✅ بعد از قیام "شیخ صفیالدین اردبیلی قطب بزرگ صوفیان" و بدست گرفتن قدرت حاکمه ایران؛ از آنجا که برای اداره کشور نیاز به قانون و ساختارهای مشخص است و صوفیه از این منظر دارای نقص بزرگی بوده و هست، از فقهای شیعه برای نظاممند نمودن حکومت و اجرای فقه و قانون دعوت شد.
✅ برای اولین بار در عصر صفوی (۹۰۷-۱۱۴۸ ق) روحانیت شیعه برای تحقق اسلام، وارد همکاری جدی با حاکمان شد و توانست با عملکرد اجرایی و تبینی خود در این دوره، جامعه ایران که عمدتا مردم آن، سنی مذهب و محب اهل بیت بودند را به مذهب تشیع اثنی عشری دعوت نماید.
✅ در این دوره جریان اخباری حاکم بر فضای روحانیت شیعه به درستی توانست سامانی به امهات علمی شیعه و تدوین جوامع روایی و... دهد.
✅ "ژان پانیست تاورنیه" از مستشرقین عهد صفوی در فصلی از سفرنامه خود به جایگاه روحانیون در ساختار حاکمیت میپردازد که خلاصهای از آن را به عنوان سندی از حضور فعال روحانیت در ساختار قدرت این دوره برای تحقق اسلام در ادامه میآورم:👇
🔹همانطور که اعتماد الدوله وزیر اعظم و شخص اول در امور دنیوی و روحانی است، صدر نیز شخص اول روحانی در ایرن است، اما در مجلس شور و سایر مجالس رسمی، زیردست اعتمادالدوله مینشیند.
🔹فرق میان صدر ایران و مفتی عثمانی یعنی کلیهی علمای دو مملکت اینست که در عثمانی روحانیون دیگر نمیتوانند داخل طبقه غیر روحانیون بشوند اما در ایران مانعی برای اینکه صدر هم موقعی اعتماد الدوله بشود نیست.
🔹منصب صدارت روحانی در شخص واحدی محدود و متمرکز نیست، گاهی ممکن است دو نفر صدر باشند. چون موقوفات در ایران بر دو قسم است، یکی موقوفات سلطنتی و دیگری موقوفات متفرقه، به اینواسطه گاهی صدر هم دوتا میشود. آنکه رئیس موقوفات سلطنتی است ملقب به صدرالخاص است؛ و آنکه رئیس موقوات [متفرقه] ملقب به صدرالموقوفات میباشد. در سنه ۱۶۶۷م شاه دو نفر صدر منصوب کرد، که دو تن از خواهرانش را ازدواج کرده بودند.
🔹پس از صدر، رئیس شریعت و قوانین است و اداره موقوفات مساجد و غیره با اوست که عایدات آنها را جمعآوری نموده و به مصارف وقف و مخارجی که خود لازم میداند، برساند.
🔹دو تن از رجال بزرگ روحانی زیر دست صدر هستند که در شأن و رتبه و قدرت برابرند: یکی شیخالاسلام و دیگری به قاضی موسوم است و امور شرعی در میان این دو نفر تقسیم شده و همه کارهای صدر بدست آنها انجام میگیرد. تعیین و تسیمه این دو نفر نیز با شاه است، و بفرمان شاه باید منصوب شوند.
🔹تمام شهرهای عمده مملکت دو نفر به اسم "شیخ الاسلام و قاضی" هستند که به امورات مذهبی و قانونی رسیدگی مینمایند؛
🔹در هر مسجدی پیشنمازی است که باید در اول وقت حاضر شده به نماز بایستد و مردم به او اقتدا کنند و نماز بخواننند، پیشنماز همان است که در عثمانی امام میگویند.
🔹ملایان فقهای شرعی هستند و در عثمانی آنها را "حجت" مینامند، آنها روزهای جمعه به مسجد آمده و قرآن میخوانند و برای مردم تفسیر مینمایند. از تکالیف آنها یکی نیز تدریس علوم شرعی است که هرکس بخواهد تحصیل کند باید او را تعلیم دهند و به علامت قدس و ورع عمامه بزرگی از کرباس سفید بسر میگذارند و لباس سادهای از همان پارچه و همان رنگ بتن مینمایند. حرکتشان سنگین و رفتارشان متین و جدی و صورتشان عبوس است...
..............................
📝 منبع: ژان پانیست تاورنیه، سفرنامۀ تاورنیه، تجرمۀ: ابوتراب نوری، به کوشش حمید شیدایی،1336، ص: ۵۸۸ -۵۸۹.
................................
📝 مطالب مرتبط:👇
ایفای نقش حداکثری روحانیت و تحقق دین
..........................................................................