✅اینکه ما جایگاه تاریخی خودمان را در حرکت کلی جهان به سوی حق خوب بفهمیم خودش بسیاری از مسائل را حل میکند و دیگر نیاز نیست به مباحث جزئی بپرادزیم.
✅زمانی ملت مستضعف جهان در چنگ "شاهان مستبد" روزگار میگذراندند، تا اینکه "استعمارگران غرب" در رقابت چاپیدن سایر کشورها سراغ آنها آمدند. اوایل دوره قاجار این ماجرا در ایران کلید خورد و شاهان اندک اندک، به واسطهگرانی برای تاراج کشور توسط غربیها، تبدیل شدند. در این میان مزاحمانی که رسالت خود را دفاع از دین و مردم میدانستند، فتوا به حرمت تاراج مملکت دادند.
✅استعمارگران که طعم شیرین سالها استعمار کشورهایی همچون هند و... را چشیده بودند، تحمل طعم تلخ اخراج حقیرانه بدست "علما و مردم" برایشان ممکن نبود، به همین سبب طرح خود یعنی تضعیف روحانیت و نهاد دین در جامعه و تولد وهابیت و بهائیت برای انشقاق "دین و مردم" را پیریختند. اما جریان حق نیز بیکار ننشست و سطح مطالبات خود را بالاتر برد و نهضت عدالتخانه را برپانمود ولی در مقابل آن جریان استعمار با طرح مشروطه، صحنه را به سود خود پایان داد.
✅حضور استعمار در دعوای مشروطه درحالی بود که آن سوی ماجرا دعوای خودشان هم بالاگرفت، فرصت کم بود و اولین جنگ جهانی برسر چپاول کشورها به سختی استعمارگران نوظهوری چون آلمان و ایتالیا را آرام کرده بود. چانه زنیهای مشروطهچیها با مُلاها برای تاراج سرمایههای کشور هم، حوصله آنها را سر برده بود. (۱۲۹۷ش)
✅گام دوم، "استعمار نو" و سپردن کل کار حاکمیت، به سرسپردگان داخلی بود (۱۲۹۹-۱۳۵۷ش) اما کودتا و استحمار یک مردم نه در ایران و نه در سایر کشورها، نمیتوانست مسیر خود را زیاد ادامه دهد و هیچ مردم آگاهی نمیپذیرفتند که یک فرد یا خانواده، شاه باشند و آنها رعیت؛ میپرسیدند چه کسی او را شاه کرده؟ چرا او شاه باشد و من رعیت؟
✅هرچه جهان پیش میرفت، سطح انتظارات و حقخواهیها نیز بالاتر میرفت، علم و سوادها افزایش مییافت، گفتگوها و ارتباطات مردمی راحتتر میشد و مردم بیدارتر میشدند و خلاصه إعمال حکومتهای دیکتاتوری وابسته بر چنین مردمی سختتر میشد.
✅اقتضای "استعمار نو" مقدمه چینی برای گام سوم استعمار بود. گام سوم، "استعمار فرانو" و تسخیر اذهان مردم بود. البته آخرین گام ممکن هم این گام است و به قول طلبهها حصر آن عقلی است و بعد از آن هیچ راهی متصور نیست.
✅این آخرین فصل نبرد است و شیطان برگ دیگری ندارد تا رو کند، اگرچه او دوست دارد این فصل پایان تاریخ باشد اما میداند خداوند جور دیگر مقرر نموده و فصل بعد از آن ظهور و حاکمیت الله روی زمین است؛ به همین خاطر هم تمام تلاشش را میکند که هرچه میتواند این فصل را طولانیتر کند.
✅گام آخر شیطان یا همان "استعمار فرانو" یعنی تلاش او برای اینکه ملتها آنگونه فکر و زندگی کنند که آنها میخواهند و ضامن بقاء نظام قدرت جهانی باشند، ملتها آنچه را آنها میخواهند، بخواهند و آنچه را نمیخواهند، نخواهند. آموزش آنها باید در یک نظام جهانی سازمان یابد (2030 )؛ نظام اقتصادی آنها هم باید در شبکه اقتصاد جهانی سامان یابد و تحت نظر نهادهایی همچون (FATF) باشد.
✅ملتها نباید بفهمند که میتوانند روی پای خودشان بایستند، خودشان فکر کنند، نباید بفهمند امروز دیگر انحصاری در علم و صنعت معنا نمیدهد و هرکس اراده کند میتواند به بالاترین پیشرفتها برسد.
باید مسئولانی در کشورها به قدرت برسند که شعارشان "ما نمیتوانیم"، "ما هیچ نیستیم" باشد، باید کسانی بر ملتها حکومت کنند که کشورها را در ابعاد علمی و اقتصادی، مصرفکننده استعمارگران نگه دارند.
........................................................
توضیحات تفصیلی و ارائه برخی مبانی متن مذکور
کلیپی در مورد حرکت دنیا به سوی کمال و لزوم رسیدن دنیا به مرحلهای از کمال برای تحقق ظهور انشاء الله.
دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 52 ثانیه
کلیپی در مورد چگونگی نقش مراحل استعمار در فقیرتر نمودن کشورهای مستضعف و همچنین چگونگی حتی استعمار خود مردم کشورهای ثروتمند و تمرکز تمام سرمایه دنیا در اقلیت ۲ درصدی، این ماحصل حقیقی لیبرال دموکراسی است.
دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 50 ثانیه
.................................................................................