✅ کسانی که مدعی یک دین غیرسیاسی هستند، معنای سیاست مد نظر ما را متوجه نشدهاند، گمان میکنند منظور از سیاست لابیبازی و... است؛
✅ اما منظور ما از سیاست و دین سیاسی امری جز رفتار موحدانه در عرصه اجتماعی و امور بینالملل نیست و با این معنا نه تنها دین را سیاسی میدانیم بلکه میگویم دین یعنی همان سیاست.
✅ خداوند در آیه "۲ سوره مبارکه اسراء" یک رفتار غیر موحدانه در حوزه سیاسی اجتماعی را معادل نفی تمام شریعت، اظهار میکند و آن "اتخاذ وکیلی غیر از الله" در امور مختلف زندگی است.
👈" وَ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِی إِسْرائِیلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِی وَکِیلًا".
✅علامه طباطبایی در تفسیر المیزان توضیحات بسیار خوبی از این آیه میآورند که به شرح زیر است:
🔹 «کلمه" کتاب" در بسیارى از موارد در قرآن کریم بر مجموع شرایعى که بر مردمى واجب شده، و در آنچه از عقاید و اعمال اختلاف داشتهاند داورى میکرده، اطلاق شده است، و اطلاقش بر این معنا خود دلیل بر این است که کتاب مشتمل بر وظایفى اعتقادى و عملى است که باید به آن معتقد شده و عمل کنند، و بعید نیست که به خاطر همین جهت فرموده: "ما کتاب را براى موسى فرستادیم" و نفرمود: "تورات را فرستادیم" تا بفهماند که کتاب نامبرده مشتمل بر شرایطى است که اخذ و عمل به آنها بر آنان فرض و واجب است.
🔹 و از همین جا روشن مىشود که جمله: "وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِی إِسْرائِیلَ" به منزله تفسیر براى فرستادن کتاب است و هدایت بودن آن همین است که شرایع پروردگارشان را برایشان بیان میکند، شرایعى که اگر به آنها معتقد شوند و عمل کنند به سوى حق راه مییابند و به سعادت دو سرا نائل میگردند.
🔹 و کلمه: "ان" در جمله: "أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِی وَکِیلًا" تفسیریه است و مدخول ان، محصل همه آن معارفى است که کتاب هدایتشان مشتمل بر آنست.
پس برگشت معناى آیه به این است که محصل آن معارفى که کتاب بیانش میکند و ایشان را به آن راهنمایى مىنماید این است که ایشان را از شرک به خدا نهى مىکند، و از اینکه چیزى غیر خدا را وکیل خود بگیرند زنهار میدهد؛
🔹 و بنا بر این جمله: "أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِی وَکِیلًا" تفسیر جمله: "وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِی إِسْرائِیلَ" خواهد بود، البته این در صورتیست که ضمیر در جمله:" لا تتخذوا" به بنى اسرائیل برگردد، هم چنان که ظاهر هم همین است، و اما اگر احتمال دهیم که به موسى و بنى اسرائیل هر دو برگردد در این صورت تفسیر همه جملات قبل، خواهد بود.
🔹 و اما چرا وکیل گرفتن غیر خدا شرک است؟ جهتش این است که وکیل آن کسى است که شؤون ضرورى موکل خود را اصلاح نموده و به برآورده کردن حوائجش اقدام نماید، و چنین کسى غیر از خداى سبحان نمیتواند باشد، پس اگر کسى غیر او پروردگارى اتخاذ کند در حقیقت غیر خدا را وکیل اتخاذ نموده است.»
...................................
📝 منبع: ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، صص: ۴۶ - ۴۷.
............................................................