شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آقا نور‌الله» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خرید کالای داخلی

در خاطرات شفاهی انقلاب می‌خواندم که در مجلس شورای ملی در زمان رضاخان بحثی در مجلس مطرح می‌شود تحت این عنوان که مشروبات الکلی در کشور تولید نشود و قانون منع تولید مشروبات الکلی به تصویب برسد در این ماجرا همه در تایید این قانون صحبت می‌کنند و کسی خاصی مخالفت نمی‌کند اما شهید مدرس به عنوان مخالف به پشت تریبون مجلس می‌روند و می‌گویند من با تصویب این قانون مخالف هستم!


همه از ابراز مخالفت شهید مدرس تعجب می‌کنند و می‌گویند آقای مدرس شما کسی هستید که به عنوان نماینده علمای نجف در مجلس حاضر شده‌ای برای نظارت بر اسلامی بودن قوانین، اگر یک نفر در مجلس باشد که مسلما بتوان آن را به عنوان فقیه و مجتهد اسلام معرفی کرد، شما هستیدِ؛ حالا چه شده است که وقتی نماینده‌های ملی‌گرا و یا نماینده‌هایی که حتی مذهبی هم نیستند با این قانون موافقت می‌کنند اما شما مخالفت می‌کنید.

شهید مدرس در پاسخ می‌گویند: بله من مخالف هستم. من می‌گویم اگر شما مرد هستید قانون منع مصرف مسکرات را به تصویب برسانید اما تا وقتی که قانون منع مصرف مسکرات به تصویب نرسد قانون منع تولید مسکرات برای ما فایده‌ای ندارد.

می‌گویند چرا؟

شهید بزرگوار مدرس که یک مجتهد مسلم است کسی که اسلام شناس است با مصالح و مفاسد جامعه آشنا است پاسخ می‌دهد: اگر ما مسکرات را در داخل کشور تولید نکنیم در حالی که مصرف آن وجود دارد این مسکرات از کجا می‌آید؟ از اروپا، از کشورهای خارجی وارد می‌شود، شما می‌خواهید چرخ‌های صنعت آنها بچرخد و آنها بروند سرکار؟ 

من می‌گویم اگر قرار است مسکرات هم در کشور مصرف شود بهتر است تولید آن هم دست خودمان باشد و ایرانی برود سرکار، اگر قرار است مشروبات هم مصرف کنیم باید خودمان آن را تولید کنیم.۱


این حرف را همه علمای دلسوز، کسانی چون شهید مدرس و شهید نواب و آقانور الله اصفهانی و... در طول سال‌های مختلف و دوره‌های مختلف حتی دوره طاغوت می‌زدند که ایرانی باید کالای ایرانی مصرف کند.


در خاطرات علما می‌خواندم که آنها حتی بر روی اینکه جنس لباس‌هایشان از پارچه ایرانی باشد دقت داشتند. در خاطرات شرکت بین المللی تاسیس شده توسط حاج آقا نور الله اصفهانی۲ می‌خواندم که تقیدات خاصی داشتند که حتما باید از محصولات ایرانی حتی کاغذ و قلم ایرانی استفاده شود.

تصویری از شهید نواب هست که با افتخار یک فانوس در جمعیت بلند کرده است و به مردم می‌گوید این یک محصول خوب ایرانی است که خودمان تولید می‌کنیم، اگر بخواهیم می‌توانیم و...


علما این حرف‌ها را که ایرانی باید سعی کند تا جایی که می‌تواند کالای ایرانی مصرف کند چون این به سود خودمان و عزت خودمان را به دنبال دار ، آن زمان که حکومت شاهنشاهی بود می‌زدند، امروز هم می‌زنند، جوان ایرانی وقتی سرکار رفت وقتی پول داشت ازدواج هم می‌کند دنبال بزهکاری هم نمی‌رود وقتش را هدر نمی‌دهد. وقتی سرمایه داشتیم وقتی خودمان کالا تولید می‌کردیم دیگر کسی نمی‌تواند به ما فشار بیاورد که اگر فلان کار را نکردی تحریمت می‌کنیم. اگر می‌خواهیم آقای خودمان باشیم باید کالای ایرانی مصرف کنیم.


کسی نمی‌گوید کالای بد ایرانی مصرف کنید، کلای خوب ایرانی را مصرف کنیم، خیلی از کالاهایی است که مشابه خارجی آن هیچ کیفیت بهتری ندارد اما فقط برای کلاس گذاشتن می‌رویم و خارجی آن را می‌خریم. 

مثلا بسکویت خارجی، مواد شوینده و بهداشتی خارجی، لوازم التحریر و پوشاک خارجی، وسایل آشپزخانه خارجی و...


چرا کاری نمی‌کنیم که مشکلاتمان حل شود مگر کشورهای جنوب شرق آسیا مثل کره و ژاپن چه کردند؟! کشورهای اروپایی چه کردند؟! غیرت به خرج دادند و از کالای خودشان حمایت کردند. ما اگر می‌خواهیم بی‌کاری و مشکلات ناشی از آن حل شود کافی است که روزانه یک کالای خارجی که می‌خریم در عوض آن کالای ایرانی بخریم. این آمار و مقایسه را در برنامه اقتصادی پایش که شب‌ها می‌آید انجام می‌داد که اگر چنین شود مشکل بی‌کاری ما حل می‌شود این کار سختی است؟! فقط باید غیرت به خرج بدهیم.


 عزیزان به منزل خود بروید، به وسایل زندگی خود نگاه کنید، ببینید کدام یک از آنها کالای خارجی است که می‌توانید آن را با کالای ایرانی مشابه و مرغوب جایگزین کنید و به خاطر آینده خودمان و بچه‌هایمان و اسلاممان و عزت‌مان دیگر از آن کالای خارجی استفاده نکنیم.



[1] گذری و نظری بر خاطرات زندگی حجة الاسلام و المسلمین حاج میرزا محمد علی معزالدینی به کوشش محمد علی کریمی نیا، چ اول قم نشر کوثر ادب 1384

[2] این عالم بزرگوار با فرو رفتن کشور در باتلاق فقر و وابستگی در دوره قاجار، با تأسیس مؤسسه‌های اقتصادی مردمی اقدام به تقویت بنیه اقتصادی مردم کردند. شرکت اسلامیّه یکی از این مؤسسه‌ها بود که هر ایرانی می‌توانست از یک تا ده هزار سهم در این شرکت خریداری کند و بیگانگان حق خرید یا نگاهداری سهامش را نداشتند. در اساسنامه این مؤسسه آمده بود: «این شرکت به کلی از داد و ستد متاع خارجه ممنوع است. فقط همِّ خود را صرف ترقّی متاع داخله و آوردن چرخ و اسباب و کارخانجات مفید خواهد نمود و حمل متاع داخله به خارجه بر حسب اقتضا و به موقع خود در کشیدن راه شوسه و آهن اقدام خواهد کرد.» (نجفی، ‌موسی، اندیشه سیاسى و تاریخ نهضت بیدارگرانه حاج آقا نورالله اصفهانى، صص 53-67) این سازمان بزرگ اقتصادی در لندن، کلکته، بمبئی، قاهره، استانبول، بغداد، مسکو و بادکوبه نمایندگیهایی تأسیس کرد و در راه سازندگی کشور گام‌های بلندی برداشت. (همان، صص 111-113)


  • حمید رضا باقری