در روایات دائم الوضو بودن، موجب افزایش رزق دانسته شده است. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نیز آمده است اگر کسی بدون وضوء دنبال کاری رفت و کارش به مشکل خورد و انجام نشد، کسی را سرزنش نکند جز خودش. ...... این مضمون با کمی اختلاف از کتاب «تهذیب الاحکام» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» هم آمده است: «مَنْ ذَهَبَ فِی حَاجَةٍ عَلَى غَیْرِ وُضُوءٍ فَلَمْ تُقْضَ حَاجَتُهُ فَلاَ یَلُومَنَّ إِلاَّ نَفْسَهُ»
تصور معمول جوانان ما این است که پولدار شوم و بعد ازدواج کنم. اما در دین به ما گفته میشود ازدواج کن تا پولدار شوی. از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) زن بگیرید که آنها برایتان مال میآورند. «فَإِنَّهُنَّ یَأْتِینَ بِالْمَالِ» ..... تجربه هم همین را میگوید معمولا جوانانی که زود ازدواج کردهاند از نظر اقتصادی خیلی جلوتر از آنها که ازدواج نکردهاند هستند، برای مقایسه صحیح هم مثلا دو برادر در یک خانواده با یک سطح از فرهنگ و قدرت مالی خانوادگی را مقایسه کنید نه دو نفر از دو خانواده با سطح درآمد و فرهنگ مختلف.
در روایات به پول و طلا و نقرهای که ما پسانداز میکنیم و در کار و تولید نمیاندازیم مال ساکت میگویند و در برخی روایات گفته میشود به این پول زکات تعلق میگیرد. در روایتی از امام صادق (علیه السلام): حضرت به زراره میگویند انسان چیزی از خود باقی نمیگذارد که برایش سختتر از مال صامت باشد. زراره میپرسد: خب مال را چکار کنیم؟ حضرت میفرمایند: با آن حیاط و باغ و خانه بسازد.
معمولا دیدهاید: کسانی فقط اهل مصرف کردن تا خراب شدن یا تمام شدن نعمت هستند؛ و کسانی هم با اینکه وضع مالی خوبی دارند از ترس اینکه چشم بخورند و یا از بخلشان، فقیرانه زندگی میکنند.
📌 در روایتی نقل شده از حضرت امیر(علیه السلام) سفارش شده است: اولا هر نعمتی که خداوند تبارک و تعالی به شما داد آن را کامل و اصلاح کن و آن را ضایع نساز. دوما اگر خداوند تبارک و تعالی نعمتی به شما داده است اثر آن نعمت در زندگی شما دیده شود نه اینکه آن را استفاده نکنید و به اسم پسانداز یا چشم نخوردن همه آن را پنهان کنید! ...... این مضمون که: «وَ لْیُرَ عَلَیْکَ أَثَرُ مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ بِهِ عَلَیْکَ» در یک باب از روایات در کتاب کافی با عنوان اظهار نعمت نیز آمده است.
تحقیقی انجام دادم که در روایات چه خوراکی و کاری موجب افزایش عقل میشود؟ خوردن مویز و کندر، مسواک زدن و خوردن سرکه قبل از غذا، استشمام بوی خوش و گوشت خوردن (این هم بود که گوشت نخوردن در مدت زیاد عقل را کم میکند)، خودن سفرجل و کرفس و چند چیز محدود دیگر، گفته شده بود. اما بیشترین چیزی که با ادبیاتهای مختلف و از منابع مختلف با شمار خیلی بیشتر از بقیه موارد بر آن تاکید شده بود کدو بود. 📌 از امام چهارم علیه السّلام روایت شده است که رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله فرمود: کدو بخورید اگر خدا درختى سبکتر از آن میدانست آن را براى سایبان برادرم یونس میرویانید، هر کدام شما آبگوشتى سازد بسیار کدو در آن بریزد که مغز و عقل را فزاید. ..... تصور بنده از «اَلدُّبَّاءِ» کدو حلوایی است و نه کدوی خورشتی اما اطمینان ندارم. اگر کسی اطلاع دارد ممنون میشوم اطلاع دهد.
شنیدهاید که در سرمایهگذاری اقتصادی میگویند همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید، یا همه پولهایتان را در یک جیب نگذارید. این یک توصیه عقلایی است و چه بسیار کسانی که به تصور سود زیاد، خانه و ماشین و هرچه سرمایه داشتهاند را فروختهاند و به کاری زدهاند، مثلا: بورس، کشاورزی، تجارت و... اما آن کار به زمین خورده و اینها هم به دنبالش نابود شدهاند. 📌 شخصی به امام صادق(علیه السلام) گفت: چرا اموالتان را پراکنده کردهاید و همه را یکجا تجمیع نکردهاید تا هزینه نگهداری آن کمتر و سودش بیشتر شود. امام جواب دادند: آنها را پراکنده کردهام تا اگر به یکی آسیبی رسید بقیه سالم بمانند، آنچه آنها را یکجا جمع میکند این کیسه پول است. «اَلصُّرَّةُ تُجْمَعُ بِهَذَا کُلِّهِ»
در مباحث علمی حوزه بحثی است به عنوان تقدیم اظهر بر ظاهر، یعنی اگر جایی تعارضی بود و به کمک قرائنی یک طرف اظهر بود، بر آن طرفی که ظاهر است مقدم میشود. این یک قاعده عقلایی در جمع عرفی بین تعارضهای اولیه در دو کلام است.
برخی برای ضابطهمند کردن این بحث، ملاکهایی دادهاند مثلا یکی از ملاکها که گفته شده است اظهر بودن عام نسبت به مطلق است. برای آن نیز مثال شایعی میزنند و میگویند «جمع محلی به الف و لام» عام است و «مفرد محلی به الف و لام» مطلق است یعنی مثلا العُلماء عام است و ظهور در همه علما دارد ولی الفاسق مطلق است و به کمک مقدمات حکمت ظهور آن در همه فاسقها ثابت میشود.
حالا اگر کسی گفت: «أکرم العُلماء» و بعد همان کس گفت: «لاتُکرم الفاسق» در مواردی که عالمی فاسق باشد این دو حکم تعارض بدوی میکنند و چون العلماء عام است، حکم آن، بر حکم مربوط به الفاسق مقدم میشود چون عام اظهر از مطلق در شمولیت است.
این مثال را مکرر در متون آموزشی برای تقدیم عام بر مطلق میزنند اما خب نتیجه این تقدیم و مثال چیست؟ «اکرم العلماء» را در مورد عالم فاسق بر «لا تکرم الفاسق» مقدم کن. یعنی اینکه عالم فاسق را اکرام کن!
خب ما که میدانیم در مورد عالم فاسق ادله خارجی میگوید علم او کمال او نیست بلکه منقصت اوست و او از بدترین مخلوقات عالم است و دیگر وجهی برای اکرام او نیست، پس این چه مثالی است؟ چرا تعصب داریم حتی از مثال هم دست نکشیم و تغییری انجام ندهیم.
کافی بود در مثال میگفتیم: «الفُساق» و «العالم» یعنی برای فاسق مثال عام میآوردیم و برای عالم مثال مطلق تا نتیجه شود که عالم فاسق را اکرام نکن و این در ذهن طلبه بماند.
من در اوایل طلبگی همیشه اینجا هنگ میکردم که الان نتیجه این بحث یعنی ما عالم فاسق را اکرام کنیم؟ اینکه نشد و خلاصه مطلب به خاطر همین اشتباه در مثال، برایم جا نمیافتاد، زمان میگذرد و متاسفانه عزیزان همیشه همین مثال را باز برای طلاب تکرار میکنند و کسی جرأت نمیکند یک مثال ساده را اندکی تغییر دهد تا مطلب حل شود.
این مثال خودش یک مصداق خوب است که ما در دوران حفظ تراث و اصلاح هرچه بهتر متون کاملا بر یک طرف غش کردهایم و جرات حرف زدن و خلاقیت نشان دادن از ما گرفته شده است.
🔻عمرعاص که با هشتک #پیراهن_خونین_عثمان جنگ جمل را علیه امیرالمؤمنین راه انداخته بود و دنبال هشتک جدید #ام_المؤمنین برای شارژ کردن فتنه میگشت، گفت: تو میمردی و اجلت رسیده بود و وارد بهشت میشدی و ما تو را وسیلهای قرار میدادیم برای تخریب چهره علی.
✅ احتمالا کتاب «قورباغهات را قورت بده»؛ یا «چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟»؛ «راز ثروت» و خلاصه کتابهای مشهور در زمینه موفقیت را خواندهاید یا حداقل اسم آنها را شنیدهاید.
✅ حالا یک اسم جدید هم به اسمها اضافه کنید: «تندتر از عقربهها حرکت کن.»
✅ تفاوت این نسخه با قبلیها این است که این نسخه از کتاب موفقیت، الگوی خودمان در موفقیت است!
✅ میتوانم به جرات بگویم اکثر جوانان (حتی مذهبی ما)، وقتی میخواهند وارد بازار کار و پیشرفت اقتصادی شوند، میگویند من اینجا دیگر دنبال شهید مطهری و شهید چمران شدن نیستم، آنها ثروت و دنیا را بوسیده بودند گذاشته بودند کنار، دنبال مأموریت عبادی و مبارزاتی خودشان بودند، اینجا در بازار میخواهیم کار کنیم، پول دربیاوریم و ثروتمند شویم، اگر شهید مطهری یا شهید چمران میخواستند کف بازار با همان روحیه عبادی و مبارزاتی کار کنند، سر سال که چه عرض کنم بلکه سر ماه برشکست شده بودند!
📌البته ما میخواهیم شهید مطهری و چمران باشیم اما نه در بازار!
پس قرآن چه میگوید که «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه»
ماندهایم در جمع این برزخ میان عبادت و مبارزه و بازار؟!
✅ ما باید دنبال نسخهای از مطهری و چمران برای معرفی به جوانمان باشیم که مأموریت عبادی و مبارزاتیاش کف بازار بوده و در کف بازار مانده پیشرفت اقتصادی کرده و در بالاترین قلههای تولید و صادرات کشور ایستاده است. ماموریت سیاسی و عبادیاش و کمال او در تولید و بازار بوده است.
✅ جذاب شد!🤔 نشد؟ از این نسخهها کم نیستند اما ما دنبال معرفی آنها نبودهایم و حالا یک نوید نجاتبخش که خوب روایت شده است، پیدا کردهایم تا سر دست بگیریم و معرفی کنیم.
✅ اسم و فامیلش «نوید نجات بخش» است و چه خوب اسم و مسمایی را خدا کنار هم جور کرده، نوید پیشرفت و رسیدن به قلههای نجات کشور.
✅ کتاب «تندتر از عقربهها حرکت کن» روایت زندگی نوید نجات بخش است، جوان لیسانسهای که با معدل ۱۴ از دانشگاه صنعتی اصفهان فارغ التحصیل میشود و برای خود یک مغازه کپی و زیراکس دارد. اما ۱۵ سال بعد سهامدار و مدیرعامل یکی از موفقترین شرکتهای خصوصی دانش بنیان کشور است. شرکتی که نه فقط کالای پیشرفته بلکه تکنولوژی پیشرفته و به روز دنیا را صادر میکند!
✅ او در مسیر روایت موفقیتش یک دنیا از تجربیات مدیریت و حل کردن مشکلات مختلف و ریسک کردن را با جزئیات مختلف و البته با قرائت یک انسان مؤمن انقلابی، روایت میکند.
او ریسک نمیکند بلکه توکل میکند.
او زحمت میکشد و امیدوار است و مشکلات درون کار را نعمت خدا برای پیشرفت بیشتر میداند.
او خیانتها و دروغها را میبیند و تلخی آنها را لمس میکند و چندین بار تا مرز ورشکستگی میرود اما مقاومت و صبر میکند و موفق میشود.
📌برای موفقیت و پیشرفت روایت نوید نجات بخش را از دست ندهید.👇
هنگام مطالعات و درسهای طلبگی، آیات و روایات کاربردی زیادی را برمیخوردم که اشتراک گذاری آنها با دوستانم بسیار مفید بود هم از این جهت که دوستان از این آیات و روایات استفاده کنند هم اینکه به کمک دوستانم برداشتی که از آن مطلب وحیانی شده است را کامل کنم. کانال جدیدی زدهام که ان شاء الله از حالا این مطالب را در آنجا اشتراک میگذارم.👇