🔻 آیتالله شریعتمداری از مراجع مطرح قم و مورد اعتماد آیتالله گلپایگانی و مرعشی بود.
بعد از رحلت آیتالله بروجردی ایشان و آن دو بزرگوار متکفل ساماندهی امور حوزه قم شدند.
در آن زمان با اینکه امام نیز در تراز همین بزرگواران بودند و حتی از نظر شمار شاگردان، درس بسیار پررونقتری نسبت به آن سه مرجع داشتند اما پس از رحلت آیتالله بروجردی از اموری که در شأن مراجع جدید بود مثل: برگزاری مجلس ترحیم برای آیتالله بروجردی و رساله دادن و تکفل امور حوزه پرهیز کردند.
🔻با گذشت زمان و پررنگ شدن مبارزات و تبعید امام، جایگاه زعامت حوزه قم برای سه مرجع مذکور تثبیت شد، در میان این سه مرجع، طرفداران آیتالله شریعتمداری بیشتر قومیتی و محدود به مناطق آذربایجان و ترکتبار بودند، ایشان در امور اجتماعی نقش فعالی در میان سه مرجع مذکور داشتند و عملا هماهنگکننده آنها به ویژه آیتالله گلپایگانی در امور سیاسی بود.
🔻 در اسناد ساواک و اسناد لانه جاسوسی، سندهای مختلفی وجود دارد که حکایتگر این مطلب است، از جمله این موارد در یکی از اسناد لانه جاسوسی (جلد ۲۷ (خط میانه ۳)) سند ش ۱۲ در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۵۷ گزارشی از ملاقات دو مأمور آمریکایی همراه با ناصر میناچی با آیتالله شریعتمداری آمده است.
(انتشار این اسناد بعد از تسخیر لانه جاسوسی موجب بازداشت موقت ناصر میناچی وزیر ارشاد و فرهنگ دولت موقت شد اما تاثیری در شرایط آیتالله شریعتمداری نداشت تا اینکه اقدام ایشان در کودتای نوژه علیه انقلاب آشکار شد و بدین واسطه حبس خانگی شدند.)
🔻در سند مذکور آمده است:
«او نگرانی و درک عمیق خود را در این مورد که ارتش خروج شاه را نمیپذیرد نشان داد. با ذکر و توجه به شایعاتی در این مورد که آنها با شاه توطئه چیدهاند تا آشوبهایی ایجاد کرده و باعث سقوط دولت ملی شوند و در نتیجه بازگشت شاه را به قدرت ممکن بسازند، او مکررا پیشنهاد میکرد که آمریکا هرچه را در توان دارد به کار گیرد تا از این امر جلوگیری کند. به هر حال با ذکر این که چپها و سایر عناصر توطئهگر ممکن است از دستوراتش اطاعت نکنند. او موافقت کرد که اعلامیهای در روز 11 ژانویه صادر کند. با ذکر توصیههایی که در آن به طرفدارانش امر میکند که از هر نوع آشوب و یا هرگونه اعمال تحریکآمیز نسبت به ارتش در طی مدت خروج و نبودن شاه خودداری نمایند. این اعلامیه و دستورات، با مُهر وی و همچنین مُهر آیتاللّههای دیگر گلپایگانی و مرعشی صادر خواهد شد.
آیت اللّه در رابطه با روابط آینده مابین ایران و آمریکا خیلی مهربان و خوشبین بود. او قدردانی خود را از کمکهای آمریکا در گذشته اظهار داشت و متذکر شد که ایران همان اندازه محتاج به فروش نفت است که آمریکا محتاج به خریدن آن.
او خاطرنشان ساخت برای محفوظ بودن در مقابل شوروی به کمک آمریکا احتیاج دارد. انتقادات فعلی از آمریکا از این عقیده غلط که آمریکا در امور داخلی ایران دخالت میکند سرچشمه میگیرد. این مشکل میتواند به طور کامل رفع شود و روابط خوب ایران و آمریکا بر پایه یک احترام متقابل میتواند دوباره برقرار شود.»
....
📝 پینوشت:
۱. اگرچه امام از اموری که موجب شهرت و مطرح شدن ایشان به عنوان مرجع بود، پرهیز میکردند اما خودشان را در جایگاه ولایت اجتماعی میدانند و شاهد آن هم اینکه همان زمان اجازه نامههایی برای افراد برای اخذ وجواهات و تصرفات ولایی صادر میکردند.
۲. برخلاف امام که مکرر میفرمودند: «شاه باید برود.» آیتالله شریعتمداری تا پیش از رفتن شاه اصرار داشتند که شاه باید بماند و به واسطههای مختلف برای امام پیام میفرستادند که اینقدر نگویید: شاه باید برود و وقتی هم اخبار رفتن شاه مطرح میشود کسانی مثل ایشان و برخی دیگر از مراجع اظهار نگرانی میکنند. (ر.ب: همان، سند ش ۱۰، ص ۳۰-۳۱)
پس از رفتن شاه نیز اگرچه موضع امام و آقای شریعتمداری در مورد نوع تعامل با ارتش یکسان است اما با این تفاوت که ظاهرا ایشان میخواست با ارتش برخورد نشود تا در شرایط آرام دولت ملی بختیار حفظ شود اما امام میخواست ارتش برای انقلاب بماند و با فشار مردمی دولت بختیار را کنار زند.