شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی
  • ۰
  • ۰

امرزوه با پارادوکس‌هایی در عرصۀ تحقق دین مواجه شده‌ایم.

🔹از سویی از بزرگ‌ترین واجبات دین "امر به معروف و نهی از منکر" است،  و خداوند در قرآن تصریح می‌کند که "باید گروهی باشند که مردم را دعوت به نیکی می‌کنند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند." 

🔹و از سویی نهادی برای تولی این امر در جامعه تعبیه نشده است، نهادی که از افراد عالم به "معروف و منکر و روش‌های آنها" و با قدرت قانونی برای تحقق این مهم، تشکیل شده باشد.

متاسفانه در اوایل انقلاب آنچه به مقوله امر به معروف و نهی از منکر- و در واقع صرفا نهی از منکر- پرداخته شد، توسط جریان‌های تند چپ و در مقوله‌هایی چون: حجاب و امور فردی بود و حال آنکه به شهادت قرآن، متصدیان اصلی امر به معروف و نهی از منکر "روحانیون" و موارد اصلی "نهی از منکر" در موضوع "جریان‌های حرام خواری و دروغ‌پردازی" می‌باشد.

👈خداوند در در آیه "63 المائده" روحانیونی که با دیدن جریان‌های حرام خواری و دروغ‌پردازی سکوت‌کرده‌اند را توبیخ می‌کند که حجت آنها برای سکوت چه بود؟

«لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ»

به تعبیر حضرت امام(ره) در مورد این آیه:

👈با اینکه باید از همۀ امورى که مخالف شرع است نهى کرد،[آیه] روى «قول اثم»، یعنى دروغ‌پردازى و «اکل سحت»، یعنى حرامخورى تکیه کرده است تا بفهماند که این دو «منکر» از همۀ منکرات خطرناکتر است؛ و بایستى بیشتر مورد مخالفت و مبارزه قرار گیرد.

ازجمله موارد دیگر که در عرصه "عدالت خواهی" و "امر به معروف و نهی از منکر" همواره مغفول مانده، لزوم ورود کارشناسی و استفاده از ظرفیت‌های ساختاری برای پی‌گیری تحقق "عدالت و احکام اسلامی"، بوده است، امری که مستلزم وجود نیروهایی سازمان‌یافته و مطلع می‌باشد.

در حدیث معتبری که فقها برای اثبات شرط علم و قدرت در "امر به معروف و نهی از منکر" به آن تمسک می‌کنند، امام صادق(ع) می‌فرمایند: این واجب الهی بر عهده همه مردم نیست و بر کسانی واجب است اولا  اطاعت شونده هستند و ثانیا عالم به معروف و منکر «الْقَوِیِّ الْمُطَاعِ الْعَالِمِ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْکَرِ» و استناد می‌نمایند به آیه "63 المائده" که خداوند فرموده است گروهی باید این وظیفه را برعهده بگیرند و در آخر روایت بالاترین مرتبه از امر به معروف را "سخن حقی که در مقابل مقامات ظالم گفته می‌شود" عنوان می‌کنند.

تقلیل دادن امر به معروف و نهی از منکر به صورت صرفا عمومی و معلق نمودن آن به شرایط قدرت و علم که در عمده مردم و حتی طلاب و علما نیز معمولا باهم وجود ندارد، منتهی به تعطیل شدن این مهم و یا محدود شدن آن به تذکرات لسانی می‌گردد، حال آنکه با آثار بسیار عظیمه‌ای چون برپا شدن همه واجبات، حفظ شدن دین از بدعت‌ها، حلال شدن درآمدهای مردم، برطرف شدن ظلم‌ها، آبادانی دنیا و ... که برای امر به معروف ونهی از منکر در روایات ذکر شده است، همانطور که در قرآن و روایت مذکور اشاره شد، نیاز به وجود تشکیلاتی با حضور افراد عالم و قدرت قانونی و با لحاظ اولویت‌های مذکور می‌باشد که نتیجه آن تحقق آن آثار عظیمه در روایات شود.

اگرچه تنها نهادی که از قبل از پیروزی انقلاب وعده تشکیل آن توسط حضرت امام(ره) داده شد "وزارت امر به معروف و نهی از منکر" بود و اگرچه حضرت امام حکم حکومتی تشکیل این نهاد را صادر نمودند اما این نهاد هیچ گاه تشکیل نشد.

نهادی که یکی از مهم‌ترین کارکردهای روحانیت در ارتباط با حاکمیت، مرتبط به آن بود و با تشکیل آن، روحانیت می‌توانست به عنوان مدعی العموم و پناه‌گاه مردم و ناظری بر تحقق اسلام و عدالت با قدرت قانونی و به صورت تخصصی در عرصه‌های مختلف نقش ایفا نماید.

📌در جزوه "حکم حکومتی تشکیل سازمان امر به معروف و نهی از منکر" به گفت‌ و شنودهای ابتدای انقلاب حول این موضوع و ابعاد مرتبط با آن ‌پرداخته‌ایم.

لینک دانلود:👇

حجم: 1.08 مگابایت

...............................................

مطالب مرتبط:

رابطه شهادت به توحید و قیام به قسط

کارکردهای روحانیت ( قسمت اول: به حاشیه رفتن روحانیت در عصر جدید حاکمیت مدرنیته) 

کار کردهای روحانیت (قسمت دوم: مردمی شدن روحانیت)

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

دریافت
حجم: 1.08 مگابایت

امرزوه با پارادوکس‌هایی در عرصۀ تحقق دین مواجه شده‌ایم. از سویی از بزرگ‌ترین واجبات دین "امر به معروف و نهی از منکر" است،[1] و خداوند در قرآن تصریح می‌کند که "باید گروهی باشند که مردم را دعوت به نیکی می‌کنند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند."[2] و از سویی نهادی برای تولی این امر در جامعه تعبیه نشده است، نهادی که از افراد عالم به معروف و منکر و روش‌های امر به معروف و نهی از منکر و با قدرت قانونی برای تحقق این مهم تشکیل شده باشد.

متاسفانه در اوایل انقلاب آنچه به مقوله امر به معروف و نهی از منکر و در واقع صرفا نهی از منکر پرداخته شد، توسط جریان‌های تند چپ و در مقوله‌هایی چون: حجاب و امور فردی بود و حال آنکه به شهادت قرآن در آیه "63 المائده"، متصدیان اصلی امر به معروف و نهی از منکر "روحانیون" و موارد اصلی "نهی از منکر" در موضوع "جریان‌های حرام خواری و دروغ‌پردازی" می‌بایست باشد.[3] به تعبیر حضرت امام(ره) در مورد این آیه:

[آیه] با اینکه باید از همۀ امورى که مخالف شرع است نهى کرد، روى «قول اثم»، یعنى دروغ‌پردازى و «اکل سحت»، یعنى حرامخورى تکیه کرده است تا بفهماند که این دو «منکر» از همۀ منکرات خطرناکتر است؛ و بایستى بیشتر مورد مخالفت و مبارزه قرار گیرد.[4] ما امر به معروف و نهى از منکر را در دایره کوچکى قرار داده، و به مواردى که ضررش براى خود افرادى است که مرتکب مى‏شوند، یا ترک مى‏کنند، محصور ساخته‏ایم در اذهان ما فرو رفته که «منکرات» فقط همین‌هایى هستند که هر روز مى‏بینیم یا مى‏شنویم. مثلًا اگر در اتوبوس نشسته‏ایم، موسیقى گرفتند، یا فلان قهوه خانه کار خلافى را مرتکب شد، یا در وسط بازار کسى روزه خورد، منکرات مى‏باشند، و باید از آن نهى کرد. ولى به آن منکرات بزرگ توجه نداریم. آن مردمى را که دارند حیثیت اسلام را از بین مى‏برند، حقوق ضعفا را پایمال مى‏کنند... امر به معروف و نهى از منکر براى این امور مهم است.[5]

ازجمله موارد دیگر که در عرصه "عدالت خواهی" و "امر به معروف و نهی از منکر" همواره مغفول واقع شده است، لزوم ورود کارشناسی و استفاده از ظرفیت‌های ساختاری[6] برای پی‌گیری حُسن اجرای عدالت و احکام اسلامی بوده است، امری که مستلزم وجود نیروهایی سازمان‌یافته و مطلع می‌باشد. در حدیثی موثق و معتبر از کتاب کافی نقل شده است:

«از امام صادق(ع) سوال شد: آیا امر به معروف و نهی از منکر بر همه امت واجب است؟ حضرت پاسخ دادند: خیر بر قلیلی از آنها واجب است. گفتند چرا؟ حضرت پاسخ دادند امر به معروف و نهی از منکر از فرد "قوی اطاعت شونده و عالم به معروف از منکر، واجب است[7] و نه ضعیفی که راه آن را نمی‌داند که چه چیزی به چه چیزی است، [عالم به منکر و معروف و روش‌های آن نیست] و از حق به سوی باطل می‌رود.[8] دلیل این سخن نیز کتاب خدا است که می‌گوید: «از میان شما گروهی باشند که دعوت به خیر می‌کنند و امر به معروف و نهی از منکر» این کلام[وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ] خاص است نه عام مثل این کلام که در قرآن می‌گوید: «و از میان قوم موسى‏ جماعتى هستند که به حقّ راهنمایى مى‏کنند و به حق داورى مى‏نمایند.»[9] [اگرچه هدایت به سوی حق، امر لازمی برای همۀ قوم و امت موسی بود اما] این امر را نه به همۀ قوم موسی فرمود و نه به همۀ امت موسی فرمود. درحالی که آن روز آنها گروه‌های مختلفی بودند و امّت به معناى یک نفر و بیش از آن آمده است، آن‌جا که خداوند عزّ و جلّ‌ مى‌فرماید:«در واقع ابراهیم یک امّت بود و از خداوند اطاعت مى‌کرد»[10] [ادامه روایت[11]] تا اینکه راوی از امام صادق (علیه السّلام) می‌پرسد معنای این حدیث که از پیامبر(صلّى اللّه علیه و اله) وارد شده است: «در واقع، با فضیلت‌ترین جهاد، سخن عدلى است که نزد پیشوایى جائر و ستمگر گفته شود» چیست؟[12] حضرت پاسخ می‌دهند: معناى این سخن چنین است که وقتى فهمید به آن جائر دستور بدهد (و امر به حق کند)، به شرطى که او نیز بپذیرد، و گرنه چنین رفتار نکند.[13]

در این حدیث تاکید می‌شود که اولا برای امر به معروف و نهی از منکر گروهی از امت که علم و قدرت لازم را دارند باید اقدام نمایند.[14] و ثانیا مهم‌ترین مرتبه از امر به معروف سخن حقی است که در مقابل مقامات ظالم گفته می‌شود.

اگرچه تنها نهادی که از قبل از پیروزی انقلاب وعده تشکیل آن توسط حضرت امام(ره) داده شد "وزارت امر به معروف و نهی از منکر" بود و اگرچه حضرت امام حکم حکومتی تشکیل این نهاد را صادر نمودند اما این نهاد هیچ گاه تشکیل نشد.[15] نهادی که یکی از مهم‌ترین کارکردهای روحانیت در ارتباط با حاکمیت، مربوط به آن بود و با تشکیل آن روحانیت می‌توانست به عنوان مدعی العموم و پناه‌گاه مردم و ناظری بر حُسن اجرای اسلام و عدالت با قدرت قانونی و به صورت تخصصی در عرصه‌های مختلف نقش ایفا نماید. در این جزوه به گفت‌ و شنودهای ابتدای انقلاب حول این موضوع و ابعاد مرتبط با آن خواهیم ‌پرداخت.



[1] امیرالمؤمنین در مقایسه همه اعمال نیک حتی جهاد در راه خدا در مقابل امر به معروف و نهی زا منکر می‌فرمایند: همه آنها مانند تفی در مقابل یک دریای مواج هستند. «وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْکَرِ إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِی‏ بَحْرٍ لُجِّی‏» شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، 1جلد، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق؛ ص542

[2] باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند.  «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (104 آل عمران)»

[3] خداوند در این آیه روحانیونی که با دیدن جریان‌های حرام خواری و دروغ‌پردازی سکوت‌کرده‌اند را توبیخ می‌کند که حجت آنها برای سکوت چه بود؟

«لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ»  چرا روحانیون و دانشمندان، آنان را از گفتار گناه [آلود] و حرامخوارگى‏شان باز نمى‏دارند؟ راستى چه بد است آنچه انجام مى‏دادند.

 [4]ولایت فقیه(حکومت اسلامى)، ص: 107.

 [5]ولایت فقیه(حکومت اسلامى)،  ص: .122

[6] متاسفانه برخی جریان‌های دانشجویی بدون توجه به ظرفیت‌های قانونی کشور که به واسطه حاکمیت انقلاب اسلامی پدید آمده است همواره برای مبارزه با فساد و ایجاد اصلاح اجتماعی روش‌هایی مبتنی بر احساس و هیجانات را اتخاذ می‌نمایند روش‌هایی که حتی در زمان طاغوت نیز چندان راهگشا نبود و نقد این مقوله خود به فرصتی مجزا نیازمند است.

[7] سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ وَ سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ أَ وَاجِبٌ هُوَ عَلَى الْأُمَّةِ جَمِیعاً فَقَالَ لَا فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ قَالَ إِنَّمَا هُوَ عَلَى الْقَوِیِّ الْمُطَاعِ الْعَالِمِ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْکَرِ

[8] لَا عَلَى الضَّعِیفِ الَّذِی لَا یَهْتَدِی سَبِیلًا إِلَى‏ أَیٍّ مِنْ أَیٍّ یَقُولُ مِنَ الْحَقِ‏ إِلَى الْبَاطِلِ‏

[9] وَ الدَّلِیلُ عَلَى ذَلِکَ کِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَوْلُهُ‏ «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» فَهَذَا خَاصٌّ غَیْرُ عَامٍّ کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- «وَ مِنْ قَوْمِ مُوسى‏ أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ‏»

[10] وَ لَمْ یَقُلْ‏ عَلَى أُمَّةِ مُوسَى وَ لَا عَلَى کُلِّ قَوْمِهِ وَ هُمْ یَوْمَئِذٍ أُمَمٌ مُخْتَلِفَةٌ وَ الْأُمَّةُ وَاحِدَةٌ فَصَاعِداً کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ «إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ»

[11] در ادامه روایت حضرت(ع) مى‌فرمایند: او نسبت خداوند عزّ و جلّ‌ مطیع بود. البتّه در این زمان که ما با ستمکاران در حال صلح و آتش‌بس هستیم بر دانایى اگر توان ندارد و بهانه‌اى ندارد و کسى نیز از او فرمان نمى‌برد حرجى نیست و لازم نیست. «یَقُولُ مُطِیعاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَیْسَ عَلَى مَنْ یَعْلَمُ ذَلِکَ فِی هَذِهِ الْهُدْنَةِ مِنْ حَرَجٍ‏ إِذَا کَانَ لَا قُوَّةَ لَهُ وَ لَا عُذْرَ وَ لَا طَاعَةَ»

[12] قَالَ مَسْعَدَةُ وَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ وَ سُئِلَ عَنِ الْحَدِیثِ الَّذِی جَاءَ عَنِ النَّبِیِّ ص إِنَّ أَفْضَلَ الْجِهَادِ کَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ مَا مَعْنَاهُ؟

[13] قَالَ هَذَا عَلَى أَنْ یَأْمُرَهُ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ وَ هُوَ مَعَ ذَلِکَ یُقْبَلُ مِنْهُ وَ إِلَّا فَلَا. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق؛ ج‏5 ؛ ص59.

[14] فقها از این حدیث برای اثبات شرط قدرت و علم در "امر به معروف و نهی از منکر" استفاده می‌نمایند که اگرچه مطلب صحیحی است اما باید توجه داشت که از طرفی صرفا "امر به معروف و نهی از منکر" را به صورت عمومی تعریف نمودن و معلق کردن آن به شرط قدرت و علم که در عمده مردم و حتی طلاب و علما نیز معمولا مجموع دو شرط وجود ندارد، به تعطیل شدن این مهم و یا محدود شدن آن به تذکرات لسانی منتهی می‌گردد، حال آنکه با بررسی روایات در موضوع امر به معروف و نهی از منکر و آثار بسیار عظیمی که بر آن بار می‌گردد به نظر می‌آید همانطور که در آیه و ابتدای روایت مذکور اشاره شده است نیاز به وجود تشکیلاتی با حضور افراد عالم و قدرت قانونی و با لحاظ اولویت‌های مذکور در حسن اجرای اسلام و عدالت می‌باشد که نتیجه آن تحقق آثار عظیمه مذکور در روایات شود.

[15] متاسفانه به علت مشکلات عدیده ابتدای انقلاب این مساله رو به فراموشی رفت و در مواد قانون اساسی نیز "امر به معروف و نهی از منکر" صرفا به عنوان وظیفه‌ای عمومی و به نحو لسانی در اصل ۸ قانون اساسی تعبیه گردید: «در جمهورى اسلامى ایران دعوت به خیر، امر به‏ معروف‏ و نهى از منکر وظیفه‏اى است همگانى و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت، شرائط و حدود و کیفیت آن را قانون معیّن مى‏کند. «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»»

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

نرم‌افزار بانو کاری از مرکز پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

برای اجرا در ویندوز است و به موضوعات زیر می‌پردازد:

جایگاه زن در اسلام - الگوی زن مسلمان - زن و آزادی - زن و حجاب - حقوق زن - ارث زنان - حضور اجتماعی زن

زن و ازدواج - رابطه زن و شوهر - زن و قانون مجازات - مشورت با زنان - رابطه زن با فرزندان

حجم: 3.64 مگابایت
  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

نرم افزار کوثر کاری از مرکز پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم

برای اجرا در ویندوز

احادیث و مطالبی در موضوعات مختلف مرتبط با حضرت زهرا(س)

حجم: 2.71 مگابایت
  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

پیشنهاد می‌کنم سری به رسانه‌های بخشی از دوستان عدالت‌خواه بزنید، به اسم عدالت‌خواهی روزانه صدها پیام از هرآنچه فساد و ظلم و نقاط منفی در این کشور است را انعکاس می‌دهند.

روحیه برخی از این دوستان به زنانی مانده که هر روز صفحه حوادث را می‌خوانند و مالیخولیای فساد و ظلم گرفته‌اند.

صدا و سیما امسال در اقدامی شایسته در جهت چهره‌سازی مثبت و در مقابل سلبرتی‌ سازی‌های مجازی و پفکی،  ۱۱ نامزد برگزیده چهره سال ۹۷ را معرفی کرد؛

چهره‌هایی که به تک تک آن‌ها باید مفصلا پرداخت تا ارزش‌های حقیقی تعظیم شود.

پیشنهاد می‌کنم دوستان عزیزم قبل از اینکه سریع برچسپ "محافظه‌کار" و یا "اهل تزویر" را به نویسنده این متن بزنند، تأملی نمایند که کدام یک از اسامی زیر و صدها هم‌چون‌ آنان، که گم‌نام هستند را می‌شناسند و چقدر به آنها پرداخته‌اند؟👇

🔹 لعبت گرانپایه: معروف به «جراح نیازمندان» که 54هزار ویزیت و 1500 جراحی رایگان انجام داده

🔹 محمدرضا عموزاده‌: قاضی اهل گلستان که به‌جای صدور حکم زندان احکام فرهنگی صادر می‌کند

🔹اسماعیل آذری‌نژاد: روحانی قصه‌گو و فعال در حوزه کودکان مناطق محروم در کهگیلویه و بویراحمد،

🔹عصمت احمدیان: مادر شهید کارآفرین برای زنان اهوازی

🔹یوسف اصلانی: فعال حوزه توانبخشی و کارآفرینی برای معلولان

🔹 طناز بحری: پزشکی که با مهاجرت معکوس از هلند به ایران برگشته است

🔹 نورالدین توسلی: چوپان اهل ایلام که حین مراقبت از گوسفندان اقدام به کاشت درخت می‌کند

🔹 زیبا عزیزی: چهارمین زن موفق روستایی جهان در سال 2018 اهل قصرقند سیستان و بلوچستان

🔹 حاج‌کاظم کبیر صابر: چای‌فروش باانصاف تبریزی که حتی وزن پاکت کاغذی را از وزن چای کم می‌کند و می‌فروشد

🔹 نرگس کلباسی: زن جوانی که زندگی خود را وقف کمک به زلزله‌زدگان کرمانشاه کرده است

🔹 مجتبی محمدی: سرباز خوزستانی که در حادثه تروریستی اهواز جان چند نفر را نجات داد.

..............................................

پی‌نوشت:

🔹یک نقطه‌ی دیگر از عرصه‌های درگیری، فهم درست واقعیّت‌های ایران و جهان است. اینکه شما فهم درستی از واقعیّت‌های کشورتان داشته باشید، به ضرر آنها است؛ با این مخالفند، با این مبارزه می‌کنند؛ با چه ابزاری؟ با ابزار بسیار خطرناک رسانه، بخصوص رسانه‌هایی که امروز نوپدید است. با تصویرسازی غلط سعی می‌کنند افکار ملّت ایران را منحرف کنند؛ هم تصویر غلط درباره‌ی ایران، هم تصویر غلط درباره‌ی خودشان، هم تصویر غلط درباره‌ی اوضاع منطقه شما و همه‌‌ی جوان‌های کشور باید جایگاه امروز کشور و ملّتتان را بدانید؛ این شرطِ اوّلِ اثرگذاری شما است. [۱]

🔹این همه مراکز فساد که از بین رفته است، این همه خدمتى که به این ملت شده است، این همه خدمت که به اسلام شده است، اینها را چشم مى‌پوشند از آن، یا اگر بخواهند بر خلافش مى‌گویند؛ و اگر یک کارهایى به واسطه دیگران شده است، به واسطه اشخاص فاسد شده است، این را به حساب اسلام مى‌آورند و به حساب جمهورى اسلامى؛ یک قدر تأمل کنند. توجه کنند که شما مکلفید که از این جمهورى اسلامى دفاع کنید. اگر دفاع نکنید، این جمهورى اسلامى با تبلیغات خارج دامنه‌دار و تبلیغات داخل دامنه‌دار [صدمه خواهد دید]. باز شما هم که خودتان را از این ملت مى‌دانید، مسلمان هستید، متعهد هستید، لکن عقدههایى تو کار است، توجه به این عقده‌ها نکنید. شما که از اسلام بدى ندیدید، مى‌خواهید که اسلام در ایران تحقق پیدا بکند، کمک کنید به تحقق اسلام در ایران؛ نه کمک کنید بر جلوه دادن کوچک‌ها و فسادهاى کوچک به طور بزرگ، و جمهورى اسلامى را در نظر دنیا معکوس نشان بدهید.[۲]

..........................

ارجاعات:👇

[۱] بیانات امام خامنه‌ای در 12 مهر 97 در ورزشگاه آزادی

[۲] صحیفه امام ؛ ج ۱۴ ؛ ص ۵۸

..........................

مطلب مرتبط:👇

عدالت‌خواهی با معنویت قسمت اول و دوم

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

به نظر شما مردمی بودن یک روحانی یعنی چه؟ معمولا اولین تصوری که در اذهان شکل می‌گیرد: اینکه روحانی مثلا با اتوبوس رفت‌ و آمد کند یا خودش به بازار برود و خریدهایش را مستقیم انجام دهد و یا با جوانان و مردم نشست و برخواست کند، راحت حرف بزند و ...

اما، یک کارمند، معلم، نظامی و خلاصه هر انسان معمولی اگر بخواهد تافته جدابافته نباشد، باید همه این فاکتورها را داشته باشد البته اقتضائات مشاغل مختلف این رفت‌ و آمدها را کم و زیاد می‌کند.

گاهی حتی مردمی بودن یک روحانی به حضور افراطی او در مردم و یا عوام زده بودن بودن او تلقی می‌شود.

اما مردمی بودن یک روحانی:

🔹یعنی روحانی کارکردی میان مردم داشته باشد و مردم بدون تشریفات به راحتی با او ارتباط ‌گیرند؛

🔹یعنی وقتی او در میان مردم نباشد بخشی از کار مردم لنگ باشد و فقدان او را احساس کنند؛

🔹یعنی اگر طلبه‌ای از میانشان رفت خسارتی برآنان وارد شود که قابل جبران نباشد.

در زمان آشیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم وقتی در قم سیل بزرگی می‌آید و خانه‌های زیادی را تخریب می‌کند، مسئولیت اصلی بازسازی خانه‌های مردم با ایشان و طلاب است به گونه‌ای که از تمام کشور و حتی دولت توسط ایشان برای بازسازی خانه‌های مردم کمک‌ جمع می‌شود و یا در شرایط بسیار سخت معیشتی حوزه و طلاب در دوره رضاشاه، اولین بیمارستان‌های قم(سهامی و فاطمی)، دارالطعام فقرا، سیل بند در بالادست رودخانه قم و یا غسال خانه برای قبرستان، توسط ایشان تأسیس می‌شود و یا حتی به بخشی از فقرا همچون طلاب شهریه داده می‌شود و خلاصه چنین می‌شود که قلوب مردم با ایشان همراه است.

  آیت‌الله بروجردی زعیم حوزه بعد از آیت‌الله حائری در دوران حضور خود در بروجرد یکی از مجهز‌ترین کارخانه‌های برق را در این شهر تاسیس و یا خیریه بسیار بزرگی را راه‌اندازی می‌نمایند که مستمندان آن منطقه را سرپرستی می‌نماید، از جمله اقدامات ایشان بعد از حضور در قم تلاش برای لوله‌کشی آب شهر قم و یا تاسیس بیمارستان جدید در این شهر است.

البته همه این برنامه‌ها زمانی توسط این بزرگان انجام ‌شده است که:

🔹به علت عصر جدید حاکمیت مدرنیته کارکردهای متعدد روحانیت در جامعه رفته رفته از میان رفته است و شئون متعدد جدیدی در عرض کارکردهای سابق روحانیت پدید آمده است که روحانیت نقشی در آن ندارد؛

🔹دوره‌ای که حوزه‌های علمیه شیعه در عراق به علت حاکمیت انگلیس در این کشور و حوزه‌های علمیه ایران نیز به علت حاکمیت یک دست‌نشانده انگلیس تعطیل شده است و مأموریت اصلی زعمای حوزه، حفظ حوزه و تقویت دوباره و آماده سازی آن برای ایفای نقش جدید در دوران حاکمیت مدرنیته است.

.............................

مطالب مرتبط:👇

به حاشیه رفتن روحانیت در عصر جدید حاکمیت مدرنیته

رابطه شهادت به توحید و قیام به قسط

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مسیرهای غلطی که در اواخر دوران قاجار آغاز شد و با تأسیس پهلوی شدت گرفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با قوت بیشتری ادامه یافت، روند ظهور مدرنیته در ساحت "حاکمیت و اجتماع" و مستغنی شدن "جامعه و حاکمیت" از روحانیت بود.

تا قبل از پهلوی عمدتا شاهان به شاهی خود در دربار و مردم به زندگی خود در خارج از دربار مشغول بودند و مناسبات دولت و مردم بسیار محدود بود.

در آن دوره حیات اجتماعی با کمک ارتباطات و نهادهای مختلف مردمی، برقرار بود و عمده نهادهای اجتماعی به دست روحانیت اداره می‌شد.

برای روشن شدن ماجرا مثالی می‌زنم:

👈همه در تاریخ خوانده‌ایم در دوره مشروطه علما برای تأسیس عدالت‌خوانه و پذیرش مشروطه توسط شاه، ابتدا به حرم عبدالعظیم حسنی(ع) مهاجرت داشتند و بعد از آن به حرم حضرت معصومه(س) و این تحصن علما منجر به اعتراض مردم و اجبار شاه به پذیرش درخواست‌های علما شد.

🔹آنچه به اشتباه خیلی‌ها تصور می‌کنند، این است که آن زمان مردم عاشق چشم و ابروی روحانیت بودند، چون روحانیت تقدس خود را حفظ نموده و حاکمیت را در اختیار نداشت، مردم خالصانه گوش به فرمان روحانیت بودند اما در حال حاضر حاکمیت در دست روحانیت است و مردم از آنها زده‌شده‌اند و...

🔹در ادامه این تحلیل اشتباه نیز قیاسی می‌کنند با وضعیت کنونی که اگر روحانیون همه در یک کشتی به دریا بروند و خلاصه دیگر برنگردند، هیچ اتفاق خاصی در روند حاکمیت و اجتماع نخواهد افتاد و چند خورده کار تشریفاتی و ساده روحانیت چون "صیغه عقد" و "نماز میت" را هم مثل خیلی از امور اجتماعی دیگر برخی افراد متدین و مورد اعتماد مردم انجام می‌دهند و خلاصه نتیجه می‌گیرند که اشتباه روحانیت در بدست گرفتن حاکمیت بود.

حال آنکه اصل داستان دقیقا بالعکس است اگرچه قیاس آن به ظاهر درست است اما نتیجه‌گیری مبتنی بر آن تحلیل کاملا اشتباه است.

🔸در دوره قبل از حاکمیت مدرنیته روحانیت نه تنها برای حفظ تقدس خود به انزوا نرفته بود بلکه عمده نهادهای جامعه به وسیله او اداره می‌شد و  روحانیت کارکردهای متعددی در جامعه داشت؛ مثلا: آموزش و پرورش، ثبت و اسناد، قضاوت و ریش سفیدی و حتی طبابت در دست روحانیت بود و درکنار همه ‌اینها رسانه آن روز جز در برخی طبقه روشنفکر، در انحصار روحانیت بود و این قدرت لایزالی به روحانیت می‌داد.

شئون مذکور در جامعه بسیط آن روز عملا همه شئون زندگی مردم بود.

آن روز روحانیت در وسط زندگی عینی مردم بود، برخلاف جامعه امروز که ظاهرا حاکمیت در دست اوست اما عملا روحانیت به انزوا رفته و حیات اجتماع، مستغنی از وجود او شده است.

و این همه به علت عدم شناخت "مدرنیته و مردم در دوران آن" توسط روحانیت و مردم است.

🔸در آن دوره وقتی روحانیون دست از کار می‌کشیدند و مثلا بالاتفاق به قم مهاجرت می‌کردند و متحصن می‌شدند زندگی مردم عملا از کار می‌افتاد، چراکه تمام حیات اجتماع آن روز به صورت مستقیم با روحانیت سروکار داشت و شاه هم به علت فشار اجتماعی مجبور به پذیرش خواست روحانیت بود ولو این خواسته محدود شدن قدرت خود شاه می‌بود.

...................................

مطالب مرتبط:👇

رابطه شهادت به توحید و قیام به قسط

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

ته بسیاری از تحلیل‌ها را که دنبال کنیم، می‌رسیم به یک گزاره مشترک: "سوءظن بالله"؛

🔹مثلا کسانی که می‌گویند حق و حقیقتی در عالم وجود دارد اما ما نمی‌توانیم آن را بشناسیم، اگرچه گزاره‌ای معرفتی را بیان می‌کنند اما در واقع "سوء ظن بالله" دارند، چگونه می‌شود خداوند حکیم و رحیم، دست ما را از رسیدن و فهم حقیقت اگر بخواهیم، کوتاه بگذارد؛

🔹یا کسانی که با وجود تعداد شهدای بی‌سابقه‌ای‌ که این ملت در تاریخ اسلام در راه اسلام ناب داده‌اند و باوجود حضور خالصانه و فداکارانه مردم در صحنه انقلاب، گمان می‌کنند امکان دارد یک نیروی خارجی با قدرت نظامی خود یا یک بمب اتم طومار انقلاب را درهم پیچد، یا گمان می‌کنند تا مقابل نظام سلطه گردن خم نکنند مشکلات کشور حل نمی‌شود، "سوء ظن بالله" دارند؛

🔹یا کسانی که با وجود وعده خداوند برای تامین روزی از ترس فقر ازدواج نمی‌کنند، "سوء ظن بالله" دارند.

کسی که "سوء ظن بالله" دارد، ولو خود را مسلمان هم می‌داند اما در توحید خود دچار مشکل است و نتیجه "سوء ظن‌ او به خدا" نیز چیزی جز خسران دنیا و آخرت وی نیست، به تعبیر قرآن:

👈«وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُشْرِکاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ»

🔹و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد مى‌برند عذاب کند؛ پیشامد بد زمانه فقط بر خودشان باد. (فتح -۶)

👈«وَ ذلِکُمْ ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنْتُمْ بِرَبِّکُمْ أَرْداکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِینَ.»

🔹و این گمان بدى بود که درباره پروردگارتان داشتید و همان موجب هلاکت شما گردید و سرانجام از زیانکاران شدید. (۲۳-فصلت)

بنده خدا اگر حسن ظن به خداوند داشت، خداوند نیز امور را برای او اصلاح می‌کند، به تعبیر حدیثی از امام رضا(ع) در کتاب شریف کافی:

👈«أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ؛ فَإِنَّ اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- یَقُولُ: أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ بِی، إِنْ خَیْراً فَخَیْراً، وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً».[1]

🔹به خدا خوشگمان باش؛ زیرا خداوند مى‌فرماید:" من نزد گمان بنده‌ام به خودم هستم؛ اگر گمان او خوب باشد، خوبى را و اگر بد باشد، بدى را برایش مقدر مى‌کنم".

........................

مطالب مرتبط:👇


[1] کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، 15جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر - قم - ایران، چاپ: 1، 1429 ه.ق. ؛ ج‏3 ؛ ص184

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

در روایات نقل شده است شبی رسول الله(ص) در خواب دیدند که بنی امیه از منبر ایشان بالارفته‌اند و مردم را گمراه نموده و به بت پرستی برمی‌گردانند. حضرت(ص) غصه دار بودند، جبرائیل بر ایشان نازل شد و گفت: یا رسول‌الله، چه شده است، می‌بینم که غصه دار هستی؟ حضرت خواب خود را برای او نقل می‌کنند و جبرائیل می‌گوید به خدایی که تو را مبعوث کرد معنای این خواب را نمی‌دانم. سپس عروج می‌کند و زمانی نمی‌گذرد که بازمی‌گردد و سوره قدر را بر حضرت نازل می‌کند.[1]

در سوره قدر خداوند وعده نابودی بنی‌امیه بعد از حکومتی هزارماهه را به حضرت می‌دهند و می‌فرمایند در عوض آن خداوند به تو "لیلة القدر" را داده است که از آن بالاتر است. در روایات حضرت فاطمه(س) به شب قدر تشبیه شده‌اند.[2] در شب قدر است که ملائک خدا نازل می‌شوند و در این شب است که می‌توان تا مطلع الفجر که به تعبیر روایات ظهور حضرت حجت(عج) باشد، به سلامت رسید. در تفسیر فرات کوفی از امام صادق(ع) روایت شده است:

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» اللَّیْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا وَ قَوْلُهُ‏ «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» یَعْنِی خَیْرٌ مِنْ أَلْفَ مُؤْمِنٍ وَ هِیَ أُمُّ الْمُؤْمِنِینَ‏ «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها» وَ الْمَلَائِکَةُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ یَمْلِکُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏ وَ الرُّوحُ الْقُدُسُ هِیَ فَاطِمَةُ ع‏ «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى‏ مَطْلَعِ‏ الْفَجْرِ» یَعْنِی حَتَّى یَخْرُجَ الْقَائِمُ (ع)‏.[3]

در آیات 35 تا 40 سوره مبارکه نور، تقابل دو جریان نور و ظلمت وجود دارد که در روایات به تقابل جریان ولایت الهی اهل بیت و طاغوت تشبیه شده‌اند.[4] و حضرت زهرا(س) خلق شده از نور عظمت الهی است که بر همه انبیاء الهی فضلیت داشته و مبداء انوار اهل بیت طهارت است[5] و شیعیان به واسطه ولایت حضرت زهرا(س) است که طاهر شده و به ولایت امیرالمومنین و نبی‌اکرم(علیهما السلام) ملحق می‌شوند.[6]



[1]  عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: رَأَى رَسُولُ اللَّهِ ص فِی‏ مَنَامِهِ‏ بَنِی‏ أُمَیَّةَ یَصْعَدُونَ‏ عَلَى مِنْبَرِهِ مِنْ بَعْدِهِ وَ یُضِلُّونَ النَّاسَ عَنِ الصِّرَاطِ الْقَهْقَرَى فَأَصْبَحَ کَئِیباً حَزِیناً قَالَ فَهَبَطَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لِی أَرَاکَ کَئِیباً حَزِیناً قَالَ یَا جَبْرَئِیلُ إِنِّی رَأَیْتُ بَنِی أُمَیَّةَ فِی لَیْلَتِی هَذِهِ یَصْعَدُونَ مِنْبَرِی مِنْ بَعْدِی وَ یُضِلُّونَ النَّاسَ عَنِ الصِّرَاطِ الْقَهْقَرَى فَقَالَ وَ الَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ هَذَا شَیْ‏ءٌ مَا اطَّلَعْتُ عَلَیْهِ فَعَرَجَ إِلَى السَّمَاءِ فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ نَزَلَ عَلَیْهِ بِآیٍ مِنَ الْقُرْآنِ یُؤْنِسُهُ بِهَا قَالَ‏ أَ فَرَأَیْتَ‏ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِینَ ثُمَّ جاءَهُمْ ما کانُوا یُوعَدُونَ ما أَغْنى‏ عَنْهُمْ ما کانُوا یُمَتَّعُونَ‏ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ- إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ- لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْلَةَ الْقَدْرِ لِنَبِیِّهِ ص خَیْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ مُلْکِ بَنِی أُمَیَّةَالکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص159.

[2] اللَّیْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ‏ فَمَنْ‏ عَرَفَ‏ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏43 ؛ ص: 65.

[3] کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، 1جلد، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی - تهران، چاپ: اول، 1410 ق، ص: 582

[4] قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى- اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏ مَثَلُ نُورِهِ‏ کَمِشْکاةٍ فَاطِمَةُ ع‏ فِیها مِصْباحٌ‏ الْحَسَنُ- الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الْحُسَیْنُ- الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌ‏ فَاطِمَةُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ بَیْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْیَا- یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ إِبْرَاهِیمُ ع- زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ لَا یَهُودِیَّةٍ وَ لَا نَصْرَانِیَّةٍ- یَکادُ زَیْتُها یُضِی‏ءُ یَکَادُ الْعِلْمُ یَنْفَجِرُ بِهَا- وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ- یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ یَهْدِی اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ یَشَاءُ- وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ‏ لِلنَّاسِ‏ قُلْتُ‏ أَوْ کَظُلُماتٍ‏ قَالَ الْأَوَّلُ وَ صَاحِبُهُ- یَغْشاهُ‏ مَوْجٌ‏ الثَّالِثُ- مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ‏ ظُلُمَاتٌ الثَّانِی- بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ‏ مُعَاوِیَةُ لَعَنَهُ اللَّهُ‏ وَ فِتَنُ بَنِی أُمَیَّةَ- إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ‏ الْمُؤْمِنُ فِی ظُلْمَةِ فِتْنَتِهِمْ- لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً إِمَاماً مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ ع- فَما لَهُ مِنْ نُورٍ إِمَامٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ قَالَ فِی قَوْلِهِ- یَسْعى‏ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ‏ أَئِمَّةُ الْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تَسْعَى بَیْنَ یَدَیِ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِأَیْمَانِهِمْ حَتَّى یُنْزِلُوهُمْ مَنَازِلَ أَهْلِ الْجَنَّةِ.  الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص: 195.

[5] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا وَ غَشِیَتْ أَبْصَارُ الْمَلَائِکَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا لِهَذَا النُّورِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ‏ نُورِی‏ أَسْکَنْتُهُ‏ فِی‏ سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِی یَهْدُونَ إِلَى حَقِّی وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِی‏. ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع، 2جلد، کتاب فروشى داورى - قم، چاپ: اول، 1385ش / 1966م، ج‏1، ص: 180.

[6] در زیارت نامه حضرت زهرا می‌خوانیم: یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ‏ اللَّهُ‏ الَّذِی‏ خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ‏ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَایَتِک‏. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، 1جلد، مؤسسة فقه الشیعة - بیروت، چاپ: اول، 1411 ق؛ ج‏2 ؛ ص: 711.

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

📝 برخی گمان‌کرده‌اند مساله ما پذیرش یا عدم پذیرش "برجام" یا "fatf " یا هر عنوان جدید دیگر است، اینها مشکل اصلی نیست و چه بسا دولتی انقلابی هم روی کار بود و در شرایطی مجبور به پذیرش قراردادهایی از این دست می‌شد.

مشکل اصلی روح حاکم بر "جریان حاکم بر دولتمان" است که نتیجه‌ای جز خواری کشور نخواهد داشت. روحی که عوض حساب‌بردن از "خدا" از "کد خدا" حساب می‌برد.

در کتاب شریف کافی از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است:

🔹«هر کس از خدا حساب ببرد، همه‌چیز از او حساب خواهد برد و هرکس از خدا حساب نبرد، خدا با او کاری می‌کند که او از همه چیز بترسد و حساب ببرد.»

👈«مَنْ خَافَ اللَّهَ، أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ کُلَّ شَیْءٍ؛ وَ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللَّهَ، أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ».[1]

  اگر گمان کرده‌ایم با "برجام" یا "fatf" یا "موشکی" یا "حقوق بشر" و خلاصه اگر گمان کرده‌ایم این ماجرا قرار است، تمام شود اشتباه کرده‌ایم، تا وقتی «ربنا الله» را باور نکنیم، اوضاع عوض نخواهد شد.

به تعبیر مروی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله):

🔹خداوند کسى را که آدمیزاد از او مى‌ترسد بر وى مسلط مى‌کند؛

👈«إنّما یسلّط اللَّه على ابن آدم من خافه ابن آدم»

🔹و اگر آدمی‌زاد جز خدا از کسى نمى‌ترسید، خدا احدی را بر او مسلط نمی‌کرد؛

👈«و لو أنّ ابن آدم لم یخف غیر اللَّه لم یسلّط اللَّه علیه أحدا»

🔹آدمیزاد به کسى که به او امیدوار است واگذار مى‌شود و اگر جز خدا به کسى امید نداشت خدا او را به دیگرى وانمی‌گذاشت؛

👈«و إنّما وکّل ابن آدم لمن رجا ابن آدم و لو أنّ ابن آدم لم یرج إلّا اللَّه لم یکله اللَّه إلى غیره.» [2]

بدانیم رفتار خدا با جامعه مؤمنین و غیر مؤمنین متفاوت است. تا وقتی اهل ایمانیم اما نه ایمان کامل و زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دهیم، بویی از عزت را نخواهیم چشید.

🔹آیا به بعض کتاب ایمان می‌آورید و برخی را خیر؟

👈«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ»

🔹نتیجه کسانی از شما که چنین باشند چیزی جز خواری دنیا نخواهد بود.

👈«فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا» (85 البقره)...

🔹اینان کسانی بودند که زندگی دنیا را در مقابل زندگی جهان دیگر خریدند، نه عذاب آنها کاسته خواهد شد و نه یاری خواهند شد.

👈«أُوْلَئکَ الَّذِینَ اشْتروُاْ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا بِالاَخِرَةِ  فَلَا یخُفَّفُ عَنهمُ الْعَذَابُ وَ لَا هُمْ یُنصَرُونَ» (86 البقره)



[1] کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، 15جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر - قم - ایران، چاپ: 1، 1429 ه.ق.

ج‏3 ؛ ص175

[2] پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، 1جلد، دنیاى دانش - تهران، چاپ: چهارم، 1382ش، ص: 347.

.................................................................

مطالب مرتبط ۱:👇

زمانه چیست؟ (از کانال استاد عزیز حجت‌الاسلام علی مهدیان)

اکنون زمانه چیست؟ 

🌲 روایتی در کافی شریف هست که شخصی از امام صادق میپرسد کی قیام میکنید امام میفرماید دورانش نرسیده. در جای دیگری ایشان در پاسخ به جناب ابومسلم که درخواست میکند قیام و انقلاب را به رهبری امام بسپارد میفرماید ما انت من رجالی و لا الزمان زمانی. یعنی تو آدم من نیستی و دوران این کار هم نیست. 

🌲تشخیص دوران برای اینکه موضع گیری درستی پیدا کنیم ضروری است. روایات میفرمایند با زمانه نجنگ بلکه مدارا کن برای تغییرش. روایتی از امیرالمومنین هست که تغییر زمانه به تغییر حاکمان و اراده مسلط بر جوامع است. پس در تشخیص زمانه میتوان از اراده های حاکمیتی موجود نیز استفاده کرد. روایات توجه به هویت و اراده امتها را نیز موثر میدانند. 

🌲یکی از تفاوتهای جدی حضرت امام با برخی علمای دیگر در تشخیص دوران و زمانه بود. بعدها معلوم شد تشخیص امام درست بود اما به هر حال این مقوله در زمان خود باید تشخیص داده شود تا بتوان به جبهه حق و مردم کمک داد.

🌲امروز دوران و زمانه چیست؟ اراده حاکمان دنیا این است که اراده مردم ایران تغییر کند فشار اقتصادی و قبل از آن جنگ فرهنگی مخاطبش مردمند و این کشورها این همه هزینه نمیکنند که ایرانی را بچزانند و لذت ببرند اینها هدفی دارند و هدفشان تغییر اراده مردم ایران است. 

🌲در ایران اراده رهبری حفظ قدرت و اراده عمومی مردم است همان چیزی که دشمن میخواهد تغییر کند. پس همه چیز به همین اراده عمومی بر میگردد. امام میخواهد این اراده حفظ شود و دشمن میخواهد این اراده تغییر کند. این سبک اقدام از هر دو طرف همیشگی است اما امروز با بروز فشار اقتصادی و رسانه ای کاملا این واقعه #بروز و ظهور یافته. 

🌲اما این اراده  مردم که همه دعوا ها بر سر آن است، چیست؟ عمق این اراده همان است که باعث دشمنی با ایران بوده و آن اراده انقلاب و #قیام. حفظ این اراده در مقابل دشمن یعنی #مقاومت. 

🌲خلاصه اینکه امروز #دوران_بروز_مقاومت_ایران است. 

 اعتقاد به کلمه انا لله و انا الیه راجعون همیشگی است اما بروز آن در وضعیت فشار و بلا است. پس زمانه بروز مقاومت یک دوران جدید را شکل میدهد.

خوب باید چه کنیم؟ کمک به عبور موفق مردم از این دوران. 

🌲در انتخاباتهای آینده مهم تر از اینکه مردم چه کسی را انتخاب میکنند #معنای_انتخاب آنها است. اگر انتخاب و اراده مردم معنایش مقاومت باشد از این دوران به موفقیت عبور کرده ایم و تا این واقعه رخ ندهد از این دوران عبور نکرده ایم.

.....................................................

مطلب مرتبط ۲:👇

درد و دلی که از تحمل گرانی از سویی و سخنان حماقت‌وار برخی می‌شنیدم:

✅ آقایان دولت تدبیر و امید کاری کردند کارستان...

👈رفته‌ام مرغ بخرم یک عدد مرغ نزدیک به ۳۰ تا ۳۵ هزارتومان تمام می‌شود.

می‌گویم: پس چه شد مرغ دولتی؟! می‌گویند: هر روز ساعت ۱۱ می‌آوریم و مردم صف می‌کشند و به سرعت تمام می‌شود.

🔹در بهمن ۹۴ و ۹۵ مردم را در صف سبد کالا تحقیر کردند و حالا در صف گوشت.

🔹قیمت‌ها هر روز گران‌تر از دیروز می‌شود، آقایان حامی دولت که عمدتا هم از سرمایه‌دارها هستند، می‌گویند همه‌اش تقصیر خودتان است، همه‌اش دست خودتان است، ما از روحانی شاکی هستیم، که رسما اعلام نمی‌کند که شما نمی‌گذارید کار کند!😳😳

🔹کاش لااقل عوض شرمندگی ساکت می‌شدند، آخر حماقت تا کی؟ 

حداقل از خودتان بپرسید پول مالیات و نفت دست کیست؟ ازخودتان بپرسید قانون، مصوبه و لایحه دست کیست؟ 

🔹دولت "سرمایه‌دارها" و مجلس "تکرار می‌کنم‌ها" تا کی می‌خواهند حقارت‌ دادن مردم را ادامه دهند؟!

🔹می‌گویند: اینها همه به خاطر این است که ما به علت نظارت شورای نگهبان نتوانسته‌ایم افراد کارآمد خود را به کار بگیریم؟ 

🔹پیشنها می‌کنم این افراد کارآمد خود را برای شورای شهر که نظارت شورای نگهبان در آن وجود ندارد بکار بگیرید تا مثلا وضعیت شورای شهر تهران داد خودتان را هم درنیاورد؟! یا مثلا در بدنه دولت و استانداری‌ها که نظارتی نیست، این آدم‌های کارآمد خود را بکار بگیرید!

................................

آشنایی با بودجه و ردیف نهادهای مختلف

صف خرید گوشت دولتی در بهمن ۹۷

  • حمید رضا باقری