✅از جمله ارکان معاملات در فقه عینیت و مالیت شرعی داشتن مورد معامله است.
عینیت داشتن یعنی آنچه مورد معامله قرار میگیرد محسوس باشد، مالیت شرعی داشتن نیز یعنی آنچه شارع مالیت عرفی آن را پذیرفته است، مثلا خوک اگرچه در بازر قیمت داشته باشد ولی خداوند ارزشی در خرید فروش برای آن قائل نیست.
✅در توضیح ارکان مالیت عرفی دو مورد ذکر میکنند:
اولا فایده داشتن
ثانیا نیازمندی مردم به این فایده
مثلا فلان حشره مطمانا فوایدی دارد اما این فواید مورد نیاز مردم نیست پس معامله بر آن باطل است.
✅ زمانی در عصر مشروطه وقتی روحانیون در ری یا قم متحصن میشدند، مردم آنقدر به شاه فشار میآوردند که شاه مجبور بود از علما خواهش کند تحصن خود را خاتمه دهند، از علل مهم این فشار مردمی داشتن جایگاه و شئون مختلف اجتماعی توسط روحانیت بود چون وقتی روحانیت متحصن میشد عملا کارهای مردم معطل میماند.
✅در جامعه بسیط آن دوره آموزش و پرورش، قضاوت، ثبت و اسناد و حتی بعضا طبابت مردم در دست روحانیت بود. مثلا اسناد ملکی مردم صرفا کاغذی بود که به امضای مجتهد شهر میرسید، رسانه اصلی جامعه نیز عوض تلوزیون، روزنامه، شبکههای مجازی و... صرفا منبرها بودند.
✅از دوره رضاشاه با مدرن شدن ساختارهای حکومت و اجتماع، شئون اجتماعی روحانیت رفته رفته از او گرفته شد و این روند با گذشت زمان تشدید شد، حتی با وقوع انقلاب اسلامی نیز شرایط فرقی نکرد و نه تنها تغییر چندانی در محدود شدن فعالیتهای روحانیت صورت نگرفت بلکه انزوای روحانیت شکل رسمیتری نیز پیدا کرد.
✅ امروز نظام عملا از جامعه روحانیت در عرصههای مختلف مستغنی است، سیستم دانشگاه، قاضی یا دبیر دینی، عربی، ادبیات و خلاصه هرچه نیاز دارد را خودش تأمین میکند.
در عرصههای علوم انسانی هم باز دانشگاه سیستم خودش را دارد، اقتصاد، علوم اجتماعی، تربیتی، روانشناسی و... همه با ترجمه کتب غربی در حال تدریس و توسعه هستند.
✅البته اشکالی هم به نظام وارد نیست، وقتی زمان به سرعت پیش میرود و نیازهای جدید برای جامعه بوجود میآید، این نیازها باید پاسخ داده شود و اگر حوزه پاسخی نداشت و خود را صرفا محدود به منبر و روضه کرده بود، این نیاز بیپاسخ نخواهد ماند.
✅اما رواحنیت در مقابل این سرعت تحولات جامعه و ایجاد نیازهای جدید چه کند؟ آنچه از علوم در حوزه به آن پرداخته میشود مطمانا مفید و ارزشمندترین علوم هستند اما:
👈از طرفی غالبا محصولات حوزه برای جامعه عینیت ندارد و محسوس نیست فلذا خریدار چندانی هم ندارد. مثلا وقتی حوزه مشغول بحثهای نظری صرف و آسمانی است، نهادهای مختلفی همچون مجلس، ریاست جمهوری، سپاه و... همه برای رسیدن به پاسخ عملی مسائل عینی انقلاب اندیشکدهها و مجموعههای مستقلی تشکیل دادهاند تا بتوانند به پاسخهایی عینی برای مسائل پیشروی نظام برسند.
البته بخش قابل توجهی از محصولات تولیدی حوزه نیز که عینیت دارند متاسفانه به علت عدم سازوکار هماهنگ کننده حوزه و نهادهای انقلاب دیده نمیشوند.
👈از طرفی دیگر هم محصولات مفید حوزه به علت مدرن شدن جامعه و حکومت، امروز چندان به کار مردم نمیآید، مثل گیاهی میماند که ولو بیشترین فواید را دارد اما جامعه نه تنها چندان به فواید این گیاه احساس نیاز نمیکنند بلکه برخی از آنها با تبلیغات منفی نوعی اشمئزار نیز نسبت به آن پیدا کردهاند.
✅ وقتی مطاع روحانیت چندان خریدار نداشت اولین مشکلی که ایجاد میشود ادامه حیات اقتصادی روحانیت سخت و سختتر خواهد شد و خود این مشکل آسیبهای روحانیت را به صورت تصاعدی بیشتر خواهد کرد.
⁉️اما راهکار چیست؟ روحانیت شروع به آوازخوانی در مجالس شادی کند؟ مهندس شود؟ خودش کارهای اقتصادی راهبیاندازد؟ بنگاه خیریه برای خودش تأسیس کند؟ بودجه خود را از دولت تأمین کند؟
اگرچه خداوند بخشی از خمس را برای تأمین امور مبلغان دین اختصاص داده است اما همیشه این مبلغ به اندازه کافی تأمین نمیشده است.
✅طبیعتا نمیتوان به جامعه گفت مثلا رسانه را کنار بگذار، علوم روانشناسی، تربیت، اقتصاد و... را کنار بگذار، یا مثلا بچهها نیاز به معلم قرآن و دینی ندارند و بیاییند پای منبر بنشینند.
😳در این میان با وجود محدود شدن روز به روز شئون روحانیت آنچه شگفت انگیز است، بیرغبتی توده روحانیت به امر تبلیغ دائمی و استقرار در شهرها و روستاها به عنوان شأن اصلی روحانیت میباشد.
یعنی باوجود خالی بودن بسیاری از مساجد، روحانیون در قم و سایر مراکز تحصیلی روحانیت تجمع نموده و صرفا به سفرهای تبلیغی در ایام خاص اکتفا میکنند!
✅ بعد از انقلاب برخی شئون تبلیغی دولتی همچون نمایندگی رهبری در نهادهای مختلف اعم از نظامی، آموزشی و اداری و... بوجود آمده است، امامت جمعه نیز بخشی از نیروهای روحانیت را به خود اختصاص میدهد اما بخش اعظم روحانیت همچنان بلاتکلیف و مشغول تحصیل است.
البته ماجرای روند آموزشی و سرعت کار علمی رسمی حوزه خود قصه عالم جابلقا و جابلسا است که حرفهایش بسیار است اما...!
⁉️شاید بگویید: چرا روحانیون معلم عربی، قرآن، دینی، پرورشی و... نمیشوند؟ چرا کارهای تبلیغی و تأمین مالی خود را در مدارس سامان نمیدهند؟
مگر نه این است که امسال با تصویب مجلس بدون آزمون آموزش پرورش روحانیون را استخدام میکرد؟
مگر نه این است که طلاب با حقوق رسمی معادل یک معلم میتوانند سرباز معلم شوند و خدمت سربازی را در آموزش و پرورش بگذرانند؟
مگر اولویت کار در قوه قضائیه با روحانیون نیست؟ پس چرا با وجود درخواستهای رهبری و قوه قضائیه روحانیت برای حضور در این نهاد چندان تمایل نشان نمیدهد؟
👈شاید هرکس پاسخی دهد اما به نظر بنده مقصر نظام ارزشی پدید آمده در حوزه است.
✅چندروز پیش جلسهای در حوزه با حضور قریب به دو هزار روحانی و یک سخنران معروف تشکیل شده بود که صرفا یک عکس آن حاشیه ساز شد، اما جز مسئولین برگزاری جلسه نه کسی صوت این جلسه را ضبط کرده بود و نه عکس یا خبری خاصی!
دوستان اعتراض داشتند که چرا رسانهها این جلسه را انعکاس ندادهاند اما بنده اعتراض داشتم چرا این جمعیت کثیر از شما هیچ کدام رسانه ندارید یا با رسانهها مرتبط نیستید؟ چرا هیچکدام مستقلا عکس یا صوتی تهیه نکردید؟
اگر شما مبلغ دین هستید امروز ابزار تبلیغ رسانه است؟!
✅امروز با یکی از مسئولین ارشد حوزه در این موضوعات صحبت میکردم، میگفت ما نزدیک به ۵۰ کار تخصصی برای روحانیت داریم، متأسفانه ما هرچه طلبه میپذیریم به او میگوئیم قرار است مجتهد شوی و البته مجتهد نمیشود ولی تصور اجتهاد را پیدا میکند و دیگر حاضر نیست کارهایی مثل تبلیغ و... را انجام دهد.
📌روحانیت باید برای بدست گرفتن جایگاه حیاتی خود در جامعه بازنگری جدی کند.
صحبتهای استاد رحیمپور ازغدی در مورد نقد روند حوزه
دریافت
فایل صوتی کامل سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی در ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ در مدرسه فیضیه
متاسفانه این سخنرانی با موج گستردهای از محکومیتها توسط رسانههای اصلاح طلب و حتی علمای حوزه مواجه شد.
موضع روزنامههای اصلاح طلب در مورد سخنرانی رحیمپور و حواشی آن در ۲۵ مرداد ۹۷
موضع آیتالله نوری همدانی در مورد این جلسه