفُ هذَا الْأَمْرَ مِنْهُمْ لَکَثِیرٌ، قَالَ: «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَنْ یُمَحَّصُوا، و یُمَیَّزُوا، و یُغَرْبَلُوا، و یُسْتَخْرَجَ فِی الْغِرْبَالِ خَلْقٌ کَثِیرٌ». کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - دارالحدیث)، 15جلد، دار الحدیث - قم، چاپ: اول، ق1429 ج2 ؛ ص247
[3] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ و عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْصُورٍ الصَّیْقَلِ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: کُنْتُ أَنَا و الْحَارِثُ بْنُ الْمُغِیرَةِ و جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا جُلُوساً و أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَسْمَعُ کَلَامَنَا، فَقَالَ لَنَا: «فِی أَیِّ شَیْءٍ أَنْتُمْ؟ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ؛ لَاوَ اللَّهِ، لَایَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتّى تُغَرْبَلُوا؛ لَاوَ اللَّهِ، لَایَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتّى تُمَحَّصُوا؛ لَاوَ اللَّهِ، لَایَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتّى تُمَیَّزُوا؛ لَاوَ اللَّهِ، لَایَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ؛ لَاوَ اللَّهِ، لَایَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتّى یَشْقى مَنْ یَشْقى، و یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ». کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - دارالحدیث)، 15جلد، دار الحدیث - قم، چاپ: اول، ق1429. ج2 ؛ ص249
[4] الْفَضْلُ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ خَالِدٍ الْعَاقُولِیِ فِی حَدِیثٍ لَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فَمَا تَمُدُّونَ عَعْیُنَکُمْ فَمَا تَسْتَعْجِلُونَ أَ لَسْتُمْ آمِنِینَ أَ لَیْسَ الرَّجُلُ مِنْکُمْ یَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهِ فَیَقْضِی حَوَائِجَهُ ثُمَّ یَرْجِعُ لَمْ یُخْتَطَفْ إِنْ کَانَ مَنْ قَبْلَکُمْ [مَنْ هُوَ]عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ لَیُؤْخَذُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فَتُقْطَعُ یَدَاهُ وَ رِجْلَاهُ وَ یُصْلَبُ عَلَى جُذُوعِ النَّخْلِ وَ یُنْشَرُ بِالْمِنْشَارِ ثُمَّ لَا یَعْدُو ذَنْبَ نَفْسِهِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ(214 بقره). طوسى، محمد بن الحسن، الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة، 1جلد، دار المعارف الإسلامیة - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1411ق. ص: 458
متاسفانه ممکن است برخی از راحت طلبان این چنین روایاتی را برخلاف شاهد قرآنی که حضرت برای سخن خود در توبیخ یارانشان آوردهاند با عدم ذکر آیه قرآن و صرفا ذکر ابتدای روایت دال بر توجیه حضرت در مقابل یارانشان برای عدم قیام و غرق شدن در سختیها بگیرند.
به عنوان یکی دیگر از شواهد امام صادق در رواتی با مضمون مشابه روایت مذکور میگویند: وَ کَانَ جَعْفَرٌ عَلَیْهِ السَّلَامُ یَقُولُ: وَ اللَّهِ لَا یَکُونُ الَّذِی تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْنَاقَکُمْ حَتَّى تُمَیَّزُونَ وَ تُمَحَّصُونَ، ثُمَّ یَذْهَبَ مِنْ کُلِّ عَشْرَةٍ شَیْءٌ وَ لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا نَزْرٌ، ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرِینَ.(142 آل عمران) حمیرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد (ط - الحدیثة)، 1جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1413 ق. ص369
[5] وَ قَالَ ع: مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِیظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الشَّعِیرُ الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّیْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّیْفِ لَقَدْ کَانَ مَنْ قِبَلَکُمْ مِمَّنْ هُوَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ یُؤْخَذُ فَیَقْطَعُ یَدَیْهِ وَ رِجْلَیْهِ وَ یُصْلَبُ «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا»
بهاء الدین نیلى نجفى، على بن عبدالکریم، منتخب الأنوار المضیئة فی ذکر القائم الحجّة علیه السلام، 1جلد، مطبعة الخیام - قم، چاپ: اول، 1360 ش. ص32
این حدیث در کتاب خراج الجرائح قطب الدین راوندى عالم قرن ششم و شاگرد صاحب مجمع البیان نیز عینا آمده است و از ابتدای این حدیث تا عبارت " تَحْتَ ظِلِّ السَّیْفِ " عینا در کتابهای الغیبة طوسی الغیبة نعمانی بحار و سایر منابع نیز ذکر شده است.
[6] عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَیْسٍ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَوْماً: جُعِلْتُ فِدَاکَ، ذَکَرْتُ آلَ فُلَانٍ و مَا هُمْ فِیهِ مِنَ النَّعِیمِ، فَقُلْتُ: لَوْ کَانَ هذَا إِلَیْکُمْ لَعِشْنَا مَعَکُمْ. فَقَالَ: «هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ یَا مُعَلّى، أَمَا و اللَّهِ أَنْ لَوْ کَانَ ذَاکَ، مَا کَانَ إِلَّا سِیَاسَةَ اللَّیْلِ، و سِیَاحَةَ النَّهَارِ، و لُبْسَ الْخَشِنِ، و أَکْلَ الْجَشِبِ، فَزُوِیَ ذلِکَ عَنَّا، فَهَلْ رَأَیْتَ ظُلَامَةً قَطُّ صَیَّرَهَا اللَّهُ نِعْمَةً إِلَّا هذِهِ؟». کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - دارالحدیث)، 15جلد، دار الحدیث - قم، چاپ: اول، ق1429. ج2، صص: 356- 357
.....................................................
1. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - دارالحدیث)، 15جلد، دار الحدیث - قم، چاپ: اول، ق1429.
2. کلینى، محمد بن یعقوب - مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، 4جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش.
3. طوسى، محمد بن الحسن، الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة، 1جلد، دار المعارف الإسلامیة - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1411ق
4. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - دوانى، على، مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، 1جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: بیست و هشتم، 1378 ش.
5. حمیرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد (ط - الحدیثة)، 1جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1413 ق.
6. بهاء الدین نیلى نجفى، على بن عبدالکریم، منتخب الأنوار المضیئة فی ذکر القائم الحجّة علیه السلام، 1جلد، مطبعة الخیام - قم، چاپ: اول، 1360 ش
7. ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم - فهرى زنجانى، احمد، الغیبة( للنعمانی) / ترجمه فهرى، 1جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1362 ش.
8. آیت الله صدر،سید محمد، رسالت اسلامی در عصر غیبت ترجمه انتشارات بدر، بهار 1360