شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دراویش» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

از یکی از دوستانم، احوال برادرش را جویا شدم، می‌گفت مدتی است در آتش‌نشانی قم مشغول به کار شده است.

از قول برادرش نقل می‌کرد:

"چند ماه قبل به آنها مأموریت می‌دهند که در قسمتی از پشت کوه خضر که مسیر آن شیب تندی دارد، جنازه‌ای پیدا شده است و برای برداشتن آن به آنجا اعزام می‌شوند. جنازه لباس‌های طلبگی و زیراندازی داشته و کتاب‌های طلبگی هم کنار او بوده، متأسفانه قسمت‌هایی از بدن او هم توسط حیوانات وحشی خورده شده و جنازه آن طلبه بی‌چاره که ظاهرا از گرسنگی تلف شده بوده است وضعیت بدی داشته است."

این طلبه اولین و آخرین کسی که به این فضاها وارد شده است، نبوده و نیست.

وقتی به قرآن نظر می‌اندازیم می‌بینیم علی رغم اینکه حضرات موسی و عیسی (علیهما و علی نبینا و آله السلام) بیشترین و عجیب‌ترین معجزات را داشتند، قوم آنها بلافاصله بعد از نبود آنها به انحراف کشیده شدند.

👈سامری با قدرت اعجاب آمیز خود، قوم موسی(ع) که عادت به معجزات خارق‌العاده کرده بودند را تنها بعد از ده روز از غیبت موسی(ع) گوساله پرست نمود. قوم عیسی(ع) نیز بعد از وی به خرافاتی چون فرزند خدا بودن ایشان و... کشیده شدند.

منبری‌هایی که عادت کرده‌اند، روی منبر خواب و کشف و کرامت نقل کنند و دین مردم را به این امور ببندند بهتر است بدانند که بعد از آنها هم احمد الحسن‌ها یا دراویش یا عرفان‌های کذایی و... پیدا می‌شوند که مردم را که هیچ، خودشان را هم با خواب و کشف کرامت به مسلک و آیین خود در می‌آورند.

آنچه میراث نبوت است و نه فقط میراث پیامبر خاتم(ص)، حکمت است.

👈«وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ (۸۱ آل عمران)»

آنچه قرآن از تبلیغ ابراهیم(ع) برایمان نقل می‌کند:

🔹محاجه منطقی با "ستاره و ماه و خورشید" پرست است. «فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الافِلِینَ (76 انعام)»

🔹محاجه منطقی با بت‌پرستان است. « قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَسئلُوهُمْ إِن کَانُواْ یَنطِقُونَ (63 الانبیاء)»

🔹محاجه منطقی با نمرودها است. « فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ (258 البقره) »

آنچه امروز از امیرالمومنین(ع) باقی مانده است و هر انسانی، چه دین‌دار و چه بی‌دین را مجذوب خود می‌کند، حکمت‌ها و منطق ایشان است. آنچه بیدارگر جاودان و تشکیک ناپذیر است، زبان منطق و حکمت است.

برخلاف روشنفکران غرب‌زده، سلوک اسلام ناب در مقابل توده‌های مردم از جنس منطق و حکمت و در مقابل ظالمان و زورمندان از جنس قدرت و عزت است.

از جمله ابتلائات آخرالزمان که در روایات مرتبط با ظهور نیز بسیار به آن اشاره شده است و موجب خالص سازی یاران حضرت(عج) می‌گردد، ریزش ایمان‌های وابسته به امور خارق العاده است، ایمان‌هایی که ریشه‌های حجت خود را نه در منطق و حکمت بلکه در امور خارق العاده محکم ساخته‌اند.

................................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

محمد ثلاث اعدام شد و داد از نهاد اصلاح طلب‌، پهلوی‌، بهاری‌ و صهیونیست‌ها بلند شد.

همه بیانیه دادند و به نحوی اعتراض کردند.

جای مجاهدین خلق خالی مانده، لابد مشغول تدفین شهدایشان بوده‌اند.

جای جلاد را که بخواهی با شهید عوض کنی می‌نویسی:

«محمد ثلاث براثر ضربات شدید باتوم تقریبا نابینا شده! به گفته او پس از اینکه در دادگاه اول اتهام را رد کرده در آگاهی او را تا سرحد مرگ زدند و شکنجه کردند و انگشتان دستش را شکستند؛ روی سرش با پوتین ایستادند و دنده‌هایش را شکستند! این چه اسلام و عدالتی است؟»

این‌ها حرف‌های برادر بهاری‌ام بود.

تصویر درویش قاتل در دادگاه

محسن کدیور آن‌ور آبی‌هم که لابد با بهاری‌ها هماهنگ نکرده، تصویر محمد ثلاث که صحیح و سالم‌تر از من و شما در دادگاه مشغول جواب دادن به قاضی است را گذاشته و نوشته:

مستند اغلب اعدام‌های سیاسی در ایران پس از انقلاب: «اقرار زیر شکنجه» است.

البته لابد فیلم اقرار این درویش را هم ندیده که بعد از زیر گرفتن چندین نفر و به شهادت رساندن نیروهای پلیس؛ او را به درمانگاه برده‌اند و زخم‌هایش را پانسامان کرده‌اند و خودش می‌گوید من پشت اتوبوس نشستم و زدم به جمعیت. 

یا وقتی در دادگاه صحیح و سالم ایستاده اعتراف می‌کند که من پشت اتبوس بودم.

 

فیلم اعتراف درویش قاتل بعد از دستگیری

فیلم حمله وحشیانه اتوبوس به مردم و اعتراف درویش راننده« محمد ثلاث» در درمانگاه و دادگاه

 

اصلا لابد فیلم دراویش را هم ندیده که با خوشحالی فریاد می‌زنند که پنجش طلا «ممد طلا»؛ یکی می‌پرسد کی توی اتوبوس بود؟ می‌گوید «ممد» دومی با خوشحالی می‌گوید « مردن همشون مردن» و...

محمد ثلاث

پوستری که برای محمد ثلاث طراحی کرده بودند!

البته این صحنه‌ها برای من تکراری است، من در ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ در کوار قبل از آغاز حمله دراویش به مردم در میان آنها گیرافتاده بودم، می‌دیدم که چطور شیشه‌های نوشابه را می‌شکاندند و به طرف مردم پرتاب می‌کردند و با قمه به جان مردم افتاده بودند و جیغ می‌کشیدند، هنوز تصویر درویشی که با قمه به سمتم حمله‌ور شد و سنگی که به شانه‌ام خورد و... را به یاد دارم، هنوز صدای گلوله‌هایی که به سمت ما شلیک می‌کردند و از کنارمان می‌گذشت و نزدیک به ۱۰۰ نفر را مجروح کردند به یاد دارم.

توصیری از دراویش آماده حمله به مردم و مسلح

دراویشی که در ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ راه مردم کوار را بستند
 
تصویر چند درویش که در حال خنده از جنایت خود هستند
چند تن از دراویش کوار که در حال حمله به مردم و شادی از کارهای خود هستند
 
تصویری از طلبه کاشانی که گلوله کلاش به شکم وی اصابت کرده بود
تصویر یکی از طلاب که با گلوله کلاش توسط دراویش مجروح شد
پست‌های مربوط به حادثه کوار:
 
 
 
 
 
 
http://sharhhal.blog.ir/1397/03/14/
 
  • حمید رضا باقری