شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۶۸ مطلب با موضوع «حوزه و روحانیت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

دغدغه اساسی روحانیت همیشه دین بوده است اما "نه دین به ما هو دین" بلکه "فهم، تبیین و تحقق" دین.

البته میزان توجه روحانیت به هرکدام از حیثیت‌های (فهم تبیین و تحقق) دین متفاوت بوده و شاید تاکنون بیشترین توجه روحانیت به "تبیین دین" بوده است که محدود شدن به آن از موانع اساسی کارکرد روحانیت است.

🔹همیشه کسانی در روحانیت بوده و هستند که حتی چندان دغدغه تبلیغ و تبیین دین را نیز نداشته‌اند و تا آخر عمر خود صرفا مشغول فهم دین بوده‌اند، 

👈به طور مثال امروزه اگر سری به درس‌های خارج بزنید، کسانی راه خواهید یافت که افتخارشان این است که ۲۰ سال درس فلان عالم را رفته‌اند و الآن هم ۲۰ سال است در درس فلان آن عالم مثلا فرزند او شرکت می‌کنند!

🔹عده قلیلی از روحانیت نیز هستند که بسیار بیشتر از فهم و تبیین به دنبال تحقق دین می‌باشند، امثال این تیپ از افراد اگرچه در میان روحانیت قلیل هستند اما در میان دانشجویان حزب‌الهی به وفور یافت می‌شوند: 

👈کسانی که بیش از آنکه به فهم دین و تقویت مبانی خود پرداخته باشند به دنبال تحقق دین بوده و هستند، ذهن این افراد معمولا ملغمه‌ای از افکاری بی‌مبناء یا با مبناء اما مبانی متعارض است! چرا که معمولا فرصت چندانی برای تفکر و مطالعه نداشته‌اند و در فرصت اندک دانشجویی در کنار تحصیل و هزاران اشتغال دیگر تلاش‌داشته‌اند به سرعت پازل فکری خود را کامل نموده و شروع به مطالبه عدالت و ابراز نظر و فعالیت بر اساس یافته‌های اندک خود نمایند.

🔹و اما همانطور که عرض شد، بیشترین دغدغه روحانیت تا کنون فهم و تبیین دین بوده است و این دغدغه حتی بعد از عصر حاکمیت مدرنیته نیز به همین نحو باقی مانده است،

👈برای مثال در زمانه‌ای که عملا مدرنیته مشخص می‌نماید که همه مردم و حتی طلاب چه ساعتی بخوابند و بیدار شوند، چه بخورند و چطور بخورند و... توجه روحانیت به فهم و تبیین این بوده است که چه ساعتی می‌بایست خوابید و بیدار شد و چه باید خورد و چطور باید بخورد؟!

👈اگر در همین قم بگردید درس‌های خارجی را خواهید یافت که در آن‌ها ثابت می‌شود که مثلا فلان مدل مالی ربا و حرام است اما بانکی در همسایگی دیوار به دیوار آن درس، از طریق همان مدل مالی به طلاب وام می‌دهد و صدها مثال دیگری که وقتی از روحانیت سوال کنید به نظر شما کجای کار می‌لنگد که علم شما به سمت تحقق نمی‌رود؟ می‌گوید من نزد خدا حجت دارم که وظیفه خود را عمل کرده‌ام بقیه به من مربوط نیست!

چراکه وظیفه خود را تحقق دین نمی‌داند.

🔹و اما قلیلی از روحانیت نیز هستند که همانطور که دغدغه فهم و تبیین دین را داشته‌ و دارند، دغدغۀ "تحقق دین" را نیز داشته‌ و دارند؛

👈کسانی چون حضرت امام(ره) که وقتی فهم می‌کند که «الإسلام هو الحکومة»[1] بی‌کار نمی‌نشیند و به دنبال تبیین و تحقق آن راه می‌افتد، کسی که می‌گوید: «باید هر کداممان به اندازه قدرتمان سعى کنیم تا در راه تحقق اسلام قدم برداریم»[2]

............................

مطالب مرتبط:👇

کارکردهای روحانیت (قسمت سوم: سازمان "امر به معروف و نهی از منکر")

کارکردهای روحانیت (قسمت دوم: مردمی شدن روحانیت)

کارکردهای روحانیت ( قسمت اول: به حاشیه رفتن روحانیت)

ارجاعات:👇

[1] خمینى، روح‏الله، کتاب البیع، 5جلد، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (س) - ایران - تهران، چاپ: 1، 1421 ه.ق؛ ج‏2 ؛ ص633.

[2] صحیفه امام ؛ ج‏18 ؛ ص389

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

امرزوه با پارادوکس‌هایی در عرصۀ تحقق دین مواجه شده‌ایم.

🔹از سویی از بزرگ‌ترین واجبات دین "امر به معروف و نهی از منکر" است،  و خداوند در قرآن تصریح می‌کند که "باید گروهی باشند که مردم را دعوت به نیکی می‌کنند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند." 

🔹و از سویی نهادی برای تولی این امر در جامعه تعبیه نشده است، نهادی که از افراد عالم به "معروف و منکر و روش‌های آنها" و با قدرت قانونی برای تحقق این مهم، تشکیل شده باشد.

متاسفانه در اوایل انقلاب آنچه به مقوله امر به معروف و نهی از منکر- و در واقع صرفا نهی از منکر- پرداخته شد، توسط جریان‌های تند چپ و در مقوله‌هایی چون: حجاب و امور فردی بود و حال آنکه به شهادت قرآن، متصدیان اصلی امر به معروف و نهی از منکر "روحانیون" و موارد اصلی "نهی از منکر" در موضوع "جریان‌های حرام خواری و دروغ‌پردازی" می‌باشد.

👈خداوند در در آیه "63 المائده" روحانیونی که با دیدن جریان‌های حرام خواری و دروغ‌پردازی سکوت‌کرده‌اند را توبیخ می‌کند که حجت آنها برای سکوت چه بود؟

«لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ»

به تعبیر حضرت امام(ره) در مورد این آیه:

👈با اینکه باید از همۀ امورى که مخالف شرع است نهى کرد،[آیه] روى «قول اثم»، یعنى دروغ‌پردازى و «اکل سحت»، یعنى حرامخورى تکیه کرده است تا بفهماند که این دو «منکر» از همۀ منکرات خطرناکتر است؛ و بایستى بیشتر مورد مخالفت و مبارزه قرار گیرد.

ازجمله موارد دیگر که در عرصه "عدالت خواهی" و "امر به معروف و نهی از منکر" همواره مغفول مانده، لزوم ورود کارشناسی و استفاده از ظرفیت‌های ساختاری برای پی‌گیری تحقق "عدالت و احکام اسلامی"، بوده است، امری که مستلزم وجود نیروهایی سازمان‌یافته و مطلع می‌باشد.

در حدیث معتبری که فقها برای اثبات شرط علم و قدرت در "امر به معروف و نهی از منکر" به آن تمسک می‌کنند، امام صادق(ع) می‌فرمایند: این واجب الهی بر عهده همه مردم نیست و بر کسانی واجب است اولا  اطاعت شونده هستند و ثانیا عالم به معروف و منکر «الْقَوِیِّ الْمُطَاعِ الْعَالِمِ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْکَرِ» و استناد می‌نمایند به آیه "63 المائده" که خداوند فرموده است گروهی باید این وظیفه را برعهده بگیرند و در آخر روایت بالاترین مرتبه از امر به معروف را "سخن حقی که در مقابل مقامات ظالم گفته می‌شود" عنوان می‌کنند.

تقلیل دادن امر به معروف و نهی از منکر به صورت صرفا عمومی و معلق نمودن آن به شرایط قدرت و علم که در عمده مردم و حتی طلاب و علما نیز معمولا باهم وجود ندارد، منتهی به تعطیل شدن این مهم و یا محدود شدن آن به تذکرات لسانی می‌گردد، حال آنکه با آثار بسیار عظیمه‌ای چون برپا شدن همه واجبات، حفظ شدن دین از بدعت‌ها، حلال شدن درآمدهای مردم، برطرف شدن ظلم‌ها، آبادانی دنیا و ... که برای امر به معروف ونهی از منکر در روایات ذکر شده است، همانطور که در قرآن و روایت مذکور اشاره شد، نیاز به وجود تشکیلاتی با حضور افراد عالم و قدرت قانونی و با لحاظ اولویت‌های مذکور می‌باشد که نتیجه آن تحقق آن آثار عظیمه در روایات شود.

اگرچه تنها نهادی که از قبل از پیروزی انقلاب وعده تشکیل آن توسط حضرت امام(ره) داده شد "وزارت امر به معروف و نهی از منکر" بود و اگرچه حضرت امام حکم حکومتی تشکیل این نهاد را صادر نمودند اما این نهاد هیچ گاه تشکیل نشد.

نهادی که یکی از مهم‌ترین کارکردهای روحانیت در ارتباط با حاکمیت، مرتبط به آن بود و با تشکیل آن، روحانیت می‌توانست به عنوان مدعی العموم و پناه‌گاه مردم و ناظری بر تحقق اسلام و عدالت با قدرت قانونی و به صورت تخصصی در عرصه‌های مختلف نقش ایفا نماید.

📌در جزوه "حکم حکومتی تشکیل سازمان امر به معروف و نهی از منکر" به گفت‌ و شنودهای ابتدای انقلاب حول این موضوع و ابعاد مرتبط با آن ‌پرداخته‌ایم.

لینک دانلود:👇

حجم: 1.08 مگابایت

...............................................

مطالب مرتبط:

رابطه شهادت به توحید و قیام به قسط

کارکردهای روحانیت ( قسمت اول: به حاشیه رفتن روحانیت در عصر جدید حاکمیت مدرنیته) 

کار کردهای روحانیت (قسمت دوم: مردمی شدن روحانیت)

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

به نظر شما مردمی بودن یک روحانی یعنی چه؟ معمولا اولین تصوری که در اذهان شکل می‌گیرد: اینکه روحانی مثلا با اتوبوس رفت‌ و آمد کند یا خودش به بازار برود و خریدهایش را مستقیم انجام دهد و یا با جوانان و مردم نشست و برخواست کند، راحت حرف بزند و ...

اما، یک کارمند، معلم، نظامی و خلاصه هر انسان معمولی اگر بخواهد تافته جدابافته نباشد، باید همه این فاکتورها را داشته باشد البته اقتضائات مشاغل مختلف این رفت‌ و آمدها را کم و زیاد می‌کند.

گاهی حتی مردمی بودن یک روحانی به حضور افراطی او در مردم و یا عوام زده بودن بودن او تلقی می‌شود.

اما مردمی بودن یک روحانی:

🔹یعنی روحانی کارکردی میان مردم داشته باشد و مردم بدون تشریفات به راحتی با او ارتباط ‌گیرند؛

🔹یعنی وقتی او در میان مردم نباشد بخشی از کار مردم لنگ باشد و فقدان او را احساس کنند؛

🔹یعنی اگر طلبه‌ای از میانشان رفت خسارتی برآنان وارد شود که قابل جبران نباشد.

در زمان آشیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم وقتی در قم سیل بزرگی می‌آید و خانه‌های زیادی را تخریب می‌کند، مسئولیت اصلی بازسازی خانه‌های مردم با ایشان و طلاب است به گونه‌ای که از تمام کشور و حتی دولت توسط ایشان برای بازسازی خانه‌های مردم کمک‌ جمع می‌شود و یا در شرایط بسیار سخت معیشتی حوزه و طلاب در دوره رضاشاه، اولین بیمارستان‌های قم(سهامی و فاطمی)، دارالطعام فقرا، سیل بند در بالادست رودخانه قم و یا غسال خانه برای قبرستان، توسط ایشان تأسیس می‌شود و یا حتی به بخشی از فقرا همچون طلاب شهریه داده می‌شود و خلاصه چنین می‌شود که قلوب مردم با ایشان همراه است.

  آیت‌الله بروجردی زعیم حوزه بعد از آیت‌الله حائری در دوران حضور خود در بروجرد یکی از مجهز‌ترین کارخانه‌های برق را در این شهر تاسیس و یا خیریه بسیار بزرگی را راه‌اندازی می‌نمایند که مستمندان آن منطقه را سرپرستی می‌نماید، از جمله اقدامات ایشان بعد از حضور در قم تلاش برای لوله‌کشی آب شهر قم و یا تاسیس بیمارستان جدید در این شهر است.

البته همه این برنامه‌ها زمانی توسط این بزرگان انجام ‌شده است که:

🔹به علت عصر جدید حاکمیت مدرنیته کارکردهای متعدد روحانیت در جامعه رفته رفته از میان رفته است و شئون متعدد جدیدی در عرض کارکردهای سابق روحانیت پدید آمده است که روحانیت نقشی در آن ندارد؛

🔹دوره‌ای که حوزه‌های علمیه شیعه در عراق به علت حاکمیت انگلیس در این کشور و حوزه‌های علمیه ایران نیز به علت حاکمیت یک دست‌نشانده انگلیس تعطیل شده است و مأموریت اصلی زعمای حوزه، حفظ حوزه و تقویت دوباره و آماده سازی آن برای ایفای نقش جدید در دوران حاکمیت مدرنیته است.

.............................

مطالب مرتبط:👇

به حاشیه رفتن روحانیت در عصر جدید حاکمیت مدرنیته

رابطه شهادت به توحید و قیام به قسط

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مسیرهای غلطی که در اواخر دوران قاجار آغاز شد و با تأسیس پهلوی شدت گرفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با قوت بیشتری ادامه یافت، روند ظهور مدرنیته در ساحت "حاکمیت و اجتماع" و مستغنی شدن "جامعه و حاکمیت" از روحانیت بود.

تا قبل از پهلوی عمدتا شاهان به شاهی خود در دربار و مردم به زندگی خود در خارج از دربار مشغول بودند و مناسبات دولت و مردم بسیار محدود بود.

در آن دوره حیات اجتماعی با کمک ارتباطات و نهادهای مختلف مردمی، برقرار بود و عمده نهادهای اجتماعی به دست روحانیت اداره می‌شد.

برای روشن شدن ماجرا مثالی می‌زنم:

👈همه در تاریخ خوانده‌ایم در دوره مشروطه علما برای تأسیس عدالت‌خوانه و پذیرش مشروطه توسط شاه، ابتدا به حرم عبدالعظیم حسنی(ع) مهاجرت داشتند و بعد از آن به حرم حضرت معصومه(س) و این تحصن علما منجر به اعتراض مردم و اجبار شاه به پذیرش درخواست‌های علما شد.

🔹آنچه به اشتباه خیلی‌ها تصور می‌کنند، این است که آن زمان مردم عاشق چشم و ابروی روحانیت بودند، چون روحانیت تقدس خود را حفظ نموده و حاکمیت را در اختیار نداشت، مردم خالصانه گوش به فرمان روحانیت بودند اما در حال حاضر حاکمیت در دست روحانیت است و مردم از آنها زده‌شده‌اند و...

🔹در ادامه این تحلیل اشتباه نیز قیاسی می‌کنند با وضعیت کنونی که اگر روحانیون همه در یک کشتی به دریا بروند و خلاصه دیگر برنگردند، هیچ اتفاق خاصی در روند حاکمیت و اجتماع نخواهد افتاد و چند خورده کار تشریفاتی و ساده روحانیت چون "صیغه عقد" و "نماز میت" را هم مثل خیلی از امور اجتماعی دیگر برخی افراد متدین و مورد اعتماد مردم انجام می‌دهند و خلاصه نتیجه می‌گیرند که اشتباه روحانیت در بدست گرفتن حاکمیت بود.

حال آنکه اصل داستان دقیقا بالعکس است اگرچه قیاس آن به ظاهر درست است اما نتیجه‌گیری مبتنی بر آن تحلیل کاملا اشتباه است.

🔸در دوره قبل از حاکمیت مدرنیته روحانیت نه تنها برای حفظ تقدس خود به انزوا نرفته بود بلکه عمده نهادهای جامعه به وسیله او اداره می‌شد و  روحانیت کارکردهای متعددی در جامعه داشت؛ مثلا: آموزش و پرورش، ثبت و اسناد، قضاوت و ریش سفیدی و حتی طبابت در دست روحانیت بود و درکنار همه ‌اینها رسانه آن روز جز در برخی طبقه روشنفکر، در انحصار روحانیت بود و این قدرت لایزالی به روحانیت می‌داد.

شئون مذکور در جامعه بسیط آن روز عملا همه شئون زندگی مردم بود.

آن روز روحانیت در وسط زندگی عینی مردم بود، برخلاف جامعه امروز که ظاهرا حاکمیت در دست اوست اما عملا روحانیت به انزوا رفته و حیات اجتماع، مستغنی از وجود او شده است.

و این همه به علت عدم شناخت "مدرنیته و مردم در دوران آن" توسط روحانیت و مردم است.

🔸در آن دوره وقتی روحانیون دست از کار می‌کشیدند و مثلا بالاتفاق به قم مهاجرت می‌کردند و متحصن می‌شدند زندگی مردم عملا از کار می‌افتاد، چراکه تمام حیات اجتماع آن روز به صورت مستقیم با روحانیت سروکار داشت و شاه هم به علت فشار اجتماعی مجبور به پذیرش خواست روحانیت بود ولو این خواسته محدود شدن قدرت خود شاه می‌بود.

...................................

مطالب مرتبط:👇

رابطه شهادت به توحید و قیام به قسط

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

از ابتدایی که به حوزه علمیه می‌آییم، حتی یک کلمه در ساختار تحصیلی حوزه بحث نمی‌شود که آیا دشمنی داریم یا خیر؟ اگر داریم این دشمن کیست؟ چطور آن را بشناسیم؟ معیارهایش چیست؟ اصلا چرا دشمن را بشناسیم و...

طلبۀ بیچاره حق دارد بعد از سال‌ها تحصیل در حوزه معیار دشمنی و دوستی را نداند، فهمی از جبهه حق و باطل و شاخصه‌های هرکدام نداشته باشد و خلاصه آدرس را اشتباه برود.

در کتاب شریف کافی از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است:

🔹«سه چیز از علامات مؤمن است: شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا.»

🔸ثلَاثٌ مِنْ عَلَامَاتِ الْمُؤْمِنِ عِلْمُهُ بِاللَّهِ وَ مَنْ یُحِبُّ وَ مَنْ یُبْغِضُ.[۱]


وقتی به رهبر انقلاب نگاه می‌کنیم، حجم مطالبی که در ضرورت، چرایی و اهمیت "دشمن شناسی و ابعاد مختلف آن" صحبت کرده‌اند به یک کتاب قطور که اتفاقا چاپ هم شده است می‌رسد، اما وقتی به حوزه علمیه نگاه می‌کنیم، آنقدر این مقوله "شوخی و بی‌اهمیت" انگاریده شده است که در حال حاضر بیشترین ضربات به جهان اسلام از همین مقوله وارد می‌شود و هرکس اراده کند می‌تواند با چند حرف سطحی جمعی را به انحراف بکشاند.


رهبری مقولۀ دشمن شناسی را نه مختص به حوزه بلکه یکی از بایسته‌های عمومی جامعه می‌دانند و می‌فرمایند: «هم دشمن را باید شناخت، هم شیوه‌های دشمنی را. راه‌‌‌ورسم‌ها و سمت‌وسوهایی را که اینها برای دشمنی در نظر گرفته‌اند، [همه] باید بدانند؛ مسئولین باید بدانند، مردم هم باید بدانند.»[۲]


در فرازهای یکی از خطبه‌های مهم امیرالمؤمنین(علیه السلام) که در هردو کتاب‌ کافی و نهج الباغه آمده است، حضرت می‌فرمایند:

🔹بدانید که شما رشد و صواب را نتوانید شناخت تا بشناسید کسى که تارک و مخالف آن است.

🔸و اعْلَمُوا أَنَّکُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی تَرَکَهُ

🔹و نتوانید بعهد و میثاق قرآن بچسبید تا آن کسانى که آن را نقض کرده و شکسته‌اند بشناسید.

🔸و لَمْ تَأْخُذُوا بِمِیثَاقِ الْکِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی نَقَضَهُ

🔹و بدان تمسک ندارید تا آن کسی ‌را بشناسید که آن را پشت سر انداخته است.

🔸و لَنْ تَمَسَّکُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی نَبَذَهُ

🔹و هرگز قرآن را چنانچه شاید و باید نخواهید خواند تا آن کسى که آن را سوزانیده بشناسید.

🔸و لَنْ تَتْلُوا الْکِتَابَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی حَرَّفَهُ

🔹شما ضلالت را نفهمید تا هدایت را بدانید.

🔸و لَنْ تَعْرِفُوا الضَّلَالَةَ حَتَّى تَعْرِفُوا الْهُدَى

🔹و هرگز تقوى و پرهیزکارى را تشخیص ندهید تا کسى که از حق تجاوز کرده بشناسید و چون این مطالب را فهمیدید بدعت‌ها و زورسازی‌ها را می‌توانید بفهمید.

🔸و لَنْ تَعْرِفُوا التَّقْوَى حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی تَعَدَّى فَإِذَا عَرَفْتُمْ ذَلِکَ عَرَفْتُمُ الْبِدَعَ وَ التَّکَلُّفَ.[۳]

.........................................................

ارجاعات:

[۱] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏2 ؛ ص: 126.

[۲] بیانات در دیدار مردم قم 19 دی 1395.

[۳] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج ‏8 ؛ ص: 390، در ترجمه‌ها نیز از "ترجمه کمره‏اى، استفاده شده است.

....................................................................................

مطالب مرتبط:

ضرورت دشمن شناسی قسمت اول

................................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

جزوه ده گفتار در عقلانیت اسلامی، شامل ده جلسه ارائه، کاری از حوزه علمیه و عملیه نهضت ویژه مبلغان سازمان تبلیغات اسلامی.

به همه دوستانی که مدت‌هاست حس خوب و شیرین مطالعه را نداشته‌اند و احساس مفید بودن خط به خط یک متن به آنها دست نداده است، پیشنهاد می‌کنم فصل‌های این جزوه، علی الخصوص فصل‌های ششم به بعد را مطالعه کنند.

دریافت
حجم: 1.77 مگابایت

📝در این جزوه ابتدا به اهمیت نظام محاسبه مردم و تلاش دشمنان برای جهت دهی به نظام محاسبه مردم سخن گفته شده است. 

📝در ادامه به عوامل موثر در نظام محاسبه دینی همچون داشتن نگاه تاریخی و بلند مدت، ایمان به وعده‌های الهی، ایمان به مومنین و فهم درست از قواعد شکست و پیروزی سخن می‌گوید.


✅سپس در ده جلسه به ارائه بحث می‌پردازد، به طور مثال در جلسه اول: 

👈بحث از ناراحتی مردم از حل نشدن مشکلات انقلاب بعد از چهل سال و ذکر شواهد قرانی مشابه از داستان‌های قرانی مربوط به امم گذشته و طولانی شدن تحقق وعده‌ها و یا حتی عملی نشدن وعده‌های الهی آغاز می‌شود اما برخلاف تصور اولیه مردم و مومنین انگشت اتهام نه به سوی خداوند بلکه به سوی خود مومنین و مردم می‌رود. 

👈در ادامه بحث بسیار زیبایی از داستان قرانی سجده نکردن شیطان به انسان و اشتباه دستگاه محاسباتی شیطان و به اشتباه انداختن انسان در دستگاه محاسباتی‌اش ارائه می‌شود و برخی مصادیق نشأت گرفته شدن گناهان از اشتباه دستگاه محاسباتی توضیح داده می‌شود. 

👈در آخر نیز به پیچیدگی‌ها و تشکیلاتی عمل‌کردن شیطان اشاره می‌شود و با ذکر یک روضه مجلس اول به انتها می‌رسد.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

✅هنوز چند هفته از دو ماجرا نمی‌گذرد: 

👈رحیم‌پور ازغدی چند دقیقه حوزه را نقد کرد و قسمتی را تند رفت، از همه‌جای حوزه صدا بلند شد و همه در مقابل حرف‌های تند او، موضع گرفتند.


 👈ماجرای دیگری هم رخ داد که تقریبا از هیچ‌جای حوزه صدایی شنیده نشد. یک خانواده چند نفره پاکستانی که بیش از ۴۰ سال بود در ایران زندگی می‌کردند و به قول کشاورزان محلی، کارگران محترمی بودند که سخت‌ترین کارها را هم با حقوق اندک انجام می‌دادند، شبانه آواره شدند و الونک محقر و بدون امکانات اولیه آنها با تمام اسباب و اثاث خراب شد. 

نیمی از خانواده آواره شدند و نیمی را سوار ماشین کردند و به مرز پاکستان برده و بدون هیچ پول یا غذا و سرپناهی در آنجا پیاده کردند.


🔹و قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلا تَفْزَعُونَ، وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبائِکُمْ تَفْزَعُونَ؛ وَ ذِمَّةُ رَسوُلِ اللَّهِ (ص) مَحْقُورَةٌ،

🔹مى‌بینید که عهدهاى خدایى (مقررات دین) شکشته شده‌اند اما هیچ باکتان نیست. درحالی که اگر یکى از پیمان‌هاى پدرانتان شکسته شود، هراسان خواهید شد، و اکنون در این اندیشه نیستید که پیمان (سنت) پیامبر خدا شکسته شده است.


✅این اتفاق در اقدامی مشکوک با حکم شورای تأمین، دقیقا یک روز بعد از صحبت‌های رهبری در مورد برخورد غیر انسانی آمریکایی‌ها با مهاجران رخ داد. 

اگر در آمریکا بچه‌ها را در سلول‌هایی با غذا و امکانات جدا از پدر و مادرشان نگه می‌دارند، در ایران بچه‌ها بعد از چهار هفته هنوز پیدا نشده‌اند!

اگر در آمریکا مهاجران بعد از چندسال حتی می‌توانند کاندید ریاست جمهوری شوند یا مسولیت‌های مهم کشوری را هم داشته باشند، در ایران بعد از چهل سال حتی حق داشتن یک خانه نیز ندارند.

ظاهرا این اسلام نیست که هجرت و جهاد دو رکن آن است، آمریکا و اروپا هستند.


🔹و الْعُمْی وَ الْبُکْمُ وَ الزُّمْنُ فی الْمَدائِنِ مُهْمَلَة، لا ترْحَمُونَ؛ وَ لا فی مَنْزِلَتِکُمْ تَعْمَلُونَ وَ لا مَنْ عَمِلَ فیها تُعینُونَ؛ 

 🔹کوران، گنگان و بیماران زمین‌گیر در شهرها به حال خود رها شده‌اند و به حال آنان رحم نمی‌کنید، و به کارى که شایسته جایگاه شما است برنمى‌خیزید، و کسانی را هم که در حق آنان بخواهند کاری کنند یاری نمی‌کنید.


✅ شاید فکر کنید طلاب و روحانیون پی‌گیر وضعیت کودکان گم‌شده و خانوده آواره هستند! یا شاید فکر کنید طلاب در پیگیری‌های دانشجویان در این مورد با آنها همکاری کردند.


✅البته بهتر است هیچ فکری نکنیم و فقط فکر کنیم آقایان سرشان فقط به درسشان گرم است و خبر ندارند که اگر خبر داشته باشند و هیچ کاری نکنند، واویلاست.


👈امروز در کلاس مکاسب بحثمان رسید به اینکه اگر کافری در سرزمین مسلمانان زمینی را احیاء کرد، مالک آن می‌شود، چه برسد به مسلمان، بنده گفتم استاد کجای کارید؟ کافر کجا بود، شیعه امیرالمومنین افغانی و پاکستانی هرچقدر هم در اینجا کار کند حتی حق ندارد ملک یا زمینی را بخرد، چه برسد به اینکه با احیاء مالک شود، چند هفته قبل، خانه کارگران پاکستانی را روی سرشان خراب کردند...

بعد از کلاس طلبه‌ای به بنده اعتراض کرد چرا حرف‌های حاشیه‌ای می‌زنید که مانع پیش رفتن درس شود؟ گفتم کدام حرفم غیردرسی بود؟ گفت: مثلا خراب شدن خانه پاکستانی‌ها روی سرشان چه ربطی به درس داشت؟ 

تف بر این غیرتتان، بر این درس خواندنتان، از این حجم نافهمی انسان به حیرت می‌آید.


🔹حال شما اى جماعت، جماعتی که به علم شهرت دارید، و به نیکى از شما یاد مى‌کنند، و به خیرخواهى و اندرزگویى شناخته شده‌اید، و به سبب خدا در نزد مردمان صاحب احترامید، و بزرگان از شما بیمناکند، و ناتوانان شما را بزرگ مى‌دارند، و آن کس که فضل و تسلطی بر او ندارید شما را بر خود برمى‌گزیند، آنان که از نیازمندی‌های خود منع شده‌اند شما را به عنوان شفیع می‌گیرند و در راه‌ها با هیئت شاهان و احترام سران و بزرگان گام برمى‌دارید.


🔹آیا همه اینها به این علت نیست که به شما امید است که برای اجرای حق خدا قیام کنید؟ اگر چه از قیام در بیشتر حقوق الهی کوتاهی کردید، چنان که حق امامان را نیز ناچیز شمردید.


🔹اما حق ناتوانان را ضایع کردید درحالی که آنچه را حق خود پنداشتید آن را طلب نمودید و از آن نگذشتید.

.....................................

📝پی‌نوشت: اگرچه طلابی که مصداق بارز این قسمت‌ها از خطبه منا امام حسین هستند، شاید کم نباشند اما طلاب مومن و باسواد و انقلابی هم در حوزه بسیارند و بلکه غالب هستند. مشکل در انقلابی و درد نداشتن آنها یا علما نیست، بلکه مشکلاتی از قبیل نداشتن تشکل‌های روحانی، مرتبط نبودن رسانه با حوزه، کار فردی و یا غیرعینی است.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

دریافت
حجم: 3.29 مگابایت

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

مرکزیت حوزه قم

✅ امام خامنه‌ای می‌فرمایند: « قم مرکز انقلاب است و قمی‌ها سربازان اول این نهضتند.» یا اینکه « اگر حوزه‌های علمیه انقلابی نماند نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت.»


⁉️در این فکر بودم که چرا توجه‌ها و امیدها به حوزه و خصوصا حوزه قم است؟ 

⁉️چرا قم مرکز انقلاب باشد و قمی‌ها سربازان اول نهضت باشند؟ 

⁉️چرا برای منحرف نشدن انقلاب باید حوزه علمیه انقلابی بماند؟


👈مشغول مطالعه در مورد حرکت امام حسین(علیه السلام) بودم. 

وقتی از حضرت خواسته شد که با یزدید بیعت کنند، ایشان از مدینه به سمت مکه حرکت نمودند اما در آنجا نیز مجددا ایشان را تهدید کردند. 

حضرت قبل از حرکت به سمت کوفه، با برخی بزرگان مکه از جمله برادرشان محمد بن حنفیه دیدار کردند. در این دیدارها همه بزرگان در نصیحت ایشان می‌گفتند: «این سفر را رها کنید و برای در أمان ماندن از خطر به سمت یمن بروید. آنجا شیعیان شما حضور دارند و می‌توانید با امنیت مشغول کار تربیتی و دینی شوید.»

اما حضرت این پیشنهاد را رد و به سمت کوفه حرکت کردند.


⁉️شاید هنوز هم برای خیلی‌هامان، این سوال مطرح باشد که چرا حضرت این پیشنهاد عقلائی را نپذیرفتند؟ 

⁉️چرا مثل بسیاری از سادات به مناطق دوردست هجرت نکردند تا در آنجا پایگاهی مستحکم برای شیعه درست نمایند؟


✅اما ظاهرا به این توجه نداریم که مرکز اسلام در آن روز، مکه، مدینه و عراق بود؛ هر قرائت و تفسیری از اسلام که در مرکز پذیرفته می‌شد آن قرائت به تفسیر رسمی اسلام مبدل می‌گردید، حضرت نه یک نیروی عادی مثل همۀ نیروهای دیگر جبهه حق باشند بلکه محور جبهۀ حق و اسلام ناب بودند، اگر حضرت به یمن یا هرنقطۀ دور دستی می‌رفتند، قرائت اصلی اسلام به دست بنی‌امیه می‌افتاد و همۀ شیعیان حاضر در مرکز، در فضای اسلام اموی ذوب می‌شدند و قرائت یمن هم یک قرائت انحرافی و حاشیه‌ای از اسلام نمود پیدا می‌کرد. 

اما با باقی ماندن حضرت در مرکز ولو با شهادت ایشان قرائت اسلام انقلابی و ناب باقی ماند و مجددا جان دوباره گرفت.


📌قم امروز مرکز تفسیر و ترجمه اسلام ناب است و به همین علت انقلابی بودن قم لازمه انقلابی ماندن اسلام ناب است.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

✅ به دنبال سخنرانی اخیر "استاد رحیم‌پور ازغدی" موجی نیز در نقد سکولار بودن حوزه راه افتاد.


✅ باوجود کمال ارادتی که نسبت به "استاد رحیم‌پور" دارم لازم می‌دانم با ارائه مستنداتی از حیثیت "حوزۀ علمیه قم" در مقابل نقد ایشان دفاع کنم.

 

👈بنده در ابتدا استدلال‌های ایشان را برای اثبات سکولار بودن حوزه صحیح می‌دانستم و اتفاقا برای ارائه مستندات بیشتر در این راستا تحقیقاتی انجام دادم که در کمال تعجب با بررسی‌ دقیق‌تر متوجه نکاتی شدم که تحلیل استاد رحیم‌پور را نقض می‌کرد و علت اعتراض برخی مراجع به صحبت‌های ایشان را برایم روشن‌ می‌نمود.


✅آنچه ایشان برای اثبات سکولار بودن حوزه مورد استدلال قرار می‌دهند، این است که دروس خارج حوزه مسئله‌های خود را از مسائل نظام و جامعه نمی‌گیرد و از عینیت به ذهن نمی‌رود و یا مثلا می‌فرمایند صدها موضوع است که مسئلۀ نظام و جامعه است اما حوزه پاسخی به آن نداده است و ...


✅ اگرچه صحبت‌های ایشان براساس مستنداتی که ارائه می‌کنند صحیح می‌باشد اما اگر مستندات دیگری ارائه و همچنین اصل استدلال‌های ایشان دقیق‌تر بررسی شود به نتایج متفاوتی خواهیم رسید.


👈 برخی اساتید درس خارج می‌گویند انتظار ایشان از درس‌های خارج اشتباه است، کارکرد دروس خارج برای حل آن مسائل مورد تصور ایشان نیست و بیشتر فرآیند آموزشی دارد و جهت تسهیل در فرآیند آموزش نیز باید تمرکز بر محتواهای خام آموزشی باشد، به طور مثال اگر درس‌های زیادی به عبادات می‌پردازند چون بخش اعظم روایات ما در این فضا صادر شده است و برای آموزش چگونگی کار با روایات طبیعتا این بخش بهترین فضا است.

وقتی فرآیند آموزشی طلاب تا طی نکردن چندسال درس خارج کامل نمی‌شود، چاره‌ای جز پرداخت به این مطالب نیست. 


👈خلاصه اینکه این درس‌های خارج نیستند که باید به مسائل اصلی انقلاب و جامعه بپردازند بلکه افراد شرکت کننده در درس خارج هستند که باید به تعداد کثراتشان موضوعات کثیر و مختلف مورد نیاز انقلاب و جامعه را مورد تحقیق و بررسی قرار دهند، در مورد آنها نظریه ارائه کنند و البته این کار را هم کرده‌اند.


👈فایل word  زیر عنوان ۴۰۶۳ پایان‌نامه حوزوی همراه با اسم نویسنده، استاد راهنما و سال دفاع آنها است که اگر آن را بررسی کنید، خواهید دید هر مسأله خُرد و عینی نظام و جامعه که تصور کنید به صورت مفصل در حوزه به آن پرداخته شده است و حداقل چندین پایان نامه قوی حوزوی در مورد آن وجود دارد. 


📌در این فایل موضوعات پایان‌نامه‌های سطوح مختلف حوزوی از سال 69 تا سال 96 در موضوعات مختلف تربیتی، اخلاق، ادبیات، فقه، اصول، حقوق، تفسیر و علوم قرآنی، حدیث و تاریخ ذکر شده است. 👇

لینک دانلود فایل word

دریافت

لینک دانلود فایل pdf

دریافت


✅ اینکه پیوست صحیح بین مجموعه‌های نظام همچون مرکز پژوهش‌های مجلس، قوه قضائیه، ریاست جمهوری و سایر نهادهای انقلاب با حوزه وجود ندارد و محصولات حوزوی به نحو صحیح ارائه نمی‌شود و در نتیجه "احساس خلاء تولید محتوا" از سوی حوزه می‌شود، یک بحث است و اینکه حوزه تولید محتوا ندارد یک بحث دیگر.


👈پیشنهاد می‌کنم همه دوستان طلبه قبل از هر کار تحقیقی و نوشتن مقاله در قسمت سرچ word کلمات مرتبط با موضوع مدنظر خود را در این فایل فحص کنند تا بتوانند با استفاده از پایان‌نامه‌های کارشده، انرژی خود را عوض تکرار مطالب دیگران، مصروف پیش‌برد اندیشه‌ و علم کنند.

  • حمید رضا باقری