✅ موضوع نوشته ماجرای دردناکی است که نمیتوان از کنار آن گذشت و هر وجدان بیداری را به عکس العمل وا میدارد. دختر بچهای برای خوردن آب به کنار رودخانهای میرود و تمساحی(گاندو) دست او را میکند. چند روز قبل از آن هم چند بچه در همین رودخانههای محلی غرق میشوند. این نویسنده بعد از ذکر این ماجرا تحت این عنوان که چون ما مثل برخی ماله کش نیستیم، شروع میکند به همین بهانه تکه پرانی:
👈«کیست که نداند دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر (که شبها خواب مسیح علینژاد را میبیند) شخصا دارد بررسی میکند که این دختر در زمانِ حادثه محجبه بوده است یا خیر؟ نه نمایندههای مجلس شورای اسلامی به اینهمه بیکفایتی که سیستان و بلوچستان را قتلگاه مردم کرده اعتراض کرده و جملگی سالاد نهار شان را بدون سس خوردهاند. رهبر و رئیس جمهور از غم حادثه به جای یک دقیقه سکوت، کتمانِ دائم و روزهی سکوتِ همیشگی گرفتهاند و جنابِ ابراهیم رئیسی مقدمات محاکمهی تمساح را به عنوان عامل اصلی این جنایت آماده کرده است! فرقهی طائبیه در اطلاعات سپاه با توجه به ژن گاندو آن را عامل نفوذی اسرائیل دانسته و بعد از تولید مستند اعتراف اجباری اش، و پخش آن از اخبار بیست و سی، قرار است راجع به نحوه ی شکار این گاندو سریال گاندوی 2 را بسازند.»
✅ خب الحمد لله که سریالی به نام گاندو ساخته شد و با گفتن برخی واقعیتها برخی چنان متحمل فشار شدند که به دنبال سناریوهایی بگردند برای جبران آن، ولو با سوء استفاده از خون چند بچه و دست یک دختر برای تخلیه فشارهای روانی خود؛ برای ربط دادن انتقادهای صورت گرفته به مسیح علینژاد به این ماجرا! برای ربط دادن اقدامات افتخار آمیز آقای رئیسی در محاکههای مفسدین اقتصادی که دستگل دولت غربگرای امثال خودشان است به این ماجرا و خلاصه برای ربط دادن سریال گاندو و افتخار آفرینی اداره اطلاعات سپاه در دستگیری جاسوسان نفوذ کرده در دولت و بازگرداندن مبالغ کلانی از سرمایههای ایران به این ماجرا!
✅ ا ین مستندساز در ادامه بعد از پرداختهایی احساسی به احوالات پدر این دختر و سرنوشت او که دستانش قطع شده است، مینویسد:
👈 «شما که می توانید موشک بسازید و جو را بشکافید شما که میخواهید کاخ سفید را حسینیه کنید. سری به کربلای زندگی من بزنید! این حسنای من است که دستاش قطع شده. این رقیهی حسین است که در ساختار یزیدی شما ابوالفضلِ کوچکِ بیدست شده. جرماش چه بود؟ رفته بود آب بیاورد برای خیمهی محقر ما ...»
✅ بله همین انقلاب که به برکت نیروهای انقلابی و مؤمنی چون شهید احمدی روشنها و شهید طهرانی مقدمها توانسته است، موشک بسازد و جو را بشکافد و از چند کشور معدود دارای تکنولوژی هوا فضا شود، همین انقلاب در ۴۰ سال گذشته بیشترین کارها در مقایسه با تمام کشورهای دنیا برای رفع محرومیتهای مردم این سرزمین انجام داده است.
🔹 خوب است بدانیم همین انقلابی که شما این سیاه نوشت را در موردش نوشتهاید با وجود چندین سال جنگ داخلی در کردستان و خوزستان و... و ۸ سال جنگ خارجی و ۴۰ سال تحریمهای همه جانبه و ترورهای مکرر نخبگان و کارشکنیهای نفوذیها و باتلاق سیاستمداران غربگرا و خلاصه با همه این موانع به برکت روحیه انقلابی و خدمتگزاری نیروهای مؤمن انقلاب توانسته است رتبه اول دنیا در سرعت رشد شاخص توسعه انسانی را داشته باشد. یعنی هیچ کشوری در دنیا به اندازه این انقلاب در این ۴۰ سال برای رفع محرومیتها کار نکرده است.
🔹خوب است بدانیم که در همین انقلاب با وجود همه این مشکلات، ضریب جینی از ۰.۵ به ۰.۳۷ رسیده است و این یعنی اختلاف طبقاتی کاهش بسیار زیادی داشته است البته اگر دولتهای غربگرایی که امثال شما بسیاری از حامیان آن هستند، میگذاشتند این ارقام بسیار افتخار آمیزتر از حال بود.
اگرچه بلافاصله برخی امثال شما میگویند، توزیع عادلانه فقر که هنر نیست فلذا:
🔹خوب است بدانید که شاخص تولید ناخالص داخلی(GDP) یعنی مجموع سرمایههای تولید شده در کشور توسط مردم و دولت به علاوه سرمایههای حاصله از سرمایهگذاریهای خارجی درون کشور، نسبت به قبل از انقلاب قریب به ۳ برابر شده است و این درحالی است که در ابتدای انقلاب ایران روزانه ۶ میلیون نفت خام میفروخت و جمعیت ما زیر ۳۰ میلیون نفر بوده است و در حال حاضر با جمعیت بیش از ۸۰ میلیون نفری کمتر از ۲ میلیون بشکه نفت در روز میفروختیم و حالا هم که چیزی نمیفروشیم.
📌آمارهای از این دست بسیار زیاد است و خودتان میتوانید به آنها مراجعه کنید.
✅ همه این پیشرفتها به برکت این است که همان روحانیت و مردم مؤمنی که هرگاه اجانب خواستند خاک این کشور را به توبره ببرند مقابل آنها ایستاد، همانها که هرگاه شاهان خواستند این کشور را به اجانب بفروشند یا با قدرت شاهی خود بر این مردم ظلم نمایند در مقابل آنها ایستادند، همانها که هرگاه این مردم دچار سیل و زلزله شدند چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن در صف اول خدمت به مردم بودند و امروز به برکت این انقلاب قدرت بیشتری برای خدمت به مردم بدست آوردهاند.
و همه این پیشرفتها را به برکت عاشورا و پیروی از امام حسین(ع) و مبارزه با ظالمان داریم، همه را از برکت انقلابیگریهایمان که شما آنها را به سخره گرفتهاید، داریم.
✅ مشکل اصلی این نوع نگاه شما، این است که با دیدن یک اتفاق مصداقی و خاص بهم میریزد، در جزئیات میماند و معمولا راهکارش برای حل مشکلات نق زدن و انباشت سیاه نوشتهاست. پیشاز این در توضیح دو رویکرد مختلف جزء گرا و کلگرا مطلبی نوشتم و با تفصیلات بیشتری به نقد این نوع نگاه شما پرداختم.
✅ فرض کنید کسی کل نظام توجه او به یک دیگ به تنهایی معطوف شود، اگر این دیگ از دست او رفت کلا بهم میریزد؟ و فرض کنید کسی مسئول یک آشپزخانه است اگر یک دیگ این آشپزخانه از دست رفت بازهم ناراحت است اما نه مثل کسی که توجهش به یک دیگ بود، حال اگر این فرد مسئول صد آشپزخانه یا بیشتر شود چه؟ نوع نگاه او نسبت به از دست رفتن یک دیگ چه فرقی میکند؟ مطمانا بابت از دست رفتن یک دیگ، بسیار ناراحت میشود ولی صحنه او متفاوت است و نظام توجهات او با یک اتفاقات جزئی بهم نمیریزد.
ما همه باید هنر کلان دیدن صحنه با ابعاد مختلف آن و سرجمع دیدن و سپس قضاوت کردن را داشته باشیم و اگرچه مثلا برای یک سری مشکلات ناراحتیم و باید به فکر حل آن مشکلات باشیم اما نظام فهم و توجهاتمان نباید با امور جزئی بهم بریزد و نوانیم قضاوتی سر جمع داشته باشیم.
✅ این نویسنده در ادامه سیاهنوشت خود و بعد از ادامه دادن تکه پراکنیها و احساسی کردن فضا، در آخر متن خود میرسد به این راهکار که:
👈«اگر میخواهیم این کشوری که غرق فساد است مملو ازکینه، خشم، نفرت، دشمنی، دشنام و دستِ آخر گلوله، آتش، دود، جنگ داخلی و هرج و مرج بشود و دختران دیگری بیدست و بیپا و بیسر و بیپدر بشوند، راهاش همین است. شبیه مسئولان بشویم. بیخیال، بیعرضه، بیغصه (خودت بمال/ خوداش بمالد) نهایتا نچ نچی سر بدهیم و بگذریم. (یا شاید از این آب گل آلود برای زدن رقیب سیاسی هم بتوانیم استفاده کنیم) اما اگر میخواهیم سهمی در بهبود هستی داشته باشیم و نقشی در بندگی ایفا و راهی به دهی بازی کنیم، بسم الله. درد را از هر طرف که بخوانی درد است و زمین خدا وسیع و بندگان اش محتاج و درمانده ... و هر روز عاشورا و همه جا کربلاست!»
✅ همانطور که معلوم است، جز سیاه نوشت و تکهپراکنیهای سیاسی و ترویج یأس و صرفا غصه خوردن برای مصادیق محرومیتهای موجود، راهکاری عملی برای اصلاح وضع موجود در این متن وجود ندارد.
✅ البته جدا از این برادرمان، معمولا این عادت روشنفکرهاست، آن موقع که نیروهای حزبالله در سراسر کشور بدون سلبرتیبازیهای مرسوم مشغول خدمت به مستضعفین در اردوهای جهادی یا مناطق سیلزده هستند، روشنفکرها طبق عادتشان کنار شمومینهها یا زیرکولرگازیهایشان مینشینند و پایشان را روی پایشان میاندازند و مشغول نقد میشوند.
⁉️ اما سوال اساسی اینکه آیا باید از کنار این چنین حوادث دردناکی به راحتی گذشت؟ قطعا خیر.
بیاییم عوض احساسی نمودن مخاطبانمان و نگفتن حقایق به این بیاندیشیم که راهکار مقابله با این چنین اتفاقاتی چیست؟
✅ برخیها در صحنه نقد انقلاب، آرمانگرا میشوند اما همانها، بسیاری مواقع در صحنه توجیه سیاستهای غرب مثل ترویج سند ۲۰۳۰ واقعیتنگر میشوند!
باید در عین آرمانخواهی و قانع نشدن به وضع موجود و تلاش برای کامل شدن و رفع نواقص، واقع نگر نیز باشیم، هم داشتههایمان را ببینیم و هم نواقصمان و قبول کنیم که صحنه واقعیت با اتوپیایی آرمانی در ذهنمان متفاوت است، در هر نظامی و هر ساختاری کاستیها و مشکلاتی وجود دارد که به صورت مطلق رفع نمیشود و با این دست فرمان شما حکومتهای غربی موجود که هیچ، حکومت امیرالمؤمنین(ع) نیز جان سالم بهدر نمیبرد.
✅ اما راهکار حل مشکلات و نواقص، غصه خوردن یا زدن زیر کل میز نیست، البته تکیه نمودن به غرب برای حل مشکلات هم نیست، ظلم نمودن و استثمار دیگران چون تاریخ غرب هم نیست، راهکار آن تکیه به خدا و قیام لِلّه برای اقامه قسط و رفع محرومیتهاست اما نه از دریچه مصادیق جزئی بلکه از دریچه اصلاح کلان، از دریچه اصلاح ساختارهای کلان، از دریچه تشکیل نظام اسلامی و دولت مؤمن و انقلابی...
..........................................