🔻 در قرائات مختلف از قرآن، همه متفق هستند که قسمتهای مشترک بین قرائات مختلف (که بنا به قولی قریب به ۹۸ درصد از قرآن است) متواتر است و همانی است که از ملک وحی بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نازل شده است.
🔻 اختلاف نظر اصلی در این است که برخی معتقدند همه قرائتهای موجود متواتر و نازل شده توسط ملک وحی است و برخی دیگر معتقدند فقط یک قرائت حقیقتا از سوی خداوند نازل شده است.
📌 پس باید دقت شود که اختلاف اصلی در صدور همه قرائات یا یکی از آنها است و نه حجیت قرائت و عمل بر اساس قرائتهای مختلف.
🔻 آنچه از روایات بر میآید، صدور صرفا یک قرائت و البته حجیت همه قرائتها به معنای منجزیت عند الاصابه به واقع و معذریت عند الخطاء است.
✅ به طور مثال سَالِمِ بْنِ سَلَمَةَ از اصحاب امام صادق (علیه السلام) نقل میکند مردی نزد امام صادق (ع) قرآن قرائت کرد و من دیدم قرائت برخی حروف او، آنطور که عموم مردم میخوانند نیست.
👈 «وَ أَنَا أَسْتَمِعُ حُرُوفاً مِنَ الْقُرْآنِ لَیْسَ عَلَى مَا یَقْرَؤُهَا النَّاسُ»
پس امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «کُفَّ عَنْ هَذِهِ الْقِرَاءَةِ اقْرَأْ کَمَا یَقْرَأُ النَّاسُ حَتَّى یَقُومَ الْقَائِمُ ع فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع قَرَأَ کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى حَدِّهِ وَ أَخْرَجَ الْمُصْحَفَ الَّذِی کَتَبَهُ عَلِیٌّ ع»
📖 (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ۲، ص: ۶۳۳)
دست از این قرآئت بردارید و همانطور که مردم قرائت میکنند، شما نیز قرائت کنید تا وقتی که قائم ما قیام کند و قرآن را همانطور که حقیقتا هست بخواند و خارج کند قرآنی که علی (علیه السلام) نوشته بود.
🔻این روایت در عین اینکه دلالت دارد بر حجیت قرائت قرآن همانگونه که ناس آن را قرائت میکردند، صدور همه قرائات از سوی خداوند را نفی میکند.
🔻 در روایت دیگری در تایید نزول یک قرائت، زُرَارَة از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند: «إِنَّ الْقُرْآنَ وَاحِدٌ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ وَاحِدٍ وَ لَکِنَّ الِاخْتِلَافَ یَجِیءُ مِنْ قِبَلِ الرُّوَاةِ» قرآن یکی بیشتر نیست و از سوی خدای واحد نازل شده است اما اختلاف در قرائت آن از سوی روایت کنندگان آن پیش آمده است. (همان، ص ۶۳۰)
✅ در روایت دیگری فُضَیْلِ بْنِ یَسَار میگوید به امام صادق (علیه السلام)
عرض کردم:
👈 «إِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ»
عامه میگویند قرآن به هفت حرف (لهجه) نازل شده است و همه این لهجههای مختلف قرآن نازل شده هستند. حضرت جواب دادند:
👈 «کَذَبُوا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ لَکِنَّهُ نَزَلَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ مِنْ عِنْدِ الْوَاحِدِ»
دروغ میگویند این دشمنان خدا اما قرآن نازل شده است بر یک لهجه و از سوی خدای واحد. (همان)
🔻برخی از کسانی که قائل به تواتر همه قرائات هستند، این روایت که از نظر سند در آن خدشهای ندارند را به نحو دیگری ترجمه و تفسیر میکنند. آنها میگویند که در میان اهل سنت در آن زمان چنین رایج بود که هرکس به خود اجازه میداد در خواندن قرآن به اختیار خود هر کلمهای را معنای مشترکی داشت با کلمات نقل شده به عنوان آیات، عوض کنند یا حتی آیات را به زبانهای دیگر بخواند، مثلا نقل میکنند شافعی جایز میدانسته است در نماز سوره حمد را به فارسی بخوانند و بنابراین عبارت: «إِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ» یعنی عامه میگویند جایز است قرآن را به زبان و عبارات مختلفی که خودمان میخواهیم بخوانیم و اهل بیت مقابل این نحو از مواجه با قرآن ایستادهاند و نه خواندن قرآن به قرائات مختلف.
⁉️ اما باید از این عزیزان پرسید چطور چنین چیزی با حساسیت بسیار زیاد مسلمانان بر حفظ و نگهداری قرآن و تکیه آنها بر عبارات برای فهم و بیان احکام اسلام، جمع میشود؟ حتی اگر قبول کنیم آن فتوای شافعی متاثر از چنین فضایی بوده است چرا با وجود آن فضا این فتوای شافعی باقی نماند و شاگردانش آن را رد کردند؟
علاوه بر آن در روایت مورد استناد، راوی نمیپرسد که عامه میگویند کلمات معادل یا به زبان دیگر بیاوریم بلکه میپرسد که عامه میگویند به احرف مختلف نازل شده است و این ظاهر است که سوال از چیزی که از ابتدا نازل شده است، بوده، نه کلمهای که جایگزینی کلمه دیگر شود.
🔻در روایات دیگر هم تصریح شده است که عامه برخی حروفی از حروف کلمات قرآن را متفاوت از آنچه مشهور بوده است میخواندهاند نه خود کلمات و اهل بیت از آن نهی کردهاند.
👈 «وَ أَنَا أَسْتَمِعُ حُرُوفاً مِنَ الْقُرْآنِ لَیْسَ عَلَى مَا یَقْرَؤُهَا النَّاسُ»
و ظاهر «احرف» دخل و تصرف در حروف قرآن است نه کل کلمه یا حتی زبان آن! دخل و تصرف در حرف در عین حفظ کلمه نیز یعنی حرکات آن و با منظور بودن لهجه هماهنگ است.
لینک مطلب در کانال شرح حال 👇
https://eitaa.com/sharhehal_hoze/49