یک ماهی تا انتخابات مانده بود و بحثهای سیاسی داغ بود، با یکی از دوستان اصلاح طلب صحبت میکردم و سعی داشتیم هرکدام توضیح دهیم که چرا به تصمیم فعلی رسیدهایم.
یکی از حرفهای من این بود که حساسیت کسانی که با ما دشمنی دارند کجاست و آنها بیشتر با چه کسانی مخالفت میکنند و این یک ملاک است، به تعبیر قرآن چه راهی میروید که دشمنان رو کفری و غضبناک میکنه، اون راه راهیه که خدا براتون درش عمل صالح مینویسه. «وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفَّارَ ... إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ»
در مقابل این حرف من دوستان اصلاح طلب چندین موضع میگیرند.
برخی اصل دشمنی را منکر میشوند!
برخی دشمنی را میپذیرند اما میگویند آنها شما را بازی میدهند و شروع میکنند مخالفت با کسی که میخواهند او را بالا بیاورند و برعکس از کسی طرفداری میکنند که میخواهند پایینش ببرند چون میدانند که هرچه بگویند شما عکسش را عمل میکنی!
باور کنید همه این حرفها را شنیدهام آنهم از کسانی که میگویند ما پیراهنها در سیاست کهنه کردهایم.
اینها همانها هستند که وقتی در انتخابات هاشمی لیست میدهد و بیبی سی میگوید به لیست او رأی دهید، میگویند: دیدید مردم شما را نمیخواهند!
ظاهرا به قول شما مردم عکس خواسته بیبیسی عمل نکردند! شاید هم بیبیسی مسلمان و دلسوز خدا و مردم شده است! خلاصه شما که قبول دارید ما و بیبیسی دو طرف مقابل گود هستیم، کاری ندارم چه شد که بخشی از مردم از انقلاب زده شدند اما برای اینکه با ذکر جزئیات گیج نشویم، شما مشخص کنید تکلیف هاشمی چه بود؟ کدام طرف گود بود؟
اینها همانهایی هستند که برای توجیه مسیر اشتباه خود بر دشمنیهای آشکار و مکرر آمریکا سرپوش میگذارند بر تحریم دارویی تا اقتصادی تا بلوکه کردن سرمایههای ایران و همکاری نظامی با دشمنان ایران و توهینهای مکرر مقامات آمریکایی به ایران در تمام دولتهای مختلف و...
اینها همانهایی هستند که برای ضربه زدن به رقیب خود بر جنایات و ترورهای بیشمار منافقان چشم پوشیده و شعار آنها را تکرار کردند.
اینها بازیخورده خود هستند نه بازی خورده غرب