✅سال 1387 رهبری به شیراز آمده بودند، شبی که فردای آن قرار بود رهبری در دانشگاه با دانشجویان دیدار داشته باشد، همراه با دوست صمیمیام "سید مهدی پوریزدان پرست" که دبیر جنبش عدالتخواه در شیراز بود به دانشگاه شیراز رفتیم. صحبت دوستان از این بود که فردا مقابل رهبری چه چیزی گفته شود؟
✅ از بحثهای اصلی آن سالهای بچههای جنبش در شیراز، پروژه برجهای دوقولوی شیراز و برخی اقدامات شورای شهر شیراز همچون طرح هدف ۹۰ و تقسیم ناعادلانه بودجه و امکانات شهری و شاید از همه مشهورتر مقابله دوستان جنبشی با اقدامات دفتر امام جمعه شیراز در اجرای طرح "فلاحت در فراغت" و به قول ما "فلاکت در فلاکت" بود.
✅ فردای آن شب مشتاقانه منتظر شنیدن پاسخهای رهبری به "فرشید جعفری" نماینده دانشجویان عدالتخواه شیراز، بودم، پاسخهای رهبری برای خیلیهامان و شاید همه تا مدتها قابل هضم نبود. لااقل خودم تا چندسال اخیر نیز متوجه حقیقت توصیه رهبری نبودم.
✅ توصیه اصلی رهبری در این دیدار به دانشجویان و علی الخصوص بچههای جنبش، گفتمانسازی و تصمیمسازی و عدم ورود مصداقی به مبارزه با مفاسد بود.
✅ ظاهر سخن این بود که وقتی فساد را میبینیم، دست روی دست بگذاریم و فقط موعظه کنیم که خوبها خوب باشند، بدها بد نباشند، خوبها بد نباشند، بدها خوب باشند و خلاصه کلیاتی که هر دزد و فاسدی باکمال میل در کنار ما سروده آن را بلندتر سر میداد.
✅ بارها از اساتید خود پرسیدم این حرف رهبری که "مصداق سازی نکنید بلکه گفتمان سازی کنید." یعنی چه؟! و مرثیه خود را مجدد میسرودم اما متاسفانه دریغ از یک جواب قانع کننده...
✅ سخن رهبری در آن روز این بود که اساسا کار دانشجو برخورد مصداقی با فساد نیست بلکه این کار قضات و مسولین است و دانشجو ممکن است در مصادیق اشتباه کند و یا حداقل اینکه تلاشهای خارج از ساختار او موجب هزینههایی تقریبا بیفایده برای جریان دانشجویی و دانشجویان و القای ناامیدی و یأس به جریان دانشجویی و دانشگاه باشد.
⁉️ کسانی که امروز مشغول پست نوشتن و نقد جنبش عدالتخواه هستند و برخی دوستان جنبشی نیز که عوض رفتار برادرانه و تبیین کننده تیغ تیز برائت جستن را برداشتهاند، بهتر است از خود سوال کنند چقدر به سوالات اساسی بچههای جنبش پاسخ دادهاند؟ چقدر تفاوتهای ولی جامعه و سایرین و ارتباط با او را تبیین نمودهاند؟ چقدر سؤالات تکراری و پاسخهای مکرر رهبری به این سوالات را برایشان تکرار کردهاند؟ چقدر با زبان برادرانه و نه تندتر از جوانان جنبشی به نقد و ارائه راهکار برای بچههای جنبش پرداختند؟
⁉️ چندنفر از عزیزان برای دوستان جنبشی تبیین نمودند که در فضایی که ارزش های اجتماعی عدالت خواهانه نیست، عدالتخواهی از جنس سلبرتیهای دانشجویی و جدا افتاده از مردم و حتی دانشگاه و دانشجو بیفایده است و راهکار بازگشت به مردم است و لااقل از جریان کمونیست و چپ باید آموخت که پایگاه قدرت خود را در تودههای مردم نهاده بود و همچنان جریان ادبی کشور مسخر آن است.
📌در فضایی که آرمان بسیاری از مردم رسیدن به اشرافیت باشد و یک طیف سیاسی با برند اشرافیت وامدار قدرت میگردد، مبارزه با مسئول اشرافی خندهدار است.
📌در فضایی که گفتمان جامعه با ارزشهای عدالتخواهانه همراه نباشد، مصادیق ضد عدالت و فاسد چون الف هرز دائما میرویند و بازی مبارزه با مفسیدن، ثمرهای جز ناامیدی از اصلاح و انباشت خشم از سیستم نخواهد داشت.
...................................
مطالب مرتبط:
................................................................................