🔰 بنا به قانون انتخابات برای اینکه مردم سراسر کشور بتوانند در تصمیمگیریهای کلان کشور دخیل باشند و همچنین با استفاده از ابزارهای لازم برای نمایندگان مجلس، از حقوق خود دفاع کنند، بایست از شهرستانهای مختلف مردم بتوانند نمایندهای برای خود داشته باشند.
🔰 اما از سویی تعداد نمایندگان مجلس نیز باید محدود باشد تا بتوان امور رأیگیری و شورا را عملی کرد. به همین جهت در مجموع ۲۹۰ نماینده از سراسر کشور انتخاب میشود و عدد معیار برای جمعیت معادل هر نماینده ۲۸۰.۵ هزار نفر برای هر نماینده است.
🔰در تقسیم بندیهای حوزههای انتخابیه، عملا عدد معیار همیشه نمیتواند رعایت شود؛ چون برخی استانها تراکم کمتری دارند و برخی بیشتر و سهم برخی مثلاً ۳.۵ نماینده میشود سهم برخی ۰.۸ و خلاصه برخی کمی کمتر از عدد معیار نماینده دارند و برخی کمی بیشتر و نسبت نماینده به جمعیت در استانهای مختلف متفاوت اما نزدیک به عدد معیار است.
🔰 در برخی شهرستانها در مجموع جمعیت دو شهرستان در کنار هم به نزدیک ۲۸۰ هزار نفر میرسد و چارهای نیست جز اینکه از این دو شهرستان یک نماینده انتخاب شود، همیشه نیز دو شهرستان مجاور برای این مشارکت، انتخاب میشوند و متأسفانه معمولاً این ماجرا موجب درگیریها و اختلافات داخلی بین شهرستانها شده است.
🔰 گاهی نماینده دورههای پیاپی از شهرستان پرجمعیتتر انتخاب میشود و شهرستان کمجمعیتتر عملاً نمیتواند نمایندهای برای خود داشته باشد و باتوجهبه اختلافات به وجود آمده در جریان رقابتها، نماینده شهرستان پرجمعیتتر چندان پاسخگوی مردم شهرستان کمجمعیتتر نیست.
🔰 در این میان در جریان رقابتهای درون شهرستانی، بین شهرستانهایی که در مجموع یک نماینده دارند، در برخی شهرستانها برای اینکه با اطمینان بتوانند در رقابت با شهرستان رقیب پیروز شوند، سنتی درست شده است به نام «شورای حکمیت»، یک شورای جدا از رأی مستقیم مردم شکل میگیرد و آن شورا بر روی یک نماینده توافق میکند و مردم شهرستان برای اینکه نماینده از طرف آنها بالا بیاید نه شهرستان رقیب همه به این نماینده رأی میدهند.
به این واسطه عملاً دیگر معرفی نمایندهها و ارائه طرح و برنامه برای مردم و انتخاب اصلح از سوی مردم همه کنار میرود و همه چیز در انتخاب شورای حکمیت و رقابت بین دو شهرستان و وزنکشی آنها تعریف میشود.
🔰 در «شورای حکمیت»، یک نماینده از طرف شورا مشخص میشود و مردم برای پیروزشدن بر شهرستان رقیب، بهصورت متفق به این نماینده رأی میدهند. اگر کسی هم تابع شورا نشد با هجمههای مختلف مواجه میشود و این رسم از جهات مختلف اشکالات جدی دارد.
🔰 کسی که بهعنوان نماینده دو یا چند شهرستان انتخاب میشود نماینده طرفداران و مردم شهرستان خود نیست، او امین همه مردم چند شهرستان است، چه به او رأی داده باشند چه نداده باشند، اصل شکلگیری شورای حکمیت یعنی باید هرکس از ما بود رأی بیاورد حتی اگر بهترین و شایستهترین فرد عالم در شهرستان رقیب باشد. اصل بر حفظ منافع ما است نه منافع همه مردم یا کشور! پیروی از این الگو از اساس برخلاف شایسته گزینی و امین بودن برای همه مردم است.
🔰 در احادیث مختلف چنین انتخابی نکوهش شده است.
👈 از نبی مکرم اسلام روایت است: هر کس مردى را بر ده تن ریاست دهد و بداند که میان آنها کسى هست که از او برتر است باخدا و پیغمبر و گروه مسلمانان تقلب کرده است.[۱]
👈در روایت دیگری از رسولالله آمده است: مردمی که سرپرستی و ولایت امر خود را به کسی واگذار کند درحالیکه در بین آنان عالمتر از او وجود دارد همواره امور آنها رو به سقوط و انحطاط است مگر آن که به چیزی که رهایش کردهاند بازگشت نمایند.[۲]
👈 در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: هر کسی که خارج شود و مردم را بهسوی خود دعوت کند و کسی برتر از او در میان آنها باشد او گمراه بدعتگذار است.[۳]
🔰 جدا از این روایات و دیگر روایتهایی که در قبح گزینش رهبر و رئیس مردم بر اساس منافع من و قبیلهام و نه شایسته گزینی برای همه مردم وجود دارد، خود الگوی شورای حکمیت فضایی بسیار مستعد برای ایجاد فساد است، چون صاحبان قدرت و ثروت اگر نتوانند بدون شایستگی بهصورت مستقیم از جمعیتهای دهها هزارنفری رأی بگیرند؛ اما بهراحتی با لابیگریهای پشتصحنه میتوانند از جمعیتی محدود در یک شورا رأی بگیرند.
🔰 با این الگو اساساً شور و نشاط انتخابات از بین مردم میرود، عوض اینکه نمایندگان، روستا به روستا، شهر به شهر مستقیماً با مردم صحبت کنند و خود را به مردم عرضه کنند، در عوض به یک جمعیت محدود چندنفره خود را عرضه میکنند و آنها معلوم نیست بر اساس چه ضابطهای یک نفر را انتخاب میکنند!
در شورای حکمیت یک عده قیممآبانه بهجای مردم تصمیم میگیرند که به این گزینه رأی دهید و این رأی نیز نه بر اساس نیت انتخاب بهترین گزینه برای مردم است؛ بلکه بر اساس پیروزی ما بر فلان شهرستان و تأمین منافع خودمان است.
📌 شایسته است همه علمای شهرستانها بهصورت متحد مقابل الگوهایی که مردم را از صحنه مشارکت فعال و متعهدانه در انتخابات، خارج میکند بایستند و اجازه ندهند عوض انتخاب آگاهانه و مستقیم مردم، لابیها و قدرتهای پشتصحنه بر اساس غلبه بر بخشی از برادرانمان صحنه انتخابات را ترسیم کنند.
......
✅ پینوشت: فرق الگوی حکمیت با معرفی افراد توسط نخبگان در این است که الگوی اول سازوکار غلبه ما بر دیگری و خارج کردن رقبا از میدان به هر کیفیتی که باشند است ولی دومی معرفی افراد شایسته برای کمک به انتخاب شایستگان و شایستهگزینی است.
.......
📖 منابع:
[۱] «أیّما رجل استعمل رجلا على عشرة أنفس علم أنّ فی العشرة أفضل ممّن استعمل فقد غشّ اللَّه و غشّ رسوله و غشّ جماعة المسلمین.» پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، دنیاى دانش - تهران، چ ۴، ۱۳۸۲ش. ص. ۳۶۱.
[۲] «مَا وَلَّتْ أُمَّةٌ قَطُّ أَمْرَهَا رَجُلًا وَ فِیهِمْ أَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا لَمْ یَزَلْ أَمْرُهُمْ یَذْهَبُ سَفَالًا حَتَّى یَرْجِعُوا إِلَى مَا تَرَکُوا» ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة( للنعمانی)، نشر صدوق - تهران، چ ۱، ۱۳۹۷ق؛ ص ۱۱۵.
[۳] «مَنْ خَرَجَ یَدْعُو النَّاسَ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَفْضَلُ مِنْهُ فَهُوَ ضَالٌّ مُبْتَدِعٌ» هلالى، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، الهادى - ایران ؛ قم، چ ۱، ۱۴۰۵ق؛ ج ۲؛ ص ۶۵۱.
👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.