شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حاکمیت نفاق» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

حاکمیت نفاق

✅از جمله مواردی که در قرآن به حاکمیت نفاق اشاره شده است "آیات 204 – 206 سورۀ مبارکۀ بقره" می‌باشد. آیاتی که استناد آن به فلان فرد یا مجموعه نیست، تحلیلی مبتنی بر سنن الهی و قواعد عالم می‌باشد و فهم‌ آن برای تحلیل صحیح شرایط امروز بسیار کار آمد است.


✅در «آیه ۲۰۴ بقره»  به دو رو بودن منافق و تلاش وافر او برای اثبات با ایمان بودن یا قصد خیر داشتنش، در عین دشمنی و نفاق سخت او، اشاره می‌کند:

👈«وَ مِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فىِ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلىَ مَا فىِ قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ»

از میان مردم کسى است که سخنانش شما را به تعجب وا می‌دارد، او برای اینکه حرفش را باور کنید، خدا را شاهد می‌گیرد و قسم می‌خورد که سخنان قلبی اوست درحالی که او به شدت با شما دشمن است.۱


🔹یکی از علامت‌های نفاق که ما از آن غافلیم همین ادعای خیلی زیاد و تلاش دائم برای تعریف از خود و نیت خیر خود است. خداوند در «آیه ۴۹ سورۀ نساء» می‌فرماید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلاً» آیا دیده‌ای کسانی که دائم تلاش می‌کنند خود را خوب نشان دهند و از خود و خوبی‌هایشان یا مثلا قصد خیرشان تعریف می‌کنند.۲ بلکه این خداست که هرکس را بخواهد در چشم مردم ستوده می‌کند و بدانند که ذره‌ای به آنها ظلم نمی‌شود. 

 

✅ آیه بعد« ۲۰۵ بقره» به نتیجۀ حاکم شدن "منافق دو رو" می‌پردازد. این آیه این درس بزرگ را به مردم می‌دهد که اگر منافقین را نشناسند و به آنها فرصت حاکم شدن، دهند نتیجه آن ترویج فساد و نابود شدن منابع طبیعی و انسانی است.

👈«وَ إِذَا تَوَلىَ سَعَى فىِ الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ  وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ» 

و چون این منافق به قدرت و حاکمیت دست یابد، کوشش مى‌کند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تبهکارى را دوست ندارد.


🔹 جمله" إِذا تَوَلَّى" یعنى هنگامى که منافقان به حکومت و سلطه برسند.۳

👈از مؤیدات این معنا عبارت "أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْاثْمِ" در آیه بعد می‌باشد که به معنی این است که "طلب بزرگی" و "روحیۀ استکباری" موجب این گناه شده است و این با معنای "حاکمیت یافتن" سازگارتر است تا معنای "پشت کردن" استفاده شده در برخی ترجمه‌ها. 

👈مؤید دیگر عبارت" یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ"، می‌باشد از اینجا که بحث کوشش در فساد زمین و نابود کردن منابع غذایی و کشتن نسل‌ها مطرح شده است، معلوم می‌شود، مُراد وجود یک قدرت و حاکمیت برای نفاق است و نه صرفا قدرت و حاکمیت یک فرد یا افراد محدود.


🔹حاکمیت نفاق با تحریف کلمات از جای خود این إفساد را به شکلى که ظاهرش إصلاح باشد، مطرح می‌کند، فلذا در شناخت منافق نباید فریب صحبت‌های او را خورد بلکه عمیق‌تر باید نگریست.


👈از نشانه‌های آشکار منافقان که در قرآن ذکر می‌شود، این است که "تُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ" هستند و خداوند می‌گوید سرونشت کسانی که اینگونه هستند چیزی جز خاری دنیا نخواهد بود. «أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا (85 البقره)»


✅ اما آیه بعد « ۲۰۶ بقره» به یکی از صفات منافق یعنی حرف‌نشویی و خودرأیی که علت آن روحیه متکبر آن‌هاست اشاره می‌کند.

👈«وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْاثْمِ  فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ  وَ لَبِئْسَ الْمِهَادُ»

و چون به او گفته شود: «از خدا پروا کن» تکبر و طلب بزرگی کردن، وى را به گناه کشاند. پس جهنم براى او بس است، و چه بد بسترى است.


🔹همانطور که آیه متذکر می‌شود علت این فسادجویی روحیه استکباری است. این آیه بر جریان‌های مختلف استعماری حاکم بر دنیا نیز قابل تطبیق است. حکومت‌های مستکبر با شعارهای منافقانه همچون آبادانی، خود را به کشورهای مستضعف نزدیک می‌نمودند و آنگاه که قدرت و سیطره می‌یافتند به غارت و نابودی منابع و مردم سرزمین‌ها دست می‌زدند.


🔹نکته دیگری که آیه به آن اشاره می‌کند فهم اشتباه منافق از منبع عزت است او باور ندارد که خداوند است که" تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ، وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ" او باور ندارد که" لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ" این آدم‌های منافق عزت را درجایی جستجو می‌کنند که نیست گمان می‌کنند که با نزدیک شدن به کفار و قبول ولایت آنها به عزت می‌رسند اما نمی‌دانند که همه عزت نزد خداوند است. «الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً (139 نساء)»

..........................................................................

ارجاعات:

[۱] مادۀ «لدد» خودش به معنای خصومت شدید است و وقتی به وزن أفعل تفضیل می‌رود می‌شود «ألدّ» یعنی بسیار زیاد و با شدت با شما دشمن است در حالی که در زبان حرف‌های خوب می‌زند.

[۲] « یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ» یعنی خودشان را تزکیه می‌کنند، «زکی نفسَه» یعنی خود را ستود و از خود تعریف کرد.

[۳] « تَوَلىَ » به معنای "ولایت و حاکمیت پیدا کردن" و در صورتی که با حرف اضافه «عن» بیاید به معنای روی‌برگرداندن است. این عبارت متأسفانه در برخی از ترجمه‌ها به نحوی اشتباه ترجمه شده است و آن‌ را به علت روایات مربوط به شأن نزول به معنی "پشت‌کردن" یا "روبرگرداندن" ترجمه نموده‌اند در حالی که مورد شأن نزول مخصص آیه نیست و ترجمه‌هایی مثل «انصاریان»؛ «راهنما»؛ «فولادوند»؛ «فیض الاسلام»؛ «نور» و برخی دیگر، همه آن را به درستی به معنای حاکمیت یافتن نفاق ترجمه کرده‌اند. همچنین در برخی تفاسیر همچون «المیزان، ترجمه، ج‏2، ص: 144» و یا « تفسیر نمونه، ج 2، ص: 73» «مجمع البیان» و «ابو الفتوح رازى» و «تفسیر کبیر» نیز ذیل این آیه به این معنى اشاره شده است.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

👈امثال حضرت امام در زمان پهلوی همواره با دو طیف روبرو بودند، شاه و عمال‌او و برخی منافقان داخلی که حتی در لباس روحانیت نیز بودند.

🔹حوزویان متحجری که با رضاشاه همکاری می‌کردند و با کمک دربار موسسه تبلیغی می‌زدند و درمقابل تمام جنایات ضد دین رضاشاه ، آب در دلشان تکان نمی‌خورد اما در مقابل امثال امام همیشه احساس خطر و تکلیف می‌کردند! که مبادا با اقدامات آنها به اسلام ضربه‌ای بخورد!


🔹برخی ‌از آن‌ها امروز نیز با انگلیس و آمریکا هم پیمان‌اند و در انگلیس و آمریکا با حمایت آنها دفتر و تشکیلات مذهبی دارند، همان‌ها که به قول یکی از دوستانم در استدیویی برنامه دارند و به مقدسات اهل سنت توهین می‌کنند که ساعت بعد وهابی‌ها بر ضد شیعه در همان استدیو همین کار را می‌کنند! 


🔹در پرانتز این را بگویم: جالب است این الگوی رفتاری متناقض، در وهابی‌های منافق نیز دقیقاً تکرار می‌شود، وهابی‌ها که دشمن خود را شیعه انقلابی می‌بینند اما در مقابل جنایات اسرائیل کاملاً بی‌تفاوت، بلکه هم‌پیاله و همنشین آنها هستند و جالب‌تر از همه وضعیت امروز این دو طیف است که هر دو به ظاهر دشمن یکدیگر هستند و دائماً به واسطه دشمنیشان امت اسلامی متفرق است اما در مسائلی مثل جنگ‌های حزب‌الله، سوریه هر دو یک موضع یکسان اتخاذ می‌کنند و حداکثر هنرشان سکوت در مقابل این جنایات است. 

باید گفت اینها همه یک آبشخور دارند و دشمنی اصلی آنها اسلام انقلابی و غیر منفعل در برابر جهان کفر است.


⁉️اما سوال اینجاست که چرا حضرت امام و یا رهبری با امثال رضاشاه و آمریکا و اسرائیل سر جنگ دارند اما همیشه با این طیف دوم سازش‌ می‌کنند؟ در حالی که بسیار به مسأله تحجر و نفاق می‌پردازند هیچگاه متحجران و حتی منافقان را مصداقا نام نمی‌برند؟ 


👈شاید جواب اینجاست که مواجه با منافق و متحجر بسیار پیچیده است و انشقاق در جبهه حق را به دنبال می‌آورد. 

🔹جز در موادری که مصداق نفاق برای همه بسیار واضح و روشن است ما حق نداریم، برچسپ منافق و یا متحجر را بر کسی بزنیم و منافق را مصداقا و به اسم مشخص کنیم، نفاق و تحجر مطلق نیست و ممکن است در مصادیق نیز اشتباه کنیم، همچنین در صورت برخورد با منافق، او با مظلوم نمایی و اینجاد تقابل، جبهه حق را پاره پاره می‌کند.


🔹همچنین منافق ومتحجر باید فرصت بازگشت به جبهه حق را از دست ندهند، وظیفه ما عوض بیان مصادیق خارجی منافق بیان مصادیق حقیقی نفاق و تحجر است تا فرصت نفاق و تحجر در جامعه گرفته شود.

  • حمید رضا باقری