شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غرب شناسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

🔰 تلویزیون نمایشگاه ماشینی را در تهران نشان می‌داد، ماشین‌های با رنگ‌های مختلف و تزئین شده که کنار هر کدام یک خانم ست شده با رنگ ماشین و آرایش غلیظ ایستاده بود.

 

⁉️ مجری سراغ یکی از این خانم‌ها رفت و از او چند سوال در مورد ماشین کرد و این خانم هیچ کدام را نمی‌دانست، بعد مجری کناری رفت و این سوال را پرسید که فلسفه حضور خانم‌ها کنار این ماشین‌ها چیست؟

 

🔰 همین ماجرا را در مورد محصولات غذایی مختلف نیز دیده‌ایم که در تبلیغات آنها مسائل شهوانی را ولو بی‌هیچ ارتباطی ربط می‌دهند و از خانم‌ها در آن استفاده می‌کنند، اما چرا؟ فلسفه آن چیست؟

 

🔰 گاهی که ما می‌خواهیم این ماجرا را نقد کنیم از منظر سوء استفاده از نجابت آن خانم درون تبلیغ به این مسأله می‌پردازیم که آن هم درست و جای خود را دارد اما هدف کسی که از این خانم اینگونه استفاده می‌کند واقعا سوء استفاده از او نیست، برای او این خانم با یک مجسمه هیچ فرقی نمی‌کند، هدف اصلی او سوء استفاده از ماست.

 

🔰 این نوع از تبلیغات، قدرت فکر کردن و انتخاب صحیح را از مخاطبان خود سلب می‌کند اما چطور؟

 

انسان برای اراده کردن چیزی، باید نسبت به آن شوق و میل پیدا کند یعنی مرحله قبل از اراده، شوق و میل است، برای شوق پیدا کردن نیز ذهن ابتدا آن امر را تصور می‌کند بعد از تصور قوه شهویة در نفس انسان به کار می‌افتد شهوت نسبت به غذا، شهوت نسبت به جاذبه‌های جنسی و...؛ کار قوه شهوانی این است که پس از تصور امری که ملائم با طبع انسان است، موجب شوق و حرکت انسان به سمت آن امر می‌شود، اما علاوه بر این قوه، قوه عاقله نیز در مورد این امر تصور شده فکر می‌کند، مصلحت و منفعت آن یا مفسده و مضرات آن را بررسی می‌کند و اگر تشخیص داد که آن امر به مصلحت است به شوق می‌افزاید و اگر مضر است مانع اراده و حرکت به سمت آن امر می‌شود.

 

اما قدرت کدام قوه و میل حاصل از کدام قوه بیشتر باشد نتیجه آخر را مشخص می‌کند، نقش حضور این زنان و مسائل شهوانی در تبلیغات، چرباندن کفه قوه شهوانی و میل به سمت ماشین یا غذا و... است.

 

📌وقتی به فرهنگ غرب نگاه می‌کنیم یک روح در تمام تار و پودش دمیده شده است و آن دور شدن از تعقل است، حال با استفاده‌ زیاد از موسیقی باشد یا شهوت یا ورزش و...

..........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

چند شب قبل جمعی 4 نفره به منزل یکی از شخصیت‌های نسبتا مطرح فکری که مدتی است در فضای غرب شناسی کار می‌کند و صاحب اندیشه‌های خاصی است رفتیم. یکی از صحبت‌هایی که توسط استاد مذکور مطرح گردید در این باب بود که:

«سید جمال الدین اسد آبادی از اول یک حرف اشتباه زد و بعدی‌ها دنبال او را گرفتند، او گفت: «به غرب رفتم هرچه دیدم اسلام بود و اما همه نامسلمان بودند به کشورهای اسلامی آمدم همه مسلمان بودند ولی اثری از اسلام نبود.»

چه کسی گفته است غرب اگر در تکنولوژی از ما جلوتر است اگر در علم و ثروت از ما جلوتر است، یعنی ما عقب افتاده‌ایم؟ ما اگر در نظام اندیشه غربی نگاه کنیم که همه چیز پول، رفاه و ثروت است، بله عقب افتاده‌ایم ولی در اندیشه اسلامی چنین نیست!

اصلا چه کسی گفته است بشر امروز رفاه و آسایش بیشتری نسبت به بشر دیروز دارد و...

خر، اصلا من اگر خر سوار شوم چه کسی گفته است، من از آن کسی که ماشین آخرین سیستم سوار می‌َشود عقب‌تر هستم و او از من کامل‌تر است؟

خدا ثروت و تکنولوژی را به غرب داده است چون راه خدا را فراموش کردند. خدا در قرآن چه می‌گوید: فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ ( 44 سوره مبارکه انعام.)  چون آنچه را که به آن پند داده شدند، از یاد بردند. درهاى همه چیز را بر آنان گشودیم. تا وقتى که به آنچه داده شدند، شاد گشتند، ناگهان آنان را فرو گرفتیم، پس یکباره نومید شدند. »

این صحبت‌ها مقدمه بود که ما باید غرب را خوب بشناسیم اما احساس می‌کردم بحث‌ها کمی خلط شده و استفاده ایشان از آیه اشتباه است و به همین خاطر پرسیدم؟

آیا شما این حرف را در مورد مطلق علم و رفاه می‌زنید؟ آیا منظورتان جهت‌گیری اشتباه غرب در استفاده از علم و رفاه است؟ ما که در اصل حُسنِ علم و رفاه از این جهت که تعب و سختی را از بندگان خدا برمی‌دارد بحثی نداریم؟

ایشان جواب داد:‌

« خیر! چه کسی گفته که اصل برداشته شدن تعب و سختی از بندگان خدا حُسن دارد؟ پس اینکه در روایت می‌گوید: أَفْضَلُ‏ الْأَعْمَالِ‏ أَحْمَزُهَا [ باارزش‌ترین اعمال سخت‌ترین آنهاست] به چه معنی است؟ »

چون قبلا استفاده از این روایت را در برخی متون فقهی دیده بودم در سند آن اشکال نکردم والبته قبلا به این روایت هم فکر کرده بودم. پس جواب دادم:

این روایت در مقام تزاحم است؟ ایشان گفتند یعنی چه؟ توضیح دادم: یعنی وقتی دو عمل هر دو، مورد امر شارع قرار گرفته است و شما باید یکی را انجام دهی و نمی‌توانی هردو را هم انجام دهی اگر رفتی آنکه سخت‌تر است را انجام دادی این با فضیلت‌تر است. البته گاهی خود آن سختی موضوعیت دارد که ربطی به این قاعده کلی ندارد مثلا پیاده رفتن به سفر زیارت که نوعی خضوع در آن وجود دارد و این خضوع و خشوع خودش موضوعیت دارد.

·       در آیات و روایات با ظهور اولیه معنای یک روایت نمی‌توان به آن تمسک کرد مثلا در فهم روایت مذکور باید به این مطلب دقت داشت که روایات زیادی (متواتر معنوی) نیز وجود دارد که برداشن تعب و سختی از مؤمنین و خانواده و حتی حیوانات را تحسین کرده است و برای آن ثواب زیادی شمرده است پس شما نمی‌توانی این روایت را در نظام سازی اجتماعی هم بکار ببری.

§       همینجا لازم به تذکر است که شما وقتی می‌خواهید از یک آیه یا روایت استفاده کنید باید نگاه کنید که این آیه یا روایت ناظر به فرد است یا اجتماع چه بسا برخی مطالب اجرای آن برای فرد حُسن داشته باشد اما برای جامعه خیر. مثلاً این چنین بحثی را با یکی از دوستان در مورد طراحی یک صندوق خانگی داشتم که او مثلا به مطالبی تمسک می‌کرد که وقتی پولی در راه خدا می‌دهی انتظار بازگشت نداشته باش و... ولی بنده می‌گفتم این مطالب برای نظام فردی است، وقتی بحث شما ساختار اجتماعی شد نمی‌توانی همانطور که در نظام فردی حکم می‌کردی حکم کنی و...

·       در دوران دبستان یا راهنمایی مثالی ساده را به ما آموزش دادند به نام قضیه حمار و آن اینکه یک الاق هم اگر بین دو راه که او را به مقصد می‌رساند، مردد باشد، راه آسان‌تر و ساده‌تر را انتخاب می‌کند. این مثال را زدم تا متوجه شویم این یک قضیه بدیهی است که اگر کسی بی‌علت بدون هیچ توجیهی بر خود سختی بار کند، این را هیچ عاقلی نمی‌پسندد و به تعبیر علم اصول خداوند که خود رئیس عقلا است حکمی خلاف حکم بدیهی عقل صادر نمی‌کند.

پس روایت مذکور را اگر بخواهیم با این حکم بدیهی عقل جمع کنیم، می‌گوئیم این روایت همانطور که در بحثی مثل پیاده رفتن به سمت حج و امثال آن مطرح شده است، منحصر به عبادات است که دست یافتن به حکمت‌های آن برای ما کوتاه است و آن هم نه هر سختی در عبادات، سختی‌هایی که خود شارع مهر تأیید بر آنها زده باشد، مثلاً پیاده رفتن که به دلایل متعدد می‌توان حکمت‌هایی برای حُسن آن ذکر کرد و این مطلب برای بسیاری از ماها که به پیاده روی سفر اربعین رفته‌ایم اثبات شده است.

·       اما آخرین و مهم‌ترین مطلب اینکه چه کسی گفته است که مؤمنین قرار نیست به آبادی دنیا برسند؟ یکی از علل اشتباهاتی از این دست، عدم تفکیک آیات و روایت نسبت به قواعد فردی و اجتماعی است.

§       به طور مثال قرآن آنگاه که می‌خواهد در مورد فرد سخن بگوید، می‌گوید: «مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی‏ حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ (20 الشوری)»

هرکس ثرمایه و ذخیره آخرت را بخواهد به او می دهیم و زیادتر هم می‌دهیم، هرکس هم ثرمایه و ذخیره دنیا را بخواهد آن را هم به او می‌دهیم اما دیگر در آخرت نصیبی ندارد. اما دنیای آن کسی که آخرت را خواست چه؟ مسکوت می‌گذارد چون در نظام فردی معلوم نیست دنیای تو آباد شود یا نه و این خودش لازمه امتحان الهی است اما از آخرت خیالت راحت.

§       اما همین قرآن وقتی به جامعه مؤمنین می‌رسد می‌گوید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (96 الاعراف)»

یعنی چه؟ اگر مؤمنین ایمان بیاورند و تقوا داشته باشند ما درهای برکات آسمان و زمین را بر آنها باز می‌کنیم اما چه کنیم که تکذیب کردند و به همین تکذیب کردنشان وآنچه خودشان خواستند واگذاشتیمشان.

اصلا هدف اسلام از برپایی حکومت، عدالت و برداشتن تعب و سختی از مؤمنین و انسان‌ها و ایجاد آسایش و رفاه برای آنها است. و البته خود این رفاه و آسایش هم غایت نهایی نیست.

هدف غایی از همه این کارهای چیست؟ امام خمینی; در رابطه  با این مطلب می‌گویند:‌

رژیم اسلامى مثل رژیم‌هاى، مکتب‌هاى مادى نیست، مکتب‌هاى مادى تمام همتشان این است که مرتع درست بشود! تمام همت این است که منزل داشته باشند؛ رفاه داشته باشند- آنهایى که راست مى‏گویند- اسلام مقصدش بالاتر از اینهاست. مکتب اسلام یک مکتب مادى نیست؛ یک مکتب مادى- معنوى است. مادیت را در پناه معنویت، اسلام قبول دارد. معنویات، اخلاق، تهذیب نفس. اسلام براى تهذیب انسان آمده است؛ براى انسان‏سازى آمده است. همه مکتب‌هاى توحیدى براى انسان‏سازى آمده‏اند. ما مکلفیم انسان بسازیم‏. (صحیفه امام،  ج‏7، ص: 531)

تمام مسائلى که هست ما می‌‏خواهیم دست ظالم‌ها را کوتاه کنیم، ان شاء اللَّه و می‌‏خواهیم که قدرت‌ها را سرکوب کنیم و پایشان را از این بلاد مسلمین کوتاه کنیم، ان شاء اللَّه. همه اینها مقدّمه این است که یک آرامشى در این بلاد پیدا بشود و دنبال این آرامش یک سیر روحى پیدا بشود، یک هدایت به سوى خدا پیدا بشود. آن چیزى که اساس است سیر الى اللَّه است، توجه به خداست، همه‏ عبادات‏ براى‏ اوست‏. همه زحمات انبیا از آدم تا خاتم براى این معنا هست که سیر الى اللَّه باشد. شکستن بت نفس که بالاترین بتهاست دنبال او شکستن بت‌ّّهاى دیگر. (صحیفه امام ؛ ج‏19 ؛ ص51)

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

آزادی نیست

🗞بعد از ربنای شجریان که مشکل اصلی روشنفکران ما بود، این روزها درد و ناراحتی جدید سلبرتی‌ها در عین مشکلات اقتصادی مردم، یک دفعه عدم حضور یکی از بازیگران سینمای قبل از انقلاب در کشور شده است. 

◀️اگر هم با این دعوت همکاری نشود استبداد است و آزادی نیست! 


✅مهم نیست که ربناها و دعاها و موسیقی‌ها از صدا و سیما پخش شود.


✅مهم نیست که غالب بازیگران سینمای قبل از انقلاب جز معدودی، بعد از انقلاب همچنان به کار خود ادامه دادند، باید همه بازیگران ولو بازیگران فیلم‌های خاص و یا با هر عملکرد‌ی در حال حاضر؛ بتوانند آزادانه در سینمای کشور حاضر شوند وگرنه استبداد است!


✅مهم نیست که در سال چندهزار کنسرت درکشور برگزار می‌شود و اصلا دائم از صدا و سیما موسیقی‌های مختلف و... پخش می‌شود، چون با چند کنسرت محدود ولو با شرایط خاص مخالفت شده، آزادی نیست و ما دچار استبدادیم!


✅مهم‌نیست که بیشترین نشریات و کانال‌های خبری و سایت‌ها مربوط به جریان روشنفکری است، مهم این است که یک یا دو نشریه ولو به خدا و پیغمبر هم فحش بدهند، اگر بسته شوند، آزادی نیست و ما دچار استبدادیم!


✅ البته مهم هم نیست که در همین آرمان شهرشان "غرب" مثلا حجاب داشتن مثل جرم است! و محرومیت‌هایی در پی دارد، در مدارس دست ندادن دختران با دیگران به دلایل دینی، مثل جرم است! نخوردن گوشت خوک در روزهای سرو این غذا در مدرسه مثل جرم است! و هزاران مهم‌نیست‌های دیگر، مهم این است که در غرب آزادی است، آزادی برای برپایی موسیقی هر مدل که باشد، آزادی برای کتاب نوشتن بر علیه دین البته فقط اسلام و کاریکاتور کشیدن از پیامبر البته فقط پیامبر اسلام.😳


✅خلاصه در غرب آزادی هست، البته حتما منظور ما هم از آزادی ول‌انگاری نیست!


📌خلاصه اینکه شما هرکاری هم بکنید ما بالاخره می‌گوییم شما دچار استبداد هستید، الا اینکه دقیقا به صورت تمام عیار همان کاری را بکنید که ما می‌گوئیم و هیچ اراده‌ای از خود نداشته‌باشید. 

👈«وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم» 

🔹هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد الا اینکه به صورت تمام عیار به رنگ آنها در بیایی و از آنها پیروی کنی!

  • حمید رضا باقری